مقاله پژوهشی
آزاده بوستان؛ الهام رضوان نژاد؛ اردشیر نجاتی جوارمی؛ نعمت هدایت ایوریق؛ رضا سید شریفی
چکیده
یکی از پرسشهای مطرح در زمینة ارزیابی ژنگانی (ژنومیک)، تأثیرگذاری یا تأثیرگذار نبودن استفاده از حیوانات برتر بهعنوان گروه مرجع، بر درستی ارزش اصلاحی برآوردی کاندیدای انتخاب است. در این تحقیق درستی ارزیابی ژنگانی در شرایطی که تنها حیوانات برتر در جمعیت مرجع بودند (راهبرد1) با شرایطی که حیوانات گروه مرجع نمونهای تصادفی از جمعیت ...
بیشتر
یکی از پرسشهای مطرح در زمینة ارزیابی ژنگانی (ژنومیک)، تأثیرگذاری یا تأثیرگذار نبودن استفاده از حیوانات برتر بهعنوان گروه مرجع، بر درستی ارزش اصلاحی برآوردی کاندیدای انتخاب است. در این تحقیق درستی ارزیابی ژنگانی در شرایطی که تنها حیوانات برتر در جمعیت مرجع بودند (راهبرد1) با شرایطی که حیوانات گروه مرجع نمونهای تصادفی از جمعیت بودند (راهبرد2) و شرایطی که این گروه از بین برترین و ضعیفترین حیوانات انتخاب شده بودند (راهبرد3) مقایسه شد. برای برآورد اثرات نشانگرها از مدل بهترین پیشبینی نااریب خطی استفاده شد. نتایج نشان داد که به کار بردن تنها حیوانات برتر بهعنوان جمعیت مرجع میتواند باعث کاهش درستی ارزیابی ژنگانی شود. اگر نسبت حیوانات در گروه مرجع کم باشد (بهطور مثال 10درصد)، تفاوت بین راهبرد1 و دیگر راهبردها بیشتر از شرایطی است که این نسبت زیاد باشد (بهطور مثال 50درصد). بهعنوانمثال در شرایطی که 10درصد حیوانات نسل چهارم (نسل پیش از گروه تأیید) بهعنوان جمعیت مرجع استفاده شدند، درستی ارزشهای اصلاحی برآوردی راهبرد3، 34/0 بیشتر از راهبرد1 بود ولی تفاوت این دو راهبرد هنگامیکه 50درصد حیوانات در جمعیت مرجع بودند، تنها 04/0 بود. نتایج نشان داد افزون بر حیوانات برتر که ارزش اصلاحی برآوردی سنتی با درستی بالا دارند، تعیین ژنوتیپ شماری از حیواناتی که از نظر ژنتیکی برتر نیستند و قرار گرفتن آنها در جمعیت مرجع، میتواند باعث افزایش درستی ارزیابی ژنگانی شود.
مقاله پژوهشی
سمیه بارانی؛ محمد مرادی شهربابک؛ اردشیر نجاتی جوارمی؛ محمد حسین مرادی؛ محسن قلی زاده؛ مجید خان سفید
چکیده
شناخت الگوی عدم تعادل پیوستگی در جمعیتهای مختلف اطلاعات سودمندی برای بررسیهای انتخاب ژنومیک (ژنومیک) (GS) و پویش ژنوم یا ژنوم (GWAS) و شناخت معماری ژنتیکی صفات از طریق بررسی فاز پایداری عدم تعادل پیوستگی بین نشانگر و جایگاه صفت کمی فراهم میکند. هدف از این پژوهش بررسی عدم تعادل پیوستگی در سه نژاد از گوسفندان بومی ایران (بلوچی، لری-بختیاری ...
بیشتر
شناخت الگوی عدم تعادل پیوستگی در جمعیتهای مختلف اطلاعات سودمندی برای بررسیهای انتخاب ژنومیک (ژنومیک) (GS) و پویش ژنوم یا ژنوم (GWAS) و شناخت معماری ژنتیکی صفات از طریق بررسی فاز پایداری عدم تعادل پیوستگی بین نشانگر و جایگاه صفت کمی فراهم میکند. هدف از این پژوهش بررسی عدم تعادل پیوستگی در سه نژاد از گوسفندان بومی ایران (بلوچی، لری-بختیاری و زل) است. بدین منظور از 186 نمونه گوسفند (شامل 96 نمونه بلوچی، 45 نمونه لری بختیاری و 45 نمونه زل) خونگیری به عمل آمد و با استفاده از آرایههای Ovine 50K SNPChip شرکت ایلومینا تعیین ژنوتیپ و آنگاه عدم تعادل پیوستگی در هر نژاد با استفاده از آماره r2 اندازهگیری شد. بنابر نتایج این بررسی، بیشترین میانگین LD در فاصلههای کمتر از Kb10 در نژاد بلوچی، لری بختیاری و زل بهترتیب 323/0±392/0، 308/0±360/0 و 306/0±340/0 برآورد شد. بررسیLD در کروموزومهای اتوزوم هر نژاد، کروموزومهای 24 و 25 در نژاد بلوچی، 9 و 21 در نژاد لری بختیاری و 23 و 24 در نژاد زل بیشترین میانگین r2 را داشتند. بررسی همبستگی عدم تعادل پیوستگی بین نژادهای مختلف، بیشترین پایداری فاز LD را بین نژادهای زل و لری بختیاری نشان داد که احتمال دارد ناشی از وجود نیاکان مشترک بین این نژادها باشد. هر چه میزان LD بالاتر باشد تراکم نشانگری پایینتری در بررسیهای ارتباطی مورد نیاز است. نتایج این بررسی مشخص کرد برای به دست آمدن صحت 85 درصدی (با فرض اینکه دیگر عاملهای مؤثر بر صحت انتخاب ژنومیک برطرف شده باشد) در بررسیهای انتخاب ژنومیک و GWAS به آرایههایی با تراکم نشانگری بالاتر از 50K نیاز خواهد بود.
مقاله پژوهشی
سهیلا آذرزرتشت؛ احمد کریمی؛ قربانعلی صادقی
چکیده
این آزمایش بهمنظور تعیین میزان تأثیر سطوح مختلف تعادل آنیون-کاتیون جیره در مرحلة آغازین (1 تا 10 روزگی) بر عملکرد جوجههای گوشتی، میزان کانی شدن استخوان درشتنی، الکترولیتهای سرم، ویژگیهای لاشه و ریختشناسی رودة باریک انجام گرفت. در این آزمایش از 280 قطعه جوجة گوشتی سویة راس 308 در قالب طرح کامل تصادفی استفاده شد. گروههای آزمایشی ...
بیشتر
این آزمایش بهمنظور تعیین میزان تأثیر سطوح مختلف تعادل آنیون-کاتیون جیره در مرحلة آغازین (1 تا 10 روزگی) بر عملکرد جوجههای گوشتی، میزان کانی شدن استخوان درشتنی، الکترولیتهای سرم، ویژگیهای لاشه و ریختشناسی رودة باریک انجام گرفت. در این آزمایش از 280 قطعه جوجة گوشتی سویة راس 308 در قالب طرح کامل تصادفی استفاده شد. گروههای آزمایشی عبارت از پنج سطح مختلف تعادل آنیون-کاتیون جیرة (150، 200، 250، 300 و 350 میلیاکیوالان در کیلوگرم) در چهار تکرار و هر تکرار شامل چهارده قطعه جوجه بودند. نتایج نشان داد که تغذیه با استفاده از جیرة دارای تعادل آنیون-کاتیون 350 میلیاکیوالان در کیلوگرم، موجب کاهش وزن زنده و میانگین افزایش وزن در دورههای آغازین و رشد، کاهش مصرف خوراک و افزایش ضریب تبدیل خوراک در دورة آغازین شد. تعادل آنیون-کاتیون جیره بدون تأثیر معنیداری روی الکترولیتهای سرم، وزن نسبی اجزاء لاشه و ریختشناسی روده بود. کاهش سطح آنیون-کاتیون جیره به کمتر از 300 میلیاکیوالان در کیلوگرم، بدون تأثیر بر خاکستر استخوان، موجب کاهش معنیدار (05/0>P) فسفر و کلسیم درشتنی به ترتیب در سنین 21 و 42 روزگی شد. بهطورکلی نتایج بیانگر اهمیت تأمین سطح مناسب تعادل آنیون-کاتیون جیره در مرحلة آغازین (200 تا 300 میلیاکیوالان در کیلوگرم جیره) برای دستیابی به عملکرد بهینه در جوجههای گوشتی است.
مقاله پژوهشی
شاهپور خیرآبادی؛ مهدی دهقان بنادکی؛ مهدی گنج خانلو
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر جایگزینی سطوح مختلف چربی و انواع مکملهای آن بهجای منابع نشاستهای جیره بر عملکرد رشد، تخمیر شکمبهای و شاخصهای خونی در تغذیة گوسالههای نر پرواری هلشتاین بود. در این آزمایش 28 رأس گوسالة نر پرواری هلشتاین Kg BW)9/31±274) در قالب طرح کامل تصادفی به مدت صد روز با چهار جیرة غذایی (1- سطح بالای چربی ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر جایگزینی سطوح مختلف چربی و انواع مکملهای آن بهجای منابع نشاستهای جیره بر عملکرد رشد، تخمیر شکمبهای و شاخصهای خونی در تغذیة گوسالههای نر پرواری هلشتاین بود. در این آزمایش 28 رأس گوسالة نر پرواری هلشتاین Kg BW)9/31±274) در قالب طرح کامل تصادفی به مدت صد روز با چهار جیرة غذایی (1- سطح بالای چربی اشباعشده، 2- سطح پایین چربی اشباعشده، 3- سطح بالای چربی غیراشباع، 4- سطح پایین چربی غیراشباع) تغذیه شدند. جیرهها صورت همانرژی و همپروتئین ترکیب و مخلوط (فرموله) شدند. شاخصهای عملکردی مربوط به مصرف خوراک روزانه و تغییرپذیری وزن بدن بهصورت روزانه محاسبه شد. نتایج مربوط به تغییر وزن روزانه، وزن نهایی، مصرف خوراک روزانه و ضریب تبدیل غذایی تفاوتی را میان تیمارها نشان ندادند. شاخصهای شکمبهای و خونی نیز اندازهگیری شدند و بین میانگین تیمارها تفاوت معنیداری دیده نشد، غیر از سطح کلسترول خون که در تیمارها با سطح چربی بالا میزان بالاتری (05/0P<) داشت. درنهایت با توجه به شاخصهای اندازهگیریشده مشخص شد که با در نظر گرفتن هزینة نهایی جیرهها و دسترسی به مواد خوراکی مختلف میتوان از پودر چربی برای تأمین انرژی جیرة پرواری استفاده کرد.
مقاله پژوهشی
محمدحسین مرادی؛ امیرحسین خلت آبادی فراهانی؛ اردشیر نجاتی جوارمی
چکیده
هدف از این تحقیق برآورد اندازة مؤثر (Ne) برخی از نژادهای گوسفند ایرانی با استفاده از اطلاعات نشانگرهای SNP در سطح ژنگان (ژنوم) بود. به این منظور از اطلاعات ژنگانی مجموع 217 نمونه حیوان شامل 45، 37، 34، 35، 45 و 11 نمونه بهترتیب از نژادهای زل، افشاری، مغانی، قزل، لریبختیاری و یک نژاد گوسفند وحشی ایرانی که با استفاده از آرایههای Illumina OvineSNP50K ...
بیشتر
هدف از این تحقیق برآورد اندازة مؤثر (Ne) برخی از نژادهای گوسفند ایرانی با استفاده از اطلاعات نشانگرهای SNP در سطح ژنگان (ژنوم) بود. به این منظور از اطلاعات ژنگانی مجموع 217 نمونه حیوان شامل 45، 37، 34، 35، 45 و 11 نمونه بهترتیب از نژادهای زل، افشاری، مغانی، قزل، لریبختیاری و یک نژاد گوسفند وحشی ایرانی که با استفاده از آرایههای Illumina OvineSNP50K Beadchip تعیین ژنوتیپ شدهاند، استفاده شد. این تحقیق با همکاری پروژة Sheep HapMap انجام شد. اندازة مؤثر با استفاده از اطلاعات نداشتن تعادل پیوستگی (لینکاژی) در طی 4 تا 3500 نسل پیش محاسبه شد. نتایج تجزیة مؤلفههای واریانس (PCA) نشان داد که همة نژادها با استفاده از دو مؤلفة اول از همدیگر مجزا میشوند. میانگین ناخالصی (هتروزیگوسیته) مورد انتظار و مشاهدهشده در نژادهای مختلف بهترتیب در دامنة 37/0-36/0 و 43/0-37/0 بهدست آمد. نتایج بهدستآمده از محاسبة اندازة مؤثر در نژادهای مختلف، نشاندهندة روند کاهش تدریجی Ne در طی 3500 سال گذشته تاکنون با یک شیب کاهشی زیاد در حدود 550 نسل پیش برای همة نژادها بود. اندازه Ne در نسلهای حاضر (4 نسل قبل) در نژادهای گوسفند ایرانی در دامنه 89-9 رأس بود. بیشترین Ne در نژاد زل (89 رأس) و کمترین در نژادهای افشاری (44 رأس) و نژاد وحشی گوسفند (9 رأس) مشاهده شد. درمجموع، نتایج این تحقیق نشان داد که باوجود تنوع ژنتیکی مناسب در این جمعیتها، اندازة مؤثر آنها بهویژه در نژاد گوسفند افشاری و نژاد وحشی در طی نسلهای اخیر بهشدت کاهش یافته است و طراحی برنامههای مناسب برای حفاظت از حیوانات خالص باقیماندة این نژادهای بومی ضروری است.
مقاله پژوهشی
هانیه رمضانی نژاد؛ محمد روستایی علی مهر
چکیده
این آزمایش برای بررسی عصارۀ الکلی برگ رزماری بر ذخیرهسازی اسپرم خروس در °C 4 آزمایشی با استفاده از هشت قطعه خروس بالغ انجام شد. گردآوری منی سه روز یکبار در پنج نوبت انجام شد. انزالها در هر نوبت پس از تجمیع به شش قسمت تقسیم و مقدار 0 (R0)، 10 (R10)، 20(R20)،30 (R40)، 40 و 50 (R50) میکروگرم عصارۀ الکلی رزماری در میلیلیتر به هر قسمت اضافه ...
بیشتر
این آزمایش برای بررسی عصارۀ الکلی برگ رزماری بر ذخیرهسازی اسپرم خروس در °C 4 آزمایشی با استفاده از هشت قطعه خروس بالغ انجام شد. گردآوری منی سه روز یکبار در پنج نوبت انجام شد. انزالها در هر نوبت پس از تجمیع به شش قسمت تقسیم و مقدار 0 (R0)، 10 (R10)، 20(R20)،30 (R40)، 40 و 50 (R50) میکروگرم عصارۀ الکلی رزماری در میلیلیتر به هر قسمت اضافه شد. سپس نمونهها تا °C 4 سرد شد و بهمدت 72 ساعت در این دما نگهداری شد. در زمانهای 0 (T0)، 24 (T24)، 48 (T48) و 72 (T72) ساعت ذخیرهسازی، سلامت غشای پلاسمایی، زندهمانی (رنگآمیزی هوخست 33258) و تحرک اسپرم ارزیابی شد. در زمان 48 بهمنظور بررسی پراکسیداسیون چربی، غلظت مالوندیآلدهید (MDA) در یک میلیون اسپرم اندازهگیری شد. نتایج نشان داد، غلظت MDA در تیمار R50 (nM 93/0) کمتر از شاهد (nM15/1) و بیشتر از R40 (nM82/0) بود (05/0>P). سلامت غشای پلاسمایی و زندهمانی اسپرم در غلظتهای µg/mL 40 عصارۀ الکلی رزماری (به ترتیب 72/75درصد و 56/73درصد) از غلظتهای 0 (بهترتیب 60/70درصد و 08/69درصد) و µg/mL 10 (به ترتیب 56/71درصد و72/69درصد ) عصاره بیشتر بود (05/0>P). اثر متقابل عصارۀ الکلی رزماری و زمان ذخیرهسازی بر تحرک پیشروندۀ اسپرم خروس معنیدار بود (05/0>P). پس از 72 ساعت، تحرک پیشروندۀ اسپرم در تیمار R40 (46درصد) بیشتر از تیمارهای R0 (34درصد)، R10 (6/35درصد) و R20 (8/38درصد) بود (05/0>P). بنابراین عصارۀ الکلی رزماری سبب بهبود کیفیت اسپرم خروس طی ذخیرهسازی در °C 4 شد.
مقاله پژوهشی
هما سلیمانی؛ رسول واعظ ترشیزی؛ مرادپاشا اسکندری نسب؛ سید رضا میرایی آشتیانی؛ محمد حسین شهیر
چکیده
در این بررسی از اطلاعات مربوط به 37300 رکورد وزن تخممرغ و 1540 رکورد وزن سفیده، وزن زرده، وزن پوسته، استحکام پوسته، ضخامت پوسته و واحد هاو مرغهای بومی مازندران برای برآورد فراسنجههای ژنتیکی ویژگیهای کیفی تخممرغ استفاده شد. رکوردهای وزن تخممرغ در طی سالهای 1371 تا 1385 و دیگر رکوردها در سال 1385 از تخممرغهای 3 روز متوالی 769 مرغ گردآوریشده ...
بیشتر
در این بررسی از اطلاعات مربوط به 37300 رکورد وزن تخممرغ و 1540 رکورد وزن سفیده، وزن زرده، وزن پوسته، استحکام پوسته، ضخامت پوسته و واحد هاو مرغهای بومی مازندران برای برآورد فراسنجههای ژنتیکی ویژگیهای کیفی تخممرغ استفاده شد. رکوردهای وزن تخممرغ در طی سالهای 1371 تا 1385 و دیگر رکوردها در سال 1385 از تخممرغهای 3 روز متوالی 769 مرغ گردآوریشده بود. برآوردها با روش حداکثر درستنمایی محدود شده (REML) و مدل حیوان چند صفتی انجام گرفت. وراثتپذیری وزن تخممرغ، وزن سفیده، وزن زرده، وزن پوسته، استحکام پوسته، ضخامت پوسته و واحد هاو به ترتیب 471/0، 747/0، 334/0، 595/0، 218/0، 465/0 و 532/0 برآورد شدند. همبستگی ژنتیکی افزایشی واحد هاو با وزن سفیدۀ مثبت (11/0) و با دیگر ویژگیهای منفی ولی کم برآورد شد. وزن تخممرغ با ویژگیهای وزن زرده (45/0)، وزن آلبومین (95/0)، وزن پوسته (73/0) و ضخامت پوسته (39/0) همبستگی ژنتیکی افزایشی مثبت و بالا داشت. دامنۀ تغییر همبستگیهای ژنتیکی افزایشی دیگر ویژگیها از 04/0 (بین وزن سفیده و استحکام پوسته) تا 81/0 (بین وزن پوسته و ضخامت پوسته) بود. این برآوردها برای همبستگیهای فنوتیپی از 13/0- (بین وزن زرده و واحد هاو) تا 95/0 (بین وزن تخممرغ و وزن سفیده) متغیر بود. این نتایج نشان داد که با انتخاب بر پایۀ وزن تخممرغ میتوان وزن زرده، وزن آلبومین و کیفیت پوسته را افزایش داد.
مقاله پژوهشی
نیلوفر بلندی؛ سیدرضا هاشمی؛ داریوش داودی؛ بهروز دستار؛ سعید حسنی؛ امین عشایری زاده
چکیده
برای ارزیابی تأثیر پوششدهی زئولیت با ذرات نانونقره بر خصوصیات عملکردی و وزن اندامهای کبد، طحال و بورس فابریسیوس در جوجههای گوشتی، آزمایشی با استفاده از 375 قطعه جوجه سویه کاب در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار، پنج تکرار و 15 جوجه در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره پایه و جیره پایه حاوی یک درصد زئولیت پوشش ...
بیشتر
برای ارزیابی تأثیر پوششدهی زئولیت با ذرات نانونقره بر خصوصیات عملکردی و وزن اندامهای کبد، طحال و بورس فابریسیوس در جوجههای گوشتی، آزمایشی با استفاده از 375 قطعه جوجه سویه کاب در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار، پنج تکرار و 15 جوجه در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره پایه و جیره پایه حاوی یک درصد زئولیت پوشش داده شده با سطوح مختلف نانوذرات نقره (صفر، 25، 50 و 75 قسمت در میلیون یاppm ) بودند. عملکرد جوجهها به طور هفتگی اندازهگیری، و بازده استفاده از انرژی و پروتئین به صورت دورهای محاسبه شدند. در روزهای 21 و 42 دو جوجه از هر واحد آزمایشی جهت اندازهگیری وزن اندامهای درونی کشتار شدند. بر اساس نتایج بهدست آمده، افزایش وزن و میزان خوراک مصرفی در هفتههای مختلف پرورش، بین تیمارهای این پژوهش معنیدار نبود. با این حال نانوذرات نقره به طور معنیداری موجب بهبود بازده استفاده از انرژی و پروتئین در دوره رشد و همچنین کل دوره پرورش در تیمارهای آزمایشی شد (05/0> P). با افزایش سطح نانوذرات نقره، وزن نسبی کبد افزایش و وزن نسبی بورس کاهش یافت (05/0> P). نتایج نشان میدهد که استفاده از زئولیت پوششدادهشده با نانونقره در خوراک دام میتواند باعث افزایش بهرهوری از انرژی و پروتئین در جوجههای گوشتی گردد.
مقاله پژوهشی
احسان شهرامی
چکیده
هدف از این آزمایش بررسی تأثیر استفاده از رژیمهای غذایی غیرفیبری و فیبری در مقایسه با روش رایج گرسنگی بر عملکرد و فعالیت میکروبی و تولید تخمیری دستگاه گوارش مرغان تخمگذار تولک برده شده بود. بدین منظور از 180 قطعه مرغ تخمگذار تجاری (هایلاین 36W) در قالب طرح کامل تصادفی با پنج تیمار، شش تکرار و شش پرنده در هر تکرار به مدت دوازده روز ...
بیشتر
هدف از این آزمایش بررسی تأثیر استفاده از رژیمهای غذایی غیرفیبری و فیبری در مقایسه با روش رایج گرسنگی بر عملکرد و فعالیت میکروبی و تولید تخمیری دستگاه گوارش مرغان تخمگذار تولک برده شده بود. بدین منظور از 180 قطعه مرغ تخمگذار تجاری (هایلاین 36W) در قالب طرح کامل تصادفی با پنج تیمار، شش تکرار و شش پرنده در هر تکرار به مدت دوازده روز استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل: 1- شاهد (تغذیة جیرة تخمگذاری)، 2- محروم از خوراک (در حالت گرسنه)، 3- تغذیة جیرة تخمگذاری حاوی اکسید روی، 4- تغذیة جیرة تخمگذاری در سطح 10 درصد به همراه 90 درصد پودر یونجه و 5- تغذیة جیرة تخمگذاری در سطح 10 درصد به همراه 90 درصد کنجالة پالم بودند. تولید پرندگان در دورة پس از تولک، به مدت 12 هفته ثبت شد. نتایج نشان داد،در انتهای دورة تولک جمعیت باکتریهای لاکتوباسیلوس و اشریشیاکلی محتویات رودة کور (سکوم) به ترتیب در پرندههای تغذیهشده با تیمار حاوی کنجالة پالم و تیمار محروم از خوراک بهطور معنیداری بالاتر از دیگر تیمارها بود (05/0P<)؛ همچنین غلظت کل اسیدهای چرب فرار رودة کور در تیمار حاوی پودر یونجه بهطور معنیداری بیش از دیگر تیمارهای آزمایشی بود (05/0P<). میانگین تودة تخممرغ تولیدی نیز بهطور معنیداری در تیمارهای تغذیهای بالاتر از گروه شاهد و گرسنه بود (05/0P<). نتایج بهدستآمده از این آزمایش نشان داد، جیرههای غذایی حاوی فیبر در مقایسه با رژیم غیر فیبری و رژیم گرسنگی سبب افزایش جمعیت باکتریهای سودمند و تولیدهای تخمیری رودة کور گشته و تأثیر مