مقاله پژوهشی
معصومه ناصرخیل؛ سید رضا میرائی آشتیانی؛ مصطفی صادقی؛ اردشیر نجاتی جوارمی؛ دکهوان لی
چکیده
دی آسیل گلیسرول آسیل ترانسفراز1 (DGAT1) آنزیم کلیدی در ساخت (سنتز) تری گلیسیرید است. ایجاد یک جهش جایگزینی باعث تبدیل گوانین به آدنین و منجر به جایگزینی لیزین با آلانین در آنزیم میشود که در گاو تأثیری بزرگ بر شیر و ترکیبهای آن دارد. در این تحقیق، چندشکلی در ناحیۀ اگزون 3 تا اگزون 17 ژن DGAT1 در سه تودۀ بومی گاومیشهای ایران بررسی شد. استخراج ...
بیشتر
دی آسیل گلیسرول آسیل ترانسفراز1 (DGAT1) آنزیم کلیدی در ساخت (سنتز) تری گلیسیرید است. ایجاد یک جهش جایگزینی باعث تبدیل گوانین به آدنین و منجر به جایگزینی لیزین با آلانین در آنزیم میشود که در گاو تأثیری بزرگ بر شیر و ترکیبهای آن دارد. در این تحقیق، چندشکلی در ناحیۀ اگزون 3 تا اگزون 17 ژن DGAT1 در سه تودۀ بومی گاومیشهای ایران بررسی شد. استخراج DNA از پیاز مو با استفاده از کیت استخراج DNA از 200 رأس گاومیش (خوزستانی، شمالی و آذری) انجام گرفت و قطعههای موردنظر از روش واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) افزایش شدند. تعیین ژنوتیپ با روش توالییابی مستقیم انجام شد و با نرمافزار BioEdit تجزیهوتحلیل صورت گرفت. تجزیۀ توالییابی در موقعیتهای نوکلئوتیدی g.6097A>G، g.7036C>T، g.7338G>A، g.7710C>T،g.8087C>T ،g.8259G>A ،g.8275G>A و g.8426C>T چندشکلیهای گزارش نشدهای (جدیدی) را در ژن DGAT1 در مقایسه با توالی موجود در بانک ژن (DQ886485) درون جمعیت گاومیشها نشان داده است. در مقایسه با گاومیش هندی 3 جهش در ناحیۀ اگزونی نشان داده شد که یکی از آنها جهش نامترادف بود. یک جهش درجشدگی 22 نوکلئوتیدی در اینترون 10 مشاهده شد. این نتایج گویای تنوع در توالی ژنتیکی قطعۀ بررسیشده در جمعیت گاومیشهای ایران است و از این تنوع میتوان در بررسیهای ژنتیکی و اصلاح نژادی بهره جست.
مقاله پژوهشی
صفورا یوسفی نژاد؛ فرشید فتاح نیا؛ مهدی رشنوادی؛ سید غلامرضا موسوی؛ گلناز تأسلی
چکیده
این آزمایش برای بررسی تأثیر مرحلة بلوغ و زمان برداشت بر ترکیب شیمیایی و محتوای پروتئین قابلدسترس علوفة یونجه برای گاوهای شیری انجام شد. علوفة یونجه در دو مرحلة بلوغ (پیش از گلدهی و اوایل گلدهی) و در دو زمان (صبح و عصر) برداشت شد. پروتئین قابلدسترس با مدل NRC (2001) و مدل هلندی (DVE/OEB) پیشبینی شد. در مدل NRC (2001)، علوفة یونجة برداشتشده در ...
بیشتر
این آزمایش برای بررسی تأثیر مرحلة بلوغ و زمان برداشت بر ترکیب شیمیایی و محتوای پروتئین قابلدسترس علوفة یونجه برای گاوهای شیری انجام شد. علوفة یونجه در دو مرحلة بلوغ (پیش از گلدهی و اوایل گلدهی) و در دو زمان (صبح و عصر) برداشت شد. پروتئین قابلدسترس با مدل NRC (2001) و مدل هلندی (DVE/OEB) پیشبینی شد. در مدل NRC (2001)، علوفة یونجة برداشتشده در پیش از گلدهی و عصر، تولید پروتئین میکروبی از انرژی و پروتئین میکروبی قابلجذب بالاتر و تعادل پروتئین قابلتجزیه در شکمبه پایینتر داشت (05/0>P). اما محتوای پروتئین قابل سوختوساز (متابولیسم) تحت تأثیر مرحلة بلوغ و زمان برداشت قرار نگرفت (05/0<P). در مدل DVE/OEB، علوفة یونجة برداشتشده پیش از گلدهی و عصر، مادة آلی قابل تخمیر، تولید پروتئین میکروبی از مادة آلی و پروتئین میکروبی قابلجذب بیشتر و تعادل پروتئین قابلتجزیه در شکمبه کمتر داشت (05/0>P). بهطورکلی، یونجة برداشتشده در پیش از گلدهی و عصر پروتئین قابلدسترس بیشتری برای گاوهای شیری داشت.
