علی سامی امین الطواش؛ احمد زارع شحنه؛ حسین مروج؛ مهدی انصاری؛ حمید دلدار
چکیده
در این پژوهش اثر کریسین خوراکی بر بافتشناسی و بیان نسبی StAR در بیضه خروسهای راس 308 تغذیهشده با کریسین بررسی شد. بیست خروس (40 هفته) به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند و جیره پایه به اضافه سطوح متفاوتی از کریسین شامل صفر (Ch0)، 25 (Ch25)، 50 (Ch50) و 75 (Ch75) میلیگرم در روز بهمدت 12 هفته متوالی دریافت کردند. در پایان آزمایش خروسها ...
بیشتر
در این پژوهش اثر کریسین خوراکی بر بافتشناسی و بیان نسبی StAR در بیضه خروسهای راس 308 تغذیهشده با کریسین بررسی شد. بیست خروس (40 هفته) به صورت تصادفی به چهار گروه مساوی تقسیم شدند و جیره پایه به اضافه سطوح متفاوتی از کریسین شامل صفر (Ch0)، 25 (Ch25)، 50 (Ch50) و 75 (Ch75) میلیگرم در روز بهمدت 12 هفته متوالی دریافت کردند. در پایان آزمایش خروسها کشتار و بیضه ها به دقت خارج شدند. دو نمونه از یک بیضه برداشته شد، نمونه اولی برای مطالعه بافتشناسی به درون محلول بوئن و نمونه دوم برای ارزیابی بیان نسبی ژن به درون ازت مایع منتقل شد. نتایج نشان داد که قطر و ضخامت اپیتلیوم لوله اسپرمساز (05/0p<) و تعداد اسپرماتوگونیها (01/0p<) در دو گروه Ch50 و Ch75 نسبت به شاهد بهطور معنیداری افزایش یافت، اما تعداد سلولهای لایدیگ و رگهای خونی بین گروههای آزمایشی تفاوت معنیداری نداشت. بیان نسبی ژن StAR در پرندگانی که 75 میلیگرم کریسین در روز دریافت کرده بودند، نسبت به سایر گروههای تیماری بهطور معنیداری افزایش یافت (05/0p<). بهطور خلاصه، در این پژوهش کریسین خوراکی توانست فراسنجههای بافت شناسی و مسیر استروئیدسازی را در بیضه خروسها بهبود دهد.
ناهید زهروجیان؛ حسین مروج؛ مجتبی زاغری؛ سعید امین زاده
چکیده
این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر نوع پرنده بر انرژی قابل سوختوساز ظاهری دو نوع کنجالۀ سویا (فرآوریشده و بدون فرآوری) اجرا شد. در این تحقیق از 36 قطعه مرغ مادر گوشتی سویۀ راس 308 (62 هفته)، 72 قطعه جوجۀ گوشتی نر سویۀ راس 308 (35 روزه) و 36 قطعه مرغ تخمگذار سویۀ هایلاین دبلیو 36 (40 هفته) استفاده شد. در هر آزمایش تیمارها شامل یک جیرۀ مرجع و دو جیرۀ ...
بیشتر
این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر نوع پرنده بر انرژی قابل سوختوساز ظاهری دو نوع کنجالۀ سویا (فرآوریشده و بدون فرآوری) اجرا شد. در این تحقیق از 36 قطعه مرغ مادر گوشتی سویۀ راس 308 (62 هفته)، 72 قطعه جوجۀ گوشتی نر سویۀ راس 308 (35 روزه) و 36 قطعه مرغ تخمگذار سویۀ هایلاین دبلیو 36 (40 هفته) استفاده شد. در هر آزمایش تیمارها شامل یک جیرۀ مرجع و دو جیرۀ آزمایشی بود. در جیرههای آزمایشی 30 درصد کنجالۀ سویای فرآوریشده و یا 30 درصد کنجالۀ سویای بدون فرآوری جایگزین ذرت، کنجالۀ سویا و روغن جیرۀ مرجع شد. به هریک از جیرهها 1 درصد سلیت بهعنوان نشانگر اضافه شد و انرژی قابل سوختوساز با روش جمعآوری فضولات به دست آمد. نتایج نشان داد، میزان انرژی قابل سوختوساز کنجالۀ سویای فرآوریشده و بدون فرآوری در مرغهای مادر گوشتی بیشتر از جوجههای گوشتی و مرغهای تخمگذار بود. میزان انرژی قابل سوختوساز کنجالۀ سویای فرآوریشده در هر سه آزمایش بیشتر از کنجالۀ سویای بدون فرآوری بود (به ترتیب 08/2626 در مقابل 75/2274 کیلوکالری برای مرغهای مادر گوشتی، 0/2466 در مقابل 6/1993 کیلوکالری در جوجۀ گوشتی و 46/2344 در مقابل 75/2079 کیلوکالری در مرغهای تخمگذار). بهطورکلی نتایج این آزمایش نشان داد، میزان دریافت انرژی از اقلام خوراکی بین سویههای مورد آزمایش تفاوت داشت و همچنین فرآوری باعث افزایش ارزش تغذیهای کنجالۀ سویا شد.
زهرا گرزین؛ حسین مروج؛ غلامعلی نهضتی پاقلعه؛ لیلا تیریزی
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی عصارۀ اندامهای هوایی گیاه سرخارگل در تغذیۀ زنبورعسل و تأثیر آن بر سامانة ایمنی از جمله سنجش شمار هموسیتها و آنزیم فنل اکسیداز بر پایۀ آزمایش صحرایی در بهار و تابستان 1393 به مدت چهار ماه انجام شد. شمار 28 کلنی همسانسازی شده بهطور تصادفی به چهار تیمار و هفت تکرار تقسیم شدند، تیمارها عبارت بودند از: ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی عصارۀ اندامهای هوایی گیاه سرخارگل در تغذیۀ زنبورعسل و تأثیر آن بر سامانة ایمنی از جمله سنجش شمار هموسیتها و آنزیم فنل اکسیداز بر پایۀ آزمایش صحرایی در بهار و تابستان 1393 به مدت چهار ماه انجام شد. شمار 28 کلنی همسانسازی شده بهطور تصادفی به چهار تیمار و هفت تکرار تقسیم شدند، تیمارها عبارت بودند از: 1- شربت شکر خالص بدون عصاره، 2- شربت شکر غنیشده با 10 سیسی عصاره، 3- شربت شکر غنیشده با 20 سیسی عصاره، 4- شربت شکر غنیشده با 30 سیسی عصاره. نتایج نشان داد آنزیم فنل اکسیداز در ایمنی کوتاهمدت و بلندمدت در زنبورهایی که شربت حاوی 30 سیسی عصاره را دریافت کردند بیشتر و در زنبورهایی که شربت شکر خالص دریافت کردند کمتر بود (05/0>p). در ایمنی کوتاهمدت، شمار هموسیتها در زنبورهایی که از شربت حاوی 20 سیسی عصاره استفاده کردند نسبت به دیگر گروهها بیشتر و در زنبورهایی که از شربت شکر خالص استفاده کردند کمتر بود (05/0>p). در ایمنی بلندمدت نیز شمار هموسیتها در زنبورهایی که شربت شکر با 30 سیسی عصاره را دریافت کردند بیشتر و آنهایی که شریت شکر خالص دریافت کردند کمتر بود (05/0>p). بر پایۀ نتایج بهدستآمده استفاده از این عصاره سمانة ایمنی زنبورعسل را بهبود میبخشد.
جمشید نورقدیمی؛ حسین مروج؛ فاطمه غازیانی؛ رسول اکبری
چکیده
این تحقیق به منظور تعیین معادلات رگرسیونی پیشبینی انرژی قابل سوختوساز ظاهری تصحیحشده برای ازت (AMEn) در 12 رقم گندم رایج (مهدوی، چمران، سبلان، سپاهان، سیوند، الموت، شعله، نیشابور، پیشتاز، بهار، شیراز و شاهپسند) کشتشده در استان البرز اجرا شد. انرژی قابل سوختوساز با اکسید کروم به عنوان نشانگر اندازهگیری شد. هریک از جیرههای ...
بیشتر
این تحقیق به منظور تعیین معادلات رگرسیونی پیشبینی انرژی قابل سوختوساز ظاهری تصحیحشده برای ازت (AMEn) در 12 رقم گندم رایج (مهدوی، چمران، سبلان، سپاهان، سیوند، الموت، شعله، نیشابور، پیشتاز، بهار، شیراز و شاهپسند) کشتشده در استان البرز اجرا شد. انرژی قابل سوختوساز با اکسید کروم به عنوان نشانگر اندازهگیری شد. هریک از جیرههای آزمایشی نیز حاوی 40 درصد گندم بهعنوان جایگزین ذرت و سویا در جیرۀ پایه بودند. همۀ دادههای حاصل از آنالیز شیمیایی و اندازهگیری اکسید کروم در نمونههای خوراک و فضولات، با نرمافزار SPSS و رویۀEnter تحلیل و بررسی شدند. نتایج رگرسیون چندگانه بیانگر این بود که مؤلفههای نشاسته (STA) و فیبر خام (CF) برای معادلۀ تخمین انرژی قابل سوختوساز مناسب هستند. میانگین تفاوت انرژی قابل سوختوساز اندازهگیریشده به روش بیولوژیک و تخمین با استفاده از معادلۀ پیشبینی، kcal/kg 51/39 بود. این آنالیز نشان داد که معادلۀ رگرسیونی پیشبینی انرژی قابل سوختوساز ظاهری تصحیحشده برای ازت با ضریب تبیین (1/99%= R2) (000/0 P<)، به صورت زیر است:
AMEn wheat (Kcal/Kg of DM ) = 69 STA - 1028 CF
هانیه سادات بنی کمال؛ مهدی ژندی؛ ملک شاکری؛ حسین مروج
چکیده
این مطالعه برای ارزیابی تأثیرات استفاده از سطوح جیرهای منبع فسفولیپیدهای فعال در جیرۀ غذایی بر پاسخ سامانۀ ایمنی جوجههای گوشتی، با 180 قطعه جوجۀ نر گوشتی سویۀ راس 308 اجرا شد. جیرههای آزمایشی شامل سطوح 0، 2/0، 4/0، 6/0، 8/0، 1، 2/1، 4/1، 6/1 درصد منبع فسفولیپیدهای فعال به نحوی تهیه شدند که انرژی قابل سوختوساز، پروتئین و سایر مواد مغذی در آنها ...
بیشتر
این مطالعه برای ارزیابی تأثیرات استفاده از سطوح جیرهای منبع فسفولیپیدهای فعال در جیرۀ غذایی بر پاسخ سامانۀ ایمنی جوجههای گوشتی، با 180 قطعه جوجۀ نر گوشتی سویۀ راس 308 اجرا شد. جیرههای آزمایشی شامل سطوح 0، 2/0، 4/0، 6/0، 8/0، 1، 2/1، 4/1، 6/1 درصد منبع فسفولیپیدهای فعال به نحوی تهیه شدند که انرژی قابل سوختوساز، پروتئین و سایر مواد مغذی در آنها یکسان بود. خونگیری در 16 روزگی برای سنجش پادتن علیه ویروس نیوکاسل، در 41 روزگی برای سنجش تفریقی گلبولهای سفید و در 36 روزگی و 45 روزگی برای تست تیتر پادتن علیه پادگن گلبول قرمز گوسفند انجام گرفت. نتایج نشان داد که سطح جیرهای منبع فسفولیپیدهای فعال بر اندامهای لنفاوی، تعداد هتروفیل، لنفوسیت، مونوسیت، بازوفیل، نسبت هتروفیل به لنفوسیت، تیتر آنتیبادیهای G و M به علاوه تیتر آنتیبادی ضد نیوکاسل اثر معناداری نداشت. در نتیجه، به نظر میرسد که سطوح استفادهشدۀ منبع فسفولیپیدهای فعال، اثری بر فراسنجههای ایمنی ارزیابیشده در این آزمایش نداشتند.
رسول اکبری؛ حسین مروج؛ کامران رضا یزدی
چکیده
این تحقیق به منظور تعیین معادلات پیشبینی انرژی قابل سوختوساز ظاهری تصحیحشده برای نیتروژن (AMEn) در 11 رقم جوِ رایج (والفجر، کارون، بهمن، ارس، دشت، افضل، زرجو، کویر، ریحانی، ماکویی و یوسف) در استان البرز تهیه شد. همة این ارقام از لحاظ آنالیز تقریبی، نشاسته، الیاف نامحلول در شویندة خنثی و الیاف نامحلول در شویندة اسیدی، تجزیه و تحلیل ...
بیشتر
این تحقیق به منظور تعیین معادلات پیشبینی انرژی قابل سوختوساز ظاهری تصحیحشده برای نیتروژن (AMEn) در 11 رقم جوِ رایج (والفجر، کارون، بهمن، ارس، دشت، افضل، زرجو، کویر، ریحانی، ماکویی و یوسف) در استان البرز تهیه شد. همة این ارقام از لحاظ آنالیز تقریبی، نشاسته، الیاف نامحلول در شویندة خنثی و الیاف نامحلول در شویندة اسیدی، تجزیه و تحلیل شدند. این نتایج نشان داد بیشترین ضریب تغییرات مربوط به چربی خام 5/25 درصد و همچنین کمترین ضریب تغییرات مربوط به عصارة عاری از نیتروژن 2/4 درصد بود. اندازهگیری انرژی قابل سوختوساز با نشانگر اکسید کروم روی خروسهای بالغ ردایلند قرمز صورت گرفت. جیرة پایه در این تحقیق شامل ذرت، کنجالة سویا و مکملهای ویتامینی و معدنی و هریک از جیرههای آزمایشی نیز حاوی 30 درصد جو بهعنوان جایگزین ذرت و سویا در جیرة پایه و 70 درصد باقیمانده در بین جیرهها ثابت بود. نتایج حاصل از تابعیت چندگانه نشان داد که نشاسته برای معادلة تخمین انرژی قابل سوختوساز مناسبتر از سایر متغیرهاست. معادلة پیشبینی انرژی قابل سوختوساز بر اساس ترکیب شیمیایی به صورت زیر است:
AMEn barley (kcal/kg of DM) = 52 × Starch (R2=0.985, P<0.000)
کاضم یوسفی کلاریکلائی؛ حسین مروج؛ سیدعبداله حسینی؛ عباس پاکدل
چکیده
هدف از این مطالعه، بررسی اثرات سطوح مختلف آمینو اسید و روشهای دسترسی به دان بر عملکرد و سیستم ایمنی جوجه های گوشتی بود. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی و به روش فاکتوریل با سه روش دسترسی به دان و دو سطح اسیدآمینه انجام شد. از 12 روزگی تا پایان دوره پرورش سه روش دسترسی آزاد به دان، محدودیت غذایی با دسترسی متناوب و محدودیت غذایی با دسترسی ...
بیشتر
هدف از این مطالعه، بررسی اثرات سطوح مختلف آمینو اسید و روشهای دسترسی به دان بر عملکرد و سیستم ایمنی جوجه های گوشتی بود. این آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی و به روش فاکتوریل با سه روش دسترسی به دان و دو سطح اسیدآمینه انجام شد. از 12 روزگی تا پایان دوره پرورش سه روش دسترسی آزاد به دان، محدودیت غذایی با دسترسی متناوب و محدودیت غذایی با دسترسی پیوسته به دان اعمال شد. جیره های آزمایشی شامل دو سطح اسید آمینه لیزین طبق سطح پیشنهادی سویه آرین و سطح 8 درصد بیشتر از آن بود. هر تیمار شامل 6 تکرار و هر تکرار دارای 23 قطعه جوجه گوشتی بود. محدودیت غذایی با دسترسی پیوسته به دان بهطور معنیدار )05/0(P< سبب کاهش درصد تلفات و حذفی شد. با اعمال روشهای خوراکدهی متناوب و پیوسته ضریب تبدیل غذایی بهطور معنیدار )05/0(P< بهبود یافت. با افزایش سطح اسیدهای آمینه درصد لنفوسیت کاهش، درصد هتروفیل و نسبت هتروفیل به لنفوسیت افزایش یافت )05/0(P
ندا شیخ؛ حسین مروج؛ محمود شیوا زاد؛ آرمین توحیدی
چکیده
به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و پروتئین خام جیره بر عملکرد و فراسنجههای خونی بلدرچینهای ژاپنی از 5 تا 41 روزگی، آزمایشی به روش فاکتوریل 5 × 3 در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار و 40 قطعه پرنده در هر تکرار انجام شد. برای این منظور تعداد 15 جیره غذایی حاوی 3 سطح انرژی قابل سوخت و ساز (2800, 2900 و 3000 کیلوکالری ...
بیشتر
به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و پروتئین خام جیره بر عملکرد و فراسنجههای خونی بلدرچینهای ژاپنی از 5 تا 41 روزگی، آزمایشی به روش فاکتوریل 5 × 3 در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار و 40 قطعه پرنده در هر تکرار انجام شد. برای این منظور تعداد 15 جیره غذایی حاوی 3 سطح انرژی قابل سوخت و ساز (2800, 2900 و 3000 کیلوکالری بر کیلوگرم) و 5 سطح پروتئین خام (22, 23, 24, 25 و 26 درصد) تهیه شد. خونگیری در پایان آزمایش، جهت اندازهگیری غلظت تیروکسین (T4)، ترییودوتیرونین (T3) و کلسترول انجام شد. نتایج نشان داد بین سطوح انرژی و پروتئین اثر متقابل وجود ندارد (05/0 P>). افزایش وزن روزانه در مورد سطح 3000 کیلوکالری بر کیلوگرم نسبت به دو سطح دیگر بالاتر بود (001/0 P<). همچنین وزن نهایی بدن با افزایش سطح انرژی قابل سوخت و ساز، افزایش پیدا کرد (05/0 P<). ضریب تبدیل غذایی مربوط به سطح 3000 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل سوخت و ساز در مقایسه با سطح 2800 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل سوخت و ساز کمتر بود (05/0 P<). انرژی قابل سوخت و ساز جیره بر خوراک مصرفی تاثیر معنیدار نداشت (05/0 P>). غلظت T4 در نرها در مورد سطح 3000 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل سوخت و ساز نسبت به دو سطح دیگر بالاتر بود (01/0 P<). از سویی دیگر غلظت T3 در نرها در مورد سطح 2800 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل سوخت و ساز نسبت به دو سطح دیگر کمتر بود (001/0 P<). همچنین با افزایش انرژی قابل سوخت و ساز از 2800 به 3000 کیلوکالری بر کیلوگرم، غلظت T4 در مادهها و کلسترول خون در هر دو جنس افزایش پیدا کرد (05/0 P<). هیچ یک از صفات به غیر از غلظت T4 تحت تاثیر سطوح پروتئین قرار نگرفتند (05/0 P>). غلظت تیروکسین در نرها در مورد جیرههای حاوی 26 درصد پروتئین خام نسبت به جیرههای حاوی 22 و 23 درصد پروتئین خام بالاتر بود (05/0 P<). همچنین بلدرچینهای مادهای که جیرههای حاوی 25 و 26 درصد پروتئین خام را دریافت کرده بودند نسبت به بلدرچینهایی که با جیرههای حاوی 22 و 23 درصد پروتئین خام تغذیه شده بودند غلظت تیروکسین بالاتری داشتند (01/0 P<).
شیلا هادی نیا؛ محمود شیوازاد؛ حسین مروج
چکیده
تعداد160 قطعه جوجه نر(راس 308) در سن 4 روزگی در قالب طرح کاملاً تصادفی به 8 تیمار و 4 تکرار برای هر تیمار در قفس¬های آزمایشی تقسیم شدند. جیره¬های آزمایشی شامل: تیمار 1: جیره پایه بدون متیونین افزودنی (شاهد)، تیمار 2: جیره پایه + 06/0، تیمار 3: جیره پایه + 11/0، تیمار 4: جیره پایه + 17/0درصد متیونین سنتتیک، تیمار 5: جیره پایه+ 06/0، تیمار 6: جیره پایه + 11/0، ...
بیشتر
تعداد160 قطعه جوجه نر(راس 308) در سن 4 روزگی در قالب طرح کاملاً تصادفی به 8 تیمار و 4 تکرار برای هر تیمار در قفس¬های آزمایشی تقسیم شدند. جیره¬های آزمایشی شامل: تیمار 1: جیره پایه بدون متیونین افزودنی (شاهد)، تیمار 2: جیره پایه + 06/0، تیمار 3: جیره پایه + 11/0، تیمار 4: جیره پایه + 17/0درصد متیونین سنتتیک، تیمار 5: جیره پایه+ 06/0، تیمار 6: جیره پایه + 11/0، تیمار 7: جیره پایه + 17/0، تیمار 8: جیره پایه +22/0درصد متیونین گیاهی بودند. در سنین 28 و 42 روزگی به منظور ارزیابی پاسخ سیستم ایمنی ازتست آنتی¬بادی علیه آنتی¬ژن گلبول قرمز گوسفند (SRBC) و تست ایمنی 1-کلرو 2و3 دی نیترو بنزن (DNCB) استفاده شد. تابعیت چندگانه نمایی و چندگانه خطی برای تعیین کارایی زیستی متیونین گیاهی نسبت به متیونین سنتتیک بر پایه عملکرد رشد و سیستم ایمنی جوجه¬های گوشتی به کار گرفته شد. نتایج آزمایش نشان داد افزایش وزن و خوراک مصرفی جوجه¬های گوشتی بدون در نظر گرفتن نوع منبع متیونین دریافتی نسبت به جیره پایه بهبود یافت. نتایج سیستم ایمنی در سن 28 روزگی پاسخ معنی¬داری را نشان نداد ( 05/0p>) درحالیکه در سن 42 روزگی، جوجه¬های گوشتی تحت تاثیر سطوح افزایشی منابع متیونین قرار گرفتند.
مسعود برزگر؛ حسین مروج؛ محمود شیوازاد
چکیده
در این آزمایش اثر سطوح مختلف مکمل ویتامینی بر عملکرد و خصوصیات لاشه جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیرههای بر پایه گندم و سویا از سن 22 تا 42 روزگی روی بستر بررسی شد. این آزمایش با 400 قطعه پرنده به صورت طرح کاملاً تصادفی با 10 تیمار و 4 تکرار و 10 پرنده به ازای هر تکرار صورت گرفت. تیمارهای این آزمایش شامل سطوح مختلف مکمل ویتامینی و روزهای ...
بیشتر
در این آزمایش اثر سطوح مختلف مکمل ویتامینی بر عملکرد و خصوصیات لاشه جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیرههای بر پایه گندم و سویا از سن 22 تا 42 روزگی روی بستر بررسی شد. این آزمایش با 400 قطعه پرنده به صورت طرح کاملاً تصادفی با 10 تیمار و 4 تکرار و 10 پرنده به ازای هر تکرار صورت گرفت. تیمارهای این آزمایش شامل سطوح مختلف مکمل ویتامینی و روزهای مختلف دسترسی به مکمل بوده است به صورتیکه، تیمار یک جیره فاقد مکمل ویتامینی، تیمارهای 2، 3 و 4 جیرههای حاوی 33/33% مکمل ویتامینی، تیمارهای 5، 6 و 7 جیرههای حاوی 66/66% مکمل ویتامینی و تیمارهای 8، 9 و 10 جیرههای حاوی 100% مکمل ویتامینی، که تیمارهای 2، 5 و 8 فقط از روزهای 22 تا 28، تیمارهای 3، 6 و 9 از روزهای 22 تا 35 و تیمارهای 4، 7 و 10 فقط از روزهای 22 تا 42 در دسترس پرنده ها قرار گرفت. در پایان دوره آزمایش وزن پرندهها در هر تکرار، میانگین خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی محاسبه شد. همچنین در پایان 42 روزگی از هر تکرار دو پرنده انتخاب و کشتار شد تا فراسنجههای مربوط به لاشه (بازده لاشه، درصد سینه، درصد ران، درصد قلب، درصد کبد، درصد چربی شکمی) اندازهگیری شود. نتایج نشان داد که بین تیمارها تفاوت معنیداری در میانگین افزایش وزن روزانه، میانگین خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی و همچنین خصوصیات لاشه وجود نداشت. بنابراین توصیه میشود که میتوان مکمل ویتامینی را از سه هفته آخر دوره پرورش (42-22 روزگی) از جیرهها حذف نمود.
شیلا هادی نیا؛ محمود شیوازاد؛ حسین مروج؛ مجید اله یاری شهراسب
چکیده
این پژوهش به منظور مقایسه تاثیرگذاری سطوح مختلف متیونین گیاهی و سنتتیک بر عملکرد رشد و پاسخ ایمنی جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیرههای بر پایه ذرت و کنجاله سویا انجام گرفت. در این آزمایش تعداد 225 قطعه جوجه خروس سه روزه سویه راس 308 به 9 تیمار و 5 تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی در واحدهای آزمایشی (قفس) توزیع شدند. تیمارها شامل سطوح افزایش ...
بیشتر
این پژوهش به منظور مقایسه تاثیرگذاری سطوح مختلف متیونین گیاهی و سنتتیک بر عملکرد رشد و پاسخ ایمنی جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیرههای بر پایه ذرت و کنجاله سویا انجام گرفت. در این آزمایش تعداد 225 قطعه جوجه خروس سه روزه سویه راس 308 به 9 تیمار و 5 تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی در واحدهای آزمایشی (قفس) توزیع شدند. تیمارها شامل سطوح افزایش تدریجی از هر یک از دو منبع متیونین گیاهی و سنتتیک طی سه دوره پرورشی بودند. تیمارهای آزمایشی شامل: تیمار 1: جیره پایه بدون متیونین افزودنی (شاهد)، تیمار 2: جیره پایه + 07/0، 06/0 و 05/0، تیمار 3: جیره پایه + 15/0، 11/0 و 10/0، تیمار 4: جیره پایه + 22/0، 17/0 و 14/0، تیمار 5: جیره پایه + 29/0، 23/0 و 19/0 درصد متیونین سنتتیک به ترتیب برای دوره آغازین، رشد و پایانی، تیمار 6: جیره پایه + 07/0، 06/0 و 05/0، تیمار 7: جیره پایه + 15/0، 11/0 و 10/0، تیمار 8: جیره پایه + 22/0، 17/0 و 14/0 و تیمار 9: جیره پایه + 29/0، 23/0 و 19/0درصد متیونین گیاهی به ترتیب برای دوره آغازین، رشد و پایانی. مصرف خوراک، افزایش وزن روزانه در طی سه دوره پرورش اندازهگیری شد و ضریب تبدیل غذایی محاسبه گردید. به منظور ارزیابی پاسخ سیستم ایمنی در سنین 28 و 42 روزگی از دو آزمایش هموگلوتیناسیون علیه آنتیژن گلبول قرمز گوسفند (SRBC) و پاسخ به محلول 1-کلرو2-3- دی نیتروبنزن (DNCB) استفاده شد. نتایج نشان داد که بیشترین میانگین افزایش وزن پایانی مربوط به 2 سطح بالای متیونین سنتتیک و گیاهی میباشد که با سایر تیمارها اختلاف معنیداری داشتند درحالیکه کمترین میانگین افزایش وزن پایانی مربوط به سطح بالای متیونین سنتتیک میباشد. پرندگانی که از جیره پایه + 15/0، 11/0 و 10/0 درصد متیونین سنتتیک بترتیب برای دوره آغازین، رشد و پایانی و همچنین جیره پایه + 22/0، 17/0 و 14/0 درصد متیونین گیاهی بترتیب برای دوره آغازین، رشد و پایانی تغذیه نمودند، دارای بهترین عملکرد تولیدی و پاسخ سیستم ایمنی بودند. لذا با توجه به نتایج آزمایش به نظر میرسد امکان جایگزینی متیونین با منشاء گیاهی با متیونین سنتتیک وجود داشته باشد.
ایمان حاج خدادادی؛ حسین مروج؛ محمود شیوازاد؛ احمد زارع شحنه
چکیده
در این تحقیق نیاز اسید آمینه لیزین در بلدرچینهای ژاپنی نر و ماده، بر اساس فراسنجههای عملکردی و صفات مربوط به لاشه، در قالب طرح کاملا" تصادفی تعیین گردید. سطوح لیزین کل، شامل 6 سطح 00/1، 15/1، 30/1، 45/1، 60/1، 75/1 درصد بود که با فواصل ثابت 15/0، از سطح لیزین در جیره پایه تهیه شد. سایر اسید آمینههای ضروری به میزان مساوی یا بالاتر از نیاز های ارائه ...
بیشتر
در این تحقیق نیاز اسید آمینه لیزین در بلدرچینهای ژاپنی نر و ماده، بر اساس فراسنجههای عملکردی و صفات مربوط به لاشه، در قالب طرح کاملا" تصادفی تعیین گردید. سطوح لیزین کل، شامل 6 سطح 00/1، 15/1، 30/1، 45/1، 60/1، 75/1 درصد بود که با فواصل ثابت 15/0، از سطح لیزین در جیره پایه تهیه شد. سایر اسید آمینههای ضروری به میزان مساوی یا بالاتر از نیاز های ارائه شده در (1994 NRC ) تامین گردید. در این آزمایش، هر تیمار دارای 5 تکرار و هرتکرار شامل 50 پرنده از مخلوط هر دو جنس بود. جیرههای آزمایشی، در دوره 24-3 روزگی به پرندهها اختصاص داده شد. در تحقیق حاضر از روش معادله تابعیت درجه دوم، برای تعیین نیاز لیزین با توجه به فراسنجههای مختلف، استفاده گردید. وزن بدن در 24روزگی، افزایش وزن، مصرف خوراک و درصد تلفات بطور معنیداری تحت تاثیر سطوح مختلف لیزین، قرار گرفتند (05/0 >P ). در بلدرچینهای ژاپنی ماده، بین تیمارهای مختلف، از نظر وزن لاشه و سینه تفاوت معنیداری وجود داشت(05/0 > P) در حالی که صفات وزن ران، درصد لاشه، سینه و ران، تفاوت معنیداری نداشتند(05/0 < P). در بلدرچینهای ژاپنی نر، بین تیمارهای آزمایشی در مورد صفاتی چون وزن و درصد لاشه، سینه و ران، اختلاف معنیداری وجود داشت(05/0 >P). بر اساس معادله تابعیت درجه دوم، نیاز لیزین برای فراسنجههای عملکردی، در بلدرچینهای ژاپنی بصورت مخلوط دو جنس، 48/1 درصد تعیین شد. همچنین نیاز لیزین بر اساس معادله تابعیت درجه دوم، برای صفات مربوط به کشتار، در بلدرچینهای ژاپنی ماده 48/1 درصد و در بلدرچینهای ژاپنی نر 54/1 درصد بود. میانگین نیاز لیزین در دو جنس، وقتی صفات مربوط به کشتار مثل وزن لاشه، سینه و ران بعنوان پاسخ در نظر گرفته شوند (51/1درصد)، بالاتر از نیاز بر اساس فراسنجههای عملکردی (48/1درصد)، خواهد بود. جداول احتیاجات 1994 NRC نیاز لیزین را بطور کلی در دوره 6-0 هفتگی به میزان30/1 درصد ارائه کرده است ولی با توجه به نتایج این تحقیق، برای حداکثر شدن عملکرد پرنده در دوره آغازین، نیاز لیزین بیشتر از سطح پیشنهادی 1994NRC خواهد بود.
نرگس وحدانی؛ حسین مروج؛ کامران رضا یزدی؛ مهدی دهقان بنادکی
چکیده
جهت افزایش ارزش غذایی و کاهش ترکیبات ضد تغذیه ای (اگزالیل دی آمینو پروپیونیک اسید (?-ODAP) و تانن متراکم) علوفه خلر، از محلول های قلیایی سدیم هیدروکسید ، سدیم بیکربنات، پتاسیم پرمنگنات و خاکستر چوب ، پلی اتیلن گلیکول با وزن مولکولی 6000 ، و خیساندن با آب استفاده شد. انرژی قابل متابولیسم علوفه خلر فرآوری شده و بدون فرآوری با استفاده از آزمون ...
بیشتر
جهت افزایش ارزش غذایی و کاهش ترکیبات ضد تغذیه ای (اگزالیل دی آمینو پروپیونیک اسید (?-ODAP) و تانن متراکم) علوفه خلر، از محلول های قلیایی سدیم هیدروکسید ، سدیم بیکربنات، پتاسیم پرمنگنات و خاکستر چوب ، پلی اتیلن گلیکول با وزن مولکولی 6000 ، و خیساندن با آب استفاده شد. انرژی قابل متابولیسم علوفه خلر فرآوری شده و بدون فرآوری با استفاده از آزمون تولید گاز ، روش دو مرحله ای قابلیت هضم برون تنی و ترکیبات شیمیایی برآورد شد. در روش دو مرحله ای قابلیت هضم تنها فرآوری سدیم هیدروکسید سبب افزایش معنی دار انرژی قابل متابولیسم نسبت به شاهد شد. مقدار انرژی قابل متابولیسم علوفه خلر به وسیله روش تولید گاز، 52/8 (مگاژول در کیلوگرم ماده خشک) برآورد شد و بیشترین مقادیر انرژی قابل متابولیسم محاسبه شده بر اساس این روش مربوط به فرآوری های آب و پلی اتیلن گلیکول به ترتیب 48/11و 96/10 (مگاژول در کیلوگرم ماده خشک) بود. بین غلظت ?-ODAP و میزان قابلیت هضم ماده آلی (47/0-) و ماده آلی قابل هضم در ماده خشک (48/0-) همبستگی منفی و معنی داری وجود داشت. تانن متراکم موجود در علوفه خلر تأثیر منفی بر میزان قابلیت هضم ماده خشک نداشت (55/0). بنا بر نتایج این پژوهش و در نظر گرفتن مقادیر انرژی قابل متابولیسم برآورد شده، دو فرآوری سدیم هیدروکسید و آب به عنوان روش مناسب برای فرآوری علوفه خلر توصیه می شوند.
مجید اله یاری شهراسب؛ حسین مروج؛ محمود شیوازاد
چکیده
دو آزمایش جهت مقایسه اثر سطوح مختلف مکمل ویتامینه در دو سیستم پرورش بستر و قفس بر عملکرد و پراکسیداسیون لیپیدی گوشت جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیرههای تنظیم شده بر پایه گندم و جو از سن 29 تا 42 روزگی انجام گرفت. آزمایش اول، با استفاده از 288 قطعه جوجه نر سویه راس 308 با چهار تیمار و چهار تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی روی بستر اجرا شد. ...
بیشتر
دو آزمایش جهت مقایسه اثر سطوح مختلف مکمل ویتامینه در دو سیستم پرورش بستر و قفس بر عملکرد و پراکسیداسیون لیپیدی گوشت جوجههای گوشتی تغذیه شده با جیرههای تنظیم شده بر پایه گندم و جو از سن 29 تا 42 روزگی انجام گرفت. آزمایش اول، با استفاده از 288 قطعه جوجه نر سویه راس 308 با چهار تیمار و چهار تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی روی بستر اجرا شد. آزمایش دوم، همزمان با آزمایش اول، با استفاده از 64 قطعه جوجه در قفسهای پرورشی با چهار تیمار و چهار تکرار انجام گرفت. تیمارها شامل 4 جیره حاوی سطوح صفر، 33/33، 66/66 و 100 درصد مکمل ویتامینه بود. در سنین 35 و 42 روزگی، وزن و خوراک مصرفی هر تکرار محاسبه و وزن لاشه، درصد چربی محوطه بطنی، میزان آنزیمهای آسپارتاتآمینوترانسفراز (AST) و آلکالینفسفاتاز (ALP) اندازهگیری شد. همچنین، پس از کشتار، ران پرندگان به منظور ارزیابی میزان پراکسیداسیون لیپیدی به مدت 6 ماه در دمای 20- درجه سانتیگراد منجمد شد. براساس نتایج آزمایش اول، میزان پراکسیداسیون لیپیدی و AST در مقطع زمانی 36 تا 42 روزگی تحت تاثیر تیمار فاقد مکمل ویتامینه قرار گرفت (05/0P
حسن خیرخواه؛ آرمین توحیدی؛ حسین مروج؛ مولا محمدی آرخلو
چکیده
این پژوهش به منظور ارزیابی اثر بتا آگونیست زیلپاترول هیدروکلراید بر عملکرد رشد و کیفیت لاشه جوجه های گوشتی راس انجام شد. بدین منظور، 80 جوجه ماده سویه 308 راس در چهار تکرار با پنج مشاهده مقادیر صفر (شاهد)، 2/0 ، 25/0 و 3/0 میلی گرم زیلپاترول هیدروکلراید بر کیلوگرم وزن زنده را از روز 25 تا 45 دوره پرورش به صورت روزانه دریافت کردند. هر پرنده به صورت ...
بیشتر
این پژوهش به منظور ارزیابی اثر بتا آگونیست زیلپاترول هیدروکلراید بر عملکرد رشد و کیفیت لاشه جوجه های گوشتی راس انجام شد. بدین منظور، 80 جوجه ماده سویه 308 راس در چهار تکرار با پنج مشاهده مقادیر صفر (شاهد)، 2/0 ، 25/0 و 3/0 میلی گرم زیلپاترول هیدروکلراید بر کیلوگرم وزن زنده را از روز 25 تا 45 دوره پرورش به صورت روزانه دریافت کردند. هر پرنده به صورت جداگانه در روزهای 25 و 45 وزن کشی شدند. خونگیری دو بار و در روزهای 25 و 45 انجام گرفت. مصرف زیلپاترول در روز 45 قطع و در روز 48 وزن کشی و کشتار انجام شد. مصرف زیلپاترول هیدرو کلراید سبب کاهش مصرف خوراک و بهبود ضریب تبدیل غذایی شد و مقدار 25/0 بهترین نتایج را در برداشت (05/0 p< ). در میانگین صفات مختلف لاشه، تفاوت معنی داری بین تیمار ها مشاهده نشد. مصرف زیلپاترول هیدروکلراید اثر معنی داری بر غلظت گلوکز و کلسترول داشت (05/0 p< ). زیلپاترول هیدرو کلراید سبب افزایش درصد پروتئین و کاهش چربی گوشت ران و ساق شد (05/0 p< ). بنابراین پیشنهاد می شود که مصرف زیلپاترول هیدرو کلراید در جوجه های گوشتی می تواند سبب بهبود عملکرد رشد و کیفیت لاشه شود.
سید عبداله حسینی؛ مجتبی زاغری؛ هوشنگ لطف الهیان؛ محمود شیوازاد؛ حسین مروج
دوره 42، شماره 4 ، اسفند 1390، ، صفحه 329-336
چکیده
به منظور تعیین سطح مناسب متیونین در جیره مرغهای مادر گوشتی آرین، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار (جیرهها حاوی سطوح 2/0، 25/0، 3/0، 35/0، 4/0 و 45/0 درصد متیونین)، با 5 تکرار و 7 قطعه مرغ و یک قطعه خروس در هر تکرار به مدت 8 هفته (35-28 هفتگی) انجام شد. جیرهها از لحاظ مواد مغذی یکسان بودند بهطوری که تنها عامل متغیر میزان متیونین موجود ...
بیشتر
به منظور تعیین سطح مناسب متیونین در جیره مرغهای مادر گوشتی آرین، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تیمار (جیرهها حاوی سطوح 2/0، 25/0، 3/0، 35/0، 4/0 و 45/0 درصد متیونین)، با 5 تکرار و 7 قطعه مرغ و یک قطعه خروس در هر تکرار به مدت 8 هفته (35-28 هفتگی) انجام شد. جیرهها از لحاظ مواد مغذی یکسان بودند بهطوری که تنها عامل متغیر میزان متیونین موجود در جیرهها بود. در طول دوره آزمایش صفات تولید تخممرغ، وزن تخممرغ و تلفات، توده تخممرغ تولیدی، محتوی تخممرغ و ضریب تبدیل غذایی، میزان جوجه درآوری، درصد تخممرغهای قابل جوجهکشی، درصد تخممرغهای نطفه دار، درصد جوجههای درجه 1 و 2، وزن جوجهها و خواص کیفی تخممرغ مورد بررسی قرار گرفت. در پایان برای تعیین بهترین سطح از روش مدیریتی Simple additive weighted ((SAW، Technique for Order Preference by Similarity to Ideal TOPSIS) Solution) و روش اقتصادی استفاده شد. در این روش برای انتخاب بهترین تیمار از صفاتی که در تجزیه و تحلیل آماری تفاوت معنیدار داشتند، استفاده شد. صفاتی چون درصد تولید، وزن توده تخممرغ، محتوی تخممرغ، ضریب تبدیل، واحد هاو، تخممرغ قابل جوجهکشی و تیتر پاسخ به گلبول قرمز گوسفندی (SRBC) مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصله سطح مناسب متیونین در مرغهای مادر گوشتی با استفاده از روش مدیریتی SAW و TOPSIS و روش اقتصادی به ترتیب 329/0، 297/0 و 307/0 درصد جیره مرغهای مادر بود. لذا بر اساس نتایج این تحقیق، بهترین سطح متیونین در جیره مرغهای مادر 33/0- 3/0 درصد است.
سید عادل مفتخرزاده؛ حسین مروج؛ محمود شیوازاد
دوره 42، شماره 2 ، مهر 1390، ، صفحه 143-151
چکیده
این مطالعه به منظور مقایسه عملکرد جوجههای تغذیه شده با سه مولتیآنزیم تجاری حاوی بتاگلوکاناز و زایلاناز در جیرههای بر پایه گندم و جو با توجه به لحاظ نمودن معادل ارزش تغذیهای (Nutrient matrix value) آنزیمها صورت گرفت. همچنین جیرهها با یک جیره بر پایه ذرت مورد مقایسه قرار گرفتند. تعداد 260 قطعه جوجه نر یک روزه سویه راس 308 به 5 تیمار، 4 تکرار ...
بیشتر
این مطالعه به منظور مقایسه عملکرد جوجههای تغذیه شده با سه مولتیآنزیم تجاری حاوی بتاگلوکاناز و زایلاناز در جیرههای بر پایه گندم و جو با توجه به لحاظ نمودن معادل ارزش تغذیهای (Nutrient matrix value) آنزیمها صورت گرفت. همچنین جیرهها با یک جیره بر پایه ذرت مورد مقایسه قرار گرفتند. تعداد 260 قطعه جوجه نر یک روزه سویه راس 308 به 5 تیمار، 4 تکرار و 13 مشاهده در هر تکرار اختصاص یافتند. دادههای به دست آمده در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی آنالیز شدند. نتایج عملکردی پرندگان در 42 روزگی نشان داد در کل دوره پرورش، تنها افزودن آنزیمهای B و C مشابه با جیره ذرت میانگین مصرف خوراک روزانه را در مقایسه با جیره گندم وجو پایه افزایش داد (05/0>P). در حالی که استفاده از تمامی آنزیمها افزایش وزن روزانه وضریب تبدیل غذایی را در کل دوره پرورش نسبت به جیره گندم وجو بدون آنزیم بهبود بخشید (05/0>P). نتایج مربوط به فراسنجههای دستگاه گوارش نشان داد که استفاده از آنزیم تأثیر معنیداری بر وزن نسبی پانکراس، کبد، طحال و طول و وزن نسبی دئودنوم، ژژونوم، ایلئوم و کولون ندارد (05/0P). با توجه به نتایج به دست آمده بر اساس عملکرد پرندگان استفاده از تمامی آنزیمها در جیرههای بر پایه گندم و جو به صورت مشابهی سبب بهبود ضریب تبدیل غذایی جوجههای گوشتی شد و با توجه به وزن پایانی جوجهها، آنزیم C بهترین عملکرد را نشان داد و بین آنزیمهای A و B تفاوت معنیداری وجود نداشت، اما با توجه به برآورد اقتصادی براساس نتایج حاصل از کل دوره پرورش استفاده از آنزیمهایB و A مقرون به صرفه تر بوده است.
حسن شیرزادی؛ حسین مروج؛ محمود شیوا زاد
دوره 40، شماره 3 ، آذر 1388
چکیده
در این تحقیق تأثیر تغذیه جیرههای حاوی 60 درصد جو به همراه چهار نوع آنزیم تجارتی دارای فعالیت زایلاناز و بتاگلوکاناز بر عملکرد و برخی از خصوصیات دستگاه گوارش جوجههای گوشتی مورد بررسی قرار گرفت. جیرههای حاوی آنزیم با جیرههای حاوی جو و یا ذرت بدون آنزیم مقایسه شدند. در کل تعداد 234 جوجه گوشتی نر یک روزه (سویه راس308) به 6 تیمار، 3 تکرار ...
بیشتر
در این تحقیق تأثیر تغذیه جیرههای حاوی 60 درصد جو به همراه چهار نوع آنزیم تجارتی دارای فعالیت زایلاناز و بتاگلوکاناز بر عملکرد و برخی از خصوصیات دستگاه گوارش جوجههای گوشتی مورد بررسی قرار گرفت. جیرههای حاوی آنزیم با جیرههای حاوی جو و یا ذرت بدون آنزیم مقایسه شدند. در کل تعداد 234 جوجه گوشتی نر یک روزه (سویه راس308) به 6 تیمار، 3 تکرار و 13 جوجه به ازای هر واحد آزمایشی اختصاص داده شد. همه دادهها در قالب طرح بلوک کاملاً تصادفی آنالیز شدند. همه آنزیمهای اضافه شده به جیره بر پایه جو میانگین خوراک مصرفی روزانه پرندهها در دوره رشد را بطور معنیداری (05/0P?) افزایش دادند، اما در کل دوره تنها آنزیم C تأثیر معنیداری (05/0P?) روی این صفت داشت. افزودن تمامی آنزیمها به جیره بر پایه جو افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذایی جوجهها را در دورههای آغازین، رشد و کل دوره به طور معنیداری (05/0P?) نسبت به تغذیه جیره جو بدون آنزیم بهبود بخشید، اما در دوره پایانی آنزیم تاثیر معنیداری (05/0P?) روی این صفات نداشت. همچنین از لحاظ صفات مذکور بین همه آنزیمها در هیچیک از دورههای پرورش تفاوت معنیداری (05/0P?) مشاهده نشد. در 42 روزگی وزن نسبی پانکراس تنها به وسیله آنزیمها A، C و D به طور معنیداری (05/0P?) کاهش یافت، اما وزن نسبی کبد و سنگدان بوسیله افزودن آنزیم به طور معنیداری (05/0P?) تحت تاثیر قرار نگرفت. با این وجود تقریباً همه آنزیمها وزن و طول نسبی بخشهای مختلف روده را به طور معنیداری (05/0P?) کاهش دادند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که افزودن هر چهار آنزیم مختلف با غلبه بر اثرات ضد تغذیهای پلی ساکاریدهای غیر نشاستهای بر عملکرد جوجهها موثر میباشد
ایمان حاج خدادادی؛ حسین مروج؛ محمود شیوازاد؛ محمد ریاحی
دوره 40، شماره 2 ، شهریور 1388
چکیده
در این پژوهش اثر روش های مختلف تولک بری بر عملکرد مر غ های تخمگذارسویه های لاین w-36 و فراسنجه های کمی وکیفی تخم مرغهای تولیدی مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش در قالب طرح کاملا” تصادفی با 7 تیمار در 4 تکرار و 8 پرنده در هر واحد آزمایشی انجام شد. تیمار های آزمایشی شامل روش محدودیت یک روز در میان خوراک، روش کالیفرنیائی 4 روزه، روش کالیفرنیائی ...
بیشتر
در این پژوهش اثر روش های مختلف تولک بری بر عملکرد مر غ های تخمگذارسویه های لاین w-36 و فراسنجه های کمی وکیفی تخم مرغهای تولیدی مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش در قالب طرح کاملا” تصادفی با 7 تیمار در 4 تکرار و 8 پرنده در هر واحد آزمایشی انجام شد. تیمار های آزمایشی شامل روش محدودیت یک روز در میان خوراک، روش کالیفرنیائی 4 روزه، روش کالیفرنیائی ، روش کارولینای شمالی1 ، روش کارولینای شمالی با جیره تقویت شده در دوره استراحت 2 ، روش تغذیه کامل و روش پیشنهاد شده در کاتالوگ پرورشی سویه های لاین W-36 بود. تولید تخم مرغ در اوائل دوره دوم تخمگذاری بین تیمارهای با محرومیت بلند مدت مثل کالیفرنیائی و کارولینای شمالی1 و 2 با سایر تیمارها تفاوت معنی داری داشت (05/0p
مهدی گنج خانلو؛ کامران رضا یزدی؛ غلامرضا قربانی؛ حسین مروج؛ مهدی دهقان بنادکی؛ محمدرضا امامی
دوره 40، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
به منظور مطالعه پاسخ عملکردی گاوهای پرتولید در اوایل دوره شیردهی به دو نوع چربی محافظت شده، 12 رأس گاو هلشتاین (سه رأس زایش اول و 9 رأس چند شکم زایش کرده به ترتیب با روزهای شیردهی 1±24 روز و 4±28 روز( در قالب یک طرح چرخشی متوازن 3*3، مورد استفاده قرار گرفتند. گاوها به صورت تصادفی به سه گروه چهار تایی تقسیم شدند و به ترتیب در سه دوره 21 روزه، سه ...
بیشتر
به منظور مطالعه پاسخ عملکردی گاوهای پرتولید در اوایل دوره شیردهی به دو نوع چربی محافظت شده، 12 رأس گاو هلشتاین (سه رأس زایش اول و 9 رأس چند شکم زایش کرده به ترتیب با روزهای شیردهی 1±24 روز و 4±28 روز( در قالب یک طرح چرخشی متوازن 3*3، مورد استفاده قرار گرفتند. گاوها به صورت تصادفی به سه گروه چهار تایی تقسیم شدند و به ترتیب در سه دوره 21 روزه، سه نوع جیره را دریافت کردند. جیره های مورد استفاده شامل جیره شاهد که بدون مکمل چربی بوده و حاوی جیره پایه شامل 20% ذرت سیلو شده ، 20% یونجه و 60% کنسانتره بود. جیره دو حاوی 3 درصد مکمل چربی محافظت شده نا محلول در شکمبه (انرژایزر-10) به همراه جیره پایه بود. جیره سه که شامل 5/3 درصد مکمل چربی محافظت شده کلسیمی (مگناپک) به همراه جیره پایه بود. نتایج به دست آمده نشان داد که مصرف ماده خشک، ماده آلی و دیواره سلولی (NDF) در جیره شاهد، نسبت به دو جیره دیگر بالاتر بود (01/0p). در گاوهای چند شکم زایش کرده، بازده تولید (شیر تصحیح شده برای 5/3 درصد چربی تولید شده به ازای ماده خشک مصرفی) برای گاوهایی که مکمل چربی مصرف کرده بودند، به طور معنیداری بالاتر بود (05/0 p). فعالیت جویدن و کل زمان صرف شده برای نشخوار و خوردن، در بین گاوهای چند بار زایش، تفاوت معنی داری نداشت. در هیچ یک از صفتهای ذکر شده، تفاوت معنیداری بین دو نوع مکمل چربی مشاهده نشد (05/0 p>). نتایج این پژوهش بیانگر آن است که استفاده از مکمل چربی در گاوهای چند شکم زایش کرده در اوایل دوره شیردهی سبب کاهش خوراک مصرفی و بهبود بازده تولید میشود. ولی این اثر در گاوهای زایش اول مشاهده نگردید.