مقاله پژوهشی
بابک اسفندیاری؛ مجتبی زاغری؛ شیرین هنربخش؛ محمود شیوازاد
چکیده
این پژوهش برای ارزیابی تأثیر باسیلوس سوبتیلیس و لیشنیفرمیس بر عملکرد مرغهای مادر گوشتی و سلامت دستگاه گوارش نتاج آنها انجام شد. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی بهصورت فاکتوریل 2×2 با استفاده از 336 قطعه مرغ مادر گوشتی (کاب 500) از سن 22 تا 32 هفتگی با چهار تیمار، هفت تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) جیرۀ پایه بدون ریزجاندار ...
بیشتر
این پژوهش برای ارزیابی تأثیر باسیلوس سوبتیلیس و لیشنیفرمیس بر عملکرد مرغهای مادر گوشتی و سلامت دستگاه گوارش نتاج آنها انجام شد. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی بهصورت فاکتوریل 2×2 با استفاده از 336 قطعه مرغ مادر گوشتی (کاب 500) از سن 22 تا 32 هفتگی با چهار تیمار، هفت تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) جیرۀ پایه بدون ریزجاندار سلامتبخش یا زیستیار (پروبیوتیک) و بدون تلقیح سالمونلا انتریتیدیس؛ 2) جیرۀ پایه بدون زیستیار و تلقیح دهانی cfu/bird 106×1 و cfu/bird 108×1 سالمونلا انتریتیدیس در هفتههای 26 و 30؛ 3) جیرۀ پایۀ حاوی 4/0 گرم در کیلوگرم زیستیار و بدون تلقیح سالمونلا انتریتیدیس؛ 4) جیرۀ پایۀ حاوی 4/0 گرم در کیلوگرم زیستیار و تلقیح دهانی cfu/bird106×1 و cfu/bird 108×1 سالمونلا انتریتیدیس در هفتههای 26 و 30 بود. نتایج نشان داد که افزودن زیستیار موجب افزایش وزن نسبی زردۀ تخممرغ و وزن نسبی کبد شد (05/0>P). تلقیح سالمونلا انتریتیدیس، شمار فولیکولهای زرد بزرگ و فولیکولهای زرد کوچک را نسبت به گروه کنترل کاهش داد (05/0>P). بهطورکلی، کاربرد زیستیار، نتوانست عملکرد مرغهایی را که به سالمونلا آلوده شده بودند، بهبود بخشد.
مقاله پژوهشی
معصومه غلامی؛ ابوالقاسم گلیان؛ حسن کرمانشاهی؛ سعید زره داران
چکیده
این آزمایش برای مقایسۀ زیستفراهمی نسبی پروتئینات و اکسید منگنز با جذب بافتی در جوجههای گوشتی اجرا شد. شمار 432 جوجۀ یکروزۀ نر سویۀ تجاری کاب500 بهطور کامل تصادفی بین نه تیمار آزمایشی با هشت تکرار و شش جوجه در هر تکرار توزیع شد. جیرهها در قالب طرح کامل تصادفی با ترتیب فاکتوریل با دو منبع پروتئینات و اکسید منگنز خالص و چهار سطح منگنز ...
بیشتر
این آزمایش برای مقایسۀ زیستفراهمی نسبی پروتئینات و اکسید منگنز با جذب بافتی در جوجههای گوشتی اجرا شد. شمار 432 جوجۀ یکروزۀ نر سویۀ تجاری کاب500 بهطور کامل تصادفی بین نه تیمار آزمایشی با هشت تکرار و شش جوجه در هر تکرار توزیع شد. جیرهها در قالب طرح کامل تصادفی با ترتیب فاکتوریل با دو منبع پروتئینات و اکسید منگنز خالص و چهار سطح منگنز افزودنی (35، 70، 105 و 140 میلیگرم در کیلوگرم) به همراه یک تیمار شاهد (بدون منگنز افزودنی)، تهیه و جوجهها در سنین 21-1 روزگی با آنها تغذیه شدند. نوع منبع منگنز بر مصرف غذایی، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی اثر معنیداری نداشت. با افزایش سطح منگنز، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی از رابطۀ درجۀ دوم پیروی کرده است. با افزایش سطح منگنز جیره، تراکم منگنز در درشتنی، کبد و کلیه بهطور خطی افزایش معنیداری داشته است. شیب بهدستآمده از بررسی تابعیت خطی محتوای منگنز استخوان نسبت به سطوح منگنز جیره، در مقایسه با دیگر بافتها بیشترین میزان بود و به دنبال آن به ترتیب کلیه و کبد شیب کمتری داشتند. با مقایسۀ شیب خطوط تابعیت، مقادیر زیستفراهمی نسبی پروتئینات منگنز در مقایسه با اکسید منگنز خالص در استخوان 7/101 درصد تعیین شد که نشاندهندۀ نبود تفاوت در زیستفراهمی بین دو منبع منگنز در این آزمایش است.
مقاله پژوهشی
افشین سیفی جمادی؛ احمد زارع شحنه؛ حمید کهرام؛ ابوالفضل اکبری؛ محسن ضامن؛ ابوالفضل واخیده
چکیده
هدف از انجام این آزمایش بررسی تأثیر پاداکسندة (آنتیاکسیدان) آنزیمی کاتالاز بر بهبود انجمادپذیری اسپرم اسبهای ترکمن بود. در این پژوهش چهار سر نریان بالغ ترکمن با میانگین سنی هشت تا ده سال برای اسپرمگیری به کار گرفته شد. پس از گرفتن منی و فرآوری آن در آزمایشگاه، اسپرمهای رقیقشده به گروههای تیماری حاوی 0 (شاهد)، 100 (CAT100)، ...
بیشتر
هدف از انجام این آزمایش بررسی تأثیر پاداکسندة (آنتیاکسیدان) آنزیمی کاتالاز بر بهبود انجمادپذیری اسپرم اسبهای ترکمن بود. در این پژوهش چهار سر نریان بالغ ترکمن با میانگین سنی هشت تا ده سال برای اسپرمگیری به کار گرفته شد. پس از گرفتن منی و فرآوری آن در آزمایشگاه، اسپرمهای رقیقشده به گروههای تیماری حاوی 0 (شاهد)، 100 (CAT100)، 150 (CAT150) و 200 (CAT200) واحد پاداکسندة کاتالاز در هر میلیلیتر رقیقکنندۀ تقسیمشدۀ و با یک روش استاندارد، منجمد شدند. پس از یخگشایی برای همۀ تیمارها جنبایی، زندهمانی، یکپارچگی غشا، ناهنجاری کل و میزان پراکسیداسیون لیپیدی ارزیابی شد. نتایج نشان داد که افزودن 200 واحد بر میلیلیتر کاتالاز به رقیقکنندۀ اسپرم اسب، سبب بهبود فراسنجههای جنبایی کل، زندهمانی، یکپارچگی غشایی و کاهش پراکسیداسیون لیپید، نسبت به گروه شاهد و دیگر گروههای تیماری شد (05/0P<). همچنین تیمار 150 واحد بر میلیلیتر کاتالاز نیز سبب بهبود جنبایی کل، زندهمانی و کاهش پراکسیداسیون لیپید نسبت به گروه شاهد شد (05/0P<). همچنین نتایج نشان میدهد که افزودن 100 واحد بر میلیلیتر کاتالاز تأثیر مثبتی روی اغلب فراسنجههای کیفی اسپرم ندارد (05/0P>). بر پایۀ نتایج بهدستآمده، تیمارهای آزمایشی تأثیری در کاهش اسپرمهای نابهنجار نسبت به گروه کنترل نداشتند (05/0P>). درنتیجه میتوان گفت که افزودن 200 واحد بر میلیلیتر کاتالاز به رقیقکننده، سبب بهبود انجمادپذیری اسپرم اسبهای ترکمن میشود.
مقاله پژوهشی
زهرا زنگنه؛ سودابه مرادی؛ علیرضا عبدالمحمدی
چکیده
هدف از انجام این آزمایش بررسی تأثیر سطوح انرژی سوختوساز (متابولیسم)، شدت و مدت محدودیت غذایی در دان حبهای یا پوششدارشده (پلت) بر عملکرد، فراسنجه (پارامتر)های خونی و همچنین خصوصیات لاشه در جوجههای گوشتی بود. شمار 480 قطعه جوجۀ گوشتی نر سویۀ راس 308 در آزمایش فاکتوریل 3×2×2 با دوازده تیمار و چهار تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی ...
بیشتر
هدف از انجام این آزمایش بررسی تأثیر سطوح انرژی سوختوساز (متابولیسم)، شدت و مدت محدودیت غذایی در دان حبهای یا پوششدارشده (پلت) بر عملکرد، فراسنجه (پارامتر)های خونی و همچنین خصوصیات لاشه در جوجههای گوشتی بود. شمار 480 قطعه جوجۀ گوشتی نر سویۀ راس 308 در آزمایش فاکتوریل 3×2×2 با دوازده تیمار و چهار تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو سطح انرژی قابل سوختوساز، دو سطح شدت محدودیت غذایی (90درصد و 85درصد استاندارد مصرف سویه) و سه دوره محدودیت (21-8، 28-8 و 35-8 روزگی) بودند. با افزایش سطح انرژی جیره، از21-8 و 42-1 روزگی برخلاف 7 روزگی وزن بدن و ضریب تبدیل بهبود مییابد (05/0>P). اعمال90درصد محدودیت غذایی نسبت به 85درصد، همچنین دورههای محدودیت 21-8 و 28-8 نسبت به 35-8 روزگی، وزن بدن را بهطور معنیداری افزایش داد (05/0>P). در 14روز محدودیت، افزایش سطح انرژی به همراه 90درصد محدودیت، موجب افزایش وزن نسبی لاشه و ران در 42 روزگی شد ولی در 21 و 28 روز محدودیت، بیشترین وزن لاشه و ران در 85درصد محدودیت به همراه سطح بالاتر انرژی مشاهده شد (01/0>P). افزایش انرژی جیره منجر به بالا رفتن گلوکز خون در سنین 28 و 35 روزگی، کاهش غلظت تریگلیسیرید و افزایش درصد چربی بطنی در سن 42 روزگی شد (05/0>P). بهطورکلی، افزایش سطح انرژی جیره با شدت محدودیت 90درصد (نسبت به استاندارد مصرف سویه) به مدت سه هفته (28-8 روزگی) در دان حبهایشده منجر به بهبود عملکرد در جوجههای گوشتی میشود.
مقاله پژوهشی
بهزاد صدیقی؛ محمود شیوازاد؛ مجتبی زاغری
چکیده
در این آزمایش تأثیر سه روش خوراکدهی در چهار تکرار شامل: 1- بدون محدودیت خوراک؛ 2- محدودیت خوراک شش ساعت از 21-7 روزگی و چهار ساعت از 28-21 روزگی؛3- محدودیت خوراک شش ساعت از 14-7 روزگی و چهار ساعت از 21-14 روزگی بر عملکرد و پیشگیری از عارضۀ آسیت شصت قطعه جوجۀ گوشتی نر سویۀ آرین در طول شش هفته با استفاده از طرح بلوکهای کامل تصادفی بررسی شد. در ...
بیشتر
در این آزمایش تأثیر سه روش خوراکدهی در چهار تکرار شامل: 1- بدون محدودیت خوراک؛ 2- محدودیت خوراک شش ساعت از 21-7 روزگی و چهار ساعت از 28-21 روزگی؛3- محدودیت خوراک شش ساعت از 14-7 روزگی و چهار ساعت از 21-14 روزگی بر عملکرد و پیشگیری از عارضۀ آسیت شصت قطعه جوجۀ گوشتی نر سویۀ آرین در طول شش هفته با استفاده از طرح بلوکهای کامل تصادفی بررسی شد. در طول آزمایش وزن بدن، خوراک مصرفی، ضریب تبدیل غذایی، درصد تلفات و شاخص کارایی تولید تعیین شد. در 35 روزگی هماتوکریت و فراسنجههای خونی اندازهگیری شد. در پایان آزمایش ویژگیهای لاشه و نسبت بطن راست بهکل بطن تعیین و مقایسه شد. محدودیت غذایی افزایش وزن بدن و مصرف خوراک را در کل دوره تحت تأثیر قرار نداد. محدودیت خوراک 21-7 روزگی شاخص تولید را بهبود داد (05/0>P). درصد تلفات ناشی از آسیت با اعمال محدودیت خوراک کاهش یافت (05/0>P). اعمال محدودیت خوراک تفاوت معنیداری بر مقادیر هموگلوبین، گلبولهای قرمز خون و هماتوکریت نداشت ولی سطح کورتیکوسترون را افزایش داد (05/0>P). هورمون T3 تحت تأثیر محدودیت خوراک قرار نگرفت ولی محدودیت خوراک 21-7 روزگی بیشترین میزان T4 را نسبت به محدودیت 14-7 روزگی داشت (05/0>P) و همچنین نسبت T3 به T4 با اعمال محدودیت خوراک کاهش یافت (05/0>P). با توجه به نتایج محدودیت خوراک شش ساعت از 21-7 روزگی و چهار ساعت از 28-22 روزگی کمترین میزان تلفات ناشی از آسیت را داشت و از سوی دیگر افزایش وزن بدن در کل دورۀ تفاوت معنیداری با گروه شاهد نداشت.
مقاله پژوهشی
آرش آذرفر؛ یونس ستاری کرکزلو؛ علی کیانی؛ حشمت ا... خسروی نیا؛ مجید خالداری
چکیده
بهمنظور بررسی و ارزیابی تأثیر افزودن موننسین و متافیکس (ترکیبی از اسیدهای دیکربوکسیلیک آلی مالات و فومارات) به جیره بر تولید و ترکیب شیر، فراسنجههای تخمیر شکمبه و غلظت متابولیتهای خون از چهار رأس گاو شیردۀ هلشتاین چند شکمزا با میانگین وزنی 12±657 کیلوگرم و روزهای شیردهی 41±133 روز استفاده شد. گاوها بهطور تصادفی به جیرههای ...
بیشتر
بهمنظور بررسی و ارزیابی تأثیر افزودن موننسین و متافیکس (ترکیبی از اسیدهای دیکربوکسیلیک آلی مالات و فومارات) به جیره بر تولید و ترکیب شیر، فراسنجههای تخمیر شکمبه و غلظت متابولیتهای خون از چهار رأس گاو شیردۀ هلشتاین چند شکمزا با میانگین وزنی 12±657 کیلوگرم و روزهای شیردهی 41±133 روز استفاده شد. گاوها بهطور تصادفی به جیرههای آزمایشی شامل: 1) جیرة پایه بهعنوان شاهد (بدون افزودنی)، 2) جیرۀ حاوی 24 میلیگرم موننسین در هر کیلوگرم مادۀ خشک، 3) جیرۀ حاوی 5 گرم متافیکس در هر کیلوگرم مادۀ خشک و 4) جیرۀ حاوی 24 میلیگرم در کیلوگرم موننسین و 5 گرم در کیلوگرم مادۀ خشک متافیکس اختصاص داده شدند. افزودن موننسین با و یا بدون متافیکس بهطور معنیداری مادۀ خشک مصرفی را کاهش و تولید و بازدۀ شیر را افزایش داد (05/0>P). افزودن موننسین بهتنهایی به جیرهها باعث گرایش به افزایش غلظت پروپیونات و کاهش معنیدار غلظت استات، بوتیرات و نسبت استات به پروپیونات در شکمبه شد (05/0>P). افزودن موننسین به جیرۀ گاوهای شیرده در اواسط دورۀ شیردهی باعث افزایش معنیدار غلظت تریگلیسریدهای سرم در مقایسه با گاوهای گروه شاهد و گروه دریافتکنندۀ متافیکس شد (05/0>P). افزودن متافیکس بهتنهایی به جیره باعث افزایش معنیدار پروتئین کل در سرم خون شد (05/0>P). غلظت انسولین سرم درنتیجه افزودن موننسین و متافیکس بهتنهایی در مقایسه با دیگر تیمارها کاهش یافت (05/0>P). افزودن همزمان موننسین و متافیکس ولی غلظت تریگلیسیریدها و پروتئین کل در خون گاوهای شیرده را افزایش داد (05/0>P).
مقاله پژوهشی
نرگس وحدانی؛ مهدی دهقان بنادکی؛ کامران رضایزدی؛ فرحناز خلیقی سیگارودی
چکیده
در این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر نوع و سطح مصرفی تانن بر هضم شکمبهای پروتئین کنجالههای کلزا و سویا دو نوع آزمایش انجام شد. در آزمایش اول ترکیب تانن انار-پسته بهمنظور فرآوری کنجالۀ سویا (کنترل، 10 و 15 درصد از مادۀ خشک کنجاله) و کنجالۀ کلزا (کنترل، 5 و 10 درصد از مادۀ خشک کنجاله) استفاده شد. در آزمایش دوم ترکیب تاننهای مختلف (انار-پسته، ...
بیشتر
در این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر نوع و سطح مصرفی تانن بر هضم شکمبهای پروتئین کنجالههای کلزا و سویا دو نوع آزمایش انجام شد. در آزمایش اول ترکیب تانن انار-پسته بهمنظور فرآوری کنجالۀ سویا (کنترل، 10 و 15 درصد از مادۀ خشک کنجاله) و کنجالۀ کلزا (کنترل، 5 و 10 درصد از مادۀ خشک کنجاله) استفاده شد. در آزمایش دوم ترکیب تاننهای مختلف (انار-پسته، چای-پسته و انار) در یک سطح یکسان ( 10 درصد از مادۀ خشک کنجالهها) برای فرآوری هر یک از کنجاله استفاده شد. درنهایت بخشهای مختلف پروتئین کنجالههای فرآوریشده و نشده بر پایۀ روش CNCPS با پودر ماهی و کنجالۀ گلوتن ذرت مقایسه شدند. ترکیب تاننی انار-پسته در سطح 10 درصد برای کنجالۀ سویا و 5 درصد برای کنجالۀ کلزا میتواند سبب افزایش بخش عبوری قابلهضم در روده شود. این فرآوریها نسبت به خوراکهایی مانند پودر ماهی و کنجالۀ گلوتن ذرت بخش عبوری بیشتری را داشتهاند. درنهایت چنین به نظر میرسد که کنجالههای فرآوریشده با ترکیبهای تانندار میتوانند برای تأمین بخش عبوری در جیرۀ نشخوارکنندگان استفاده شوند. اما استفاده از روشهای درون تنی برای تأیید این نتایج ضروری به نظر میرسد.
مقاله پژوهشی
زینب امیری قنات سامان؛ علی اسمعیلی زاده کشکوئیه؛ مسعود اسدی فوزی
چکیده
در این پژوهش، از سه قلاده سگ و سه قلادة گرگ بومی ایران نمونهگیری شد. توالییابی کل ژنگان (ژنوم) برای هر نمونه سگ و گرگ با استفاده از روش توالییابی نسل جدید انجام شد. دادهها توسط برنامة BWA با ژنگان مرجع (رفرنس) همردیف شدند. چندریختیهای تک نوکلئوتیدی و حذف و اضافههای کوچک ژنگان با برنامة GATK شناسایی شدند. تغییرپذیری (واریانت)های ...
بیشتر
در این پژوهش، از سه قلاده سگ و سه قلادة گرگ بومی ایران نمونهگیری شد. توالییابی کل ژنگان (ژنوم) برای هر نمونه سگ و گرگ با استفاده از روش توالییابی نسل جدید انجام شد. دادهها توسط برنامة BWA با ژنگان مرجع (رفرنس) همردیف شدند. چندریختیهای تک نوکلئوتیدی و حذف و اضافههای کوچک ژنگان با برنامة GATK شناسایی شدند. تغییرپذیری (واریانت)های ساختاری با برنامة BreakDancer-1.1تعیین شدند. مستندسازی چندریختیهای تک نوکلئوتیدی و حذف و اضافههای کوچک ژنگان با برنامةSnpEff انجام شد. مقادیر تنوع نوکلئوتیدی در نمونههای سگ و گرگ با VCFtools محاسبه شدند. در این پژوهش 12459651 چندریختی تک نوکلئوتیدی به دست آمد که 7819789 و 10454994 به ترتیب مربوط به نمونههای سگ و گرگ بودند. از شمار کل چندریختیهای تک نوکلئوتیدی 57/53، 989/31 و 811/0 درصد به ترتیب در ناحیة بین ژنی، اینترون و اگزون قرار گرفتند. نتایج تجزیهوتحلیل دادهها نشان داد که تنوع ساختاری در ژنگان گرگ بیشتر از سگ است.
مقاله پژوهشی
زهرا عزیزی؛ حسین مرادی شهربابک؛ محمد مرادی شهر بابک؛ عباس رأفت؛ جلیل شجاع
چکیده
هدف این تحقیق گروهبندی گاومیشهای استانهای آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل از بومجور (اکوتیپ) آذری و استان گیلان از بومجور شمالی و درنهایت قابلیت جداسازی افراد مناطق مختلف با روش یادگیری ماشین بود. به شمار 258 گاومیش از مناطق مختلف دو بومجور شمالی و آذری نمونهگیری شد و با استفاده از SNPChip 90K مربوط به شرکت افی متریکس در کشور ایتالیا ...
بیشتر
هدف این تحقیق گروهبندی گاومیشهای استانهای آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل از بومجور (اکوتیپ) آذری و استان گیلان از بومجور شمالی و درنهایت قابلیت جداسازی افراد مناطق مختلف با روش یادگیری ماشین بود. به شمار 258 گاومیش از مناطق مختلف دو بومجور شمالی و آذری نمونهگیری شد و با استفاده از SNPChip 90K مربوط به شرکت افی متریکس در کشور ایتالیا تعیین ژنوتیپ شد. برای پیشبینی عملکرد روش ماشین بردار پشتیبان برای گروهبندی افراد، دو روش متریک اعتبارسنجی متقابل و سطح زیر منحنی مشخصۀ عملکرد سامانۀ (AUC) اعمال شد. نتایج آزمون اعتبارسنجی متقابل و سطح زیر منحنی برای گروهبندی افراد چهار منطقه به ترتیب 92 و 96 درصد بود که گویای این است که باوجود نزدیک بودن افراد گلههای مختلف و سخت بودن جداسازی این افراد، روش ماشین بردار پشتیبان با درستی بالایی، توانایی اختصاص دادن افراد به گلههای مربوط به خود را دارد. نتایج آزمونهای اعتبارسنجی متقابل و سطح زیر منحنی مشخصه عملکرد سامانه برای دو بومجور به ترتیب برابر 96 و 98 درصد بود که نشاندهندۀ قابلیت جداسازی بهتر دو بومجور است. روش یادگیری ماشین با توجه به این موارد و با پیشبینیهایی که برای گروهبندی هر فرد انجام میدهد میتواند در کنترل کیفیت و کاربردهای ژنتیکی کارآمد باشد.
مقاله پژوهشی
حیدر قلیزاده؛ اسماعیل اخبار؛ علی شمس
چکیده
در ایران بیش از 4/96 درصد کل گاوداریها (شامل بیش از 7/68 درصد گاو و گوساله) کمتر از 20 رأس دام دارند، که بیش از دوسوم شیر و بخش عمدة پروتئین حیوانی را تولید میکنند. همچنین، سهم عظیمی از منابع آب و زمین و نیروی کار در خدمت این بخش تولید است. بهرغم این سهم بزرگ، پژوهشهای علمی به این بخش کمتر پرداختهاند. پرسش اصلی این است که آیا نظام سنتی ...
بیشتر
در ایران بیش از 4/96 درصد کل گاوداریها (شامل بیش از 7/68 درصد گاو و گوساله) کمتر از 20 رأس دام دارند، که بیش از دوسوم شیر و بخش عمدة پروتئین حیوانی را تولید میکنند. همچنین، سهم عظیمی از منابع آب و زمین و نیروی کار در خدمت این بخش تولید است. بهرغم این سهم بزرگ، پژوهشهای علمی به این بخش کمتر پرداختهاند. پرسش اصلی این است که آیا نظام سنتی تولید در گاوداریهای روستایی بازدهی مناسبی دارند آیا با توجه به تحولهای اقتصادی و سیاستی، قادر به بقا و تداوم فعالیت هستند؟ در این تحقیق، با توجه به نبود تعریف مشخص از گاوداری روستایی در آغاز ساختار نمایندۀ گاوداری روستایی تعریف شد. بر این پایه، گاوداری نماینده بهطور میانگین یک گلۀ 05/6 رأسی در گسترة 16/201 مترمربعی است. با برآورد قیمت اجتماعی نهادهها و محصولات، شاخصهای نسبت هزینۀ منابع داخلی، DRC، نسبت هزینه به منفعت اجتماعی، SCB و سودآوری خالص اجتماعی، NSP، به ترتیب برابر با 85/1، 086/1 و 19.425.790- ریال در سال محاسبه شد که گویای نبود مزیت نسبی این نظام تولیدی است. تجزیهوتحلیل نتایج نشان داد کوچکمقیاس بودن این فعالیتها، خود موجب استفادۀ بیشازحد از نهادههای غیرقابلمبادله به ازای هر واحد دام میشود و تولید اندک هر واحد دام به ازای نهادههای مورداستفاده نیز از دلایل اصلی نبود مزیت نسبی این نظام تولیدی در استان زنجان هستند.
مقاله پژوهشی
هما اعرابی؛ محمد مرادی شهربابک؛ عباس پاکدل؛ حسین مرادی شهربابک؛ علی اسمعیلی زاده کشکوییه
چکیده
ژن عامل رشد شبه انسولین-1 (igf1) یک ژن کاندیدا برای بررسی صفات مرتبط با رشد، وزن بدن و رشد عضله در گونههای مختلف است. بهمنظور بررسی ارتباط این ژن با صفات رشد در بلدرچین، هشت جفت بلدرچین سفید و وحشی بهعنوان جمعیت صفر برای تولید افراد نسل اول (f1) با یکدیگر تلاقی داده شدند. از تلاقی بین 34 قطعه بلدرچین در نسل F1، 422 قطعه بلدرچین در نسل دوّم ...
بیشتر
ژن عامل رشد شبه انسولین-1 (igf1) یک ژن کاندیدا برای بررسی صفات مرتبط با رشد، وزن بدن و رشد عضله در گونههای مختلف است. بهمنظور بررسی ارتباط این ژن با صفات رشد در بلدرچین، هشت جفت بلدرچین سفید و وحشی بهعنوان جمعیت صفر برای تولید افراد نسل اول (f1) با یکدیگر تلاقی داده شدند. از تلاقی بین 34 قطعه بلدرچین در نسل F1، 422 قطعه بلدرچین در نسل دوّم f2)) ایجاد شد. رکوردهای مربوط به وزن بدن در سنین مختلف در نسل دوّم ثبت و ارتباط بین چندشکلی بخشی از جایگاه راهانداز (پروموتور) ژن IGF1 و این رکوردها بررسی شد. با استفاده از روش PCR-SSCP یک چندشکلی تک نوکلئوتیدیG 15 → '> a در ناحیة موردنظر ژن IGF1 در 472 قطعه بلدرچین در سه نسل تشخیص داده شد. فراوانی ژنوتیپهای AA، AG و GG به ترتیب 05/0، 62/0 و 33/0 و فراوانی همردیف (آلل)های ژنی A و G به ترتیب 36/0 و 64/0 محاسبه شد. وزن بدن در سن 1 تا 5 هفتگی و زمان کشتار و همچنین میانگین افزایش وزن روزانه از هفتۀ اول تا چهارم پرورش در ژنوتیپ AA، کمتر از ژنوتیپ AG و GG بود و این تفاوت ازنظر آماری معنیدار نبود. میانگین افزایش وزن روزانة مادهها در ژنوتیپ AG بیشتر از نرها بود (001/0P<). نتایج ارائهشده در این نوشتار در مقایسه با گزارشهای دیگر در مرغ، نشاندهندۀ یک چندشکلی جدید در ناحیۀ راهانداز ژن IGF1 در بلدرچین بود، اما ارتباط آن با صفات مرتبط با وزن بدن و نرخ رشد ازلحاظ آماری معنیدار نبود.
مقاله پژوهشی
بهنام رضایی خرمنانی؛ سعید کریمی دهکردی؛ عبدالناصر محبی
چکیده
در این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر منابع مختلف ریزاندامگان سلامتبخش (Probiotics) یا زیستیار بر عملکرد پروار و برخی فراسنجههای خونی بزغالههای بومی در حال رشد، از 24 رأس بزغالۀ بومی با میانگین وزنی 6/0±19 کیلوگرم و سن 10±120 روز در قالب یک طرح کامل تصادفی با چهار تیمار و شش تکرار استفاده شد. بزغالهها پس از طی دو هفته دورۀ ...
بیشتر
در این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر منابع مختلف ریزاندامگان سلامتبخش (Probiotics) یا زیستیار بر عملکرد پروار و برخی فراسنجههای خونی بزغالههای بومی در حال رشد، از 24 رأس بزغالۀ بومی با میانگین وزنی 6/0±19 کیلوگرم و سن 10±120 روز در قالب یک طرح کامل تصادفی با چهار تیمار و شش تکرار استفاده شد. بزغالهها پس از طی دو هفته دورۀ عادتپذیری به جایگاههای انفرادی و جیرۀ پایه، به مدت 74 روز با جیرههای آزمایشی تغذیه شدند. تیمارها شامل: 1- گروه شاهد تغذیهشده با جیرۀ پایه بدون مادۀ افزودنی، 2- گروه تغذیهشده با جیرۀ پایه و 1 گرم در روز زیستیار با نام تجاری پروتکسین، 3- گروه تغذیهشده با جیرۀ پایه و دو گرم مخمر با نام تجاری لووسل اس- سی2 و 4- گروه تغذیهشده با جیرۀ پایه و ترکیب 1 گرم مخمر لووسل اس- سی2 و 5/0 گرم پروتکسین. نمونهگیری از خوراک مصرفی و خون برای تعیین برخی فراسنجهها انجام شد. خوراک مصرفی و تغییرپذیری وزن بهصورت روزانه محاسبه شد. نتایج نشان داد که مصرف زیستیارها تأثیر معنیداری بر افزایش وزن روزانه و وزن نهایی، ضریب تبدیل غذایی و همچنین نیتروژن اورهای، پروتئین کل و گلوبولین خون نسبت به گروه شاهد نداشت (05/0<P). تیمار دریافتکنندۀ پروتکسین (تیمار 2) بیشترین غلظت گلوکز، آلبومین، تریگلیسیرید و کلسترول نسبت به دیگر تیمارها را داشت (05/0>P).
مقاله پژوهشی
هادی دشتی؛ احمد ریاسی؛ محمدعلی ادریس؛ غلامرضا قربانی؛ حسین امیدی میرزایی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی فراسنجههای مرتبط با عملکرد تولیدمثلی و تغییرپذیری غلظت پروژسترون خون گاوهای شیردۀ پرتولید (2 ±39 کیلوگرم در روز) پس از تلقیح مصنوعی، در دو فصل تابستان و زمستان بود. برای این منظور 270 رأس گاوشیری هلشتاین در سه گاوداری بزرگ انتخاب شدند. خونگیری از گاوها در روز تلقیح مصنوعی و به فاصلۀ هفت، ده و چهارده روز پس ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی فراسنجههای مرتبط با عملکرد تولیدمثلی و تغییرپذیری غلظت پروژسترون خون گاوهای شیردۀ پرتولید (2 ±39 کیلوگرم در روز) پس از تلقیح مصنوعی، در دو فصل تابستان و زمستان بود. برای این منظور 270 رأس گاوشیری هلشتاین در سه گاوداری بزرگ انتخاب شدند. خونگیری از گاوها در روز تلقیح مصنوعی و به فاصلۀ هفت، ده و چهارده روز پس از تلقیح مصنوعی انجام شد. شاخص دما- رطوبت بر پایۀ یکی از شاخصهای استاندارد پیشنهادی محاسبه شد (Dikmen & Hansen, 2009). نتایج نشان داد، بیشترین شاخص دما-رطوبت (THI) در فصل تابستان و زمستان به ترتیب 35/77 و 47/57 بود. نرخ آبستنی در گاوهای تلقیحشده در فصل زمستان بهطور معنیداری (01/0>P) بیشتر از گاوهای تلقیحشده در فصل تابستان بود و اثر شکم زایش بر نرخ آبستنی در هر دو فصل معنیدار (01/0>P) شد. روزهای باز (18/101 در مقابل 70/165) و شمار تلقیح به ازای هر آبستنی (05/2 در مقابل 48/3) در گاوهای تلقیحشده در زمستان نسبت به گاوهای تلقیحشده در تابستان بهطور معنیداری کمتر (01/0>P) بود. غلظت پروژسترون سرم خون گاوهای تلقیحشده در فصل زمستان، در روز چهاردهم پس از تلقیح بهطور معنیداری (01/0> P) بیشتر از گاوهای تلقیحشده در فصل تابستان بود. نتیجه گرفته شد که تنش گرمایی تابستان در منطقۀ مرکزی ایران عملکرد تولیدمثلی گاوهای شیرده را بهطور معنیداری تحت تأثیر قرار میدهد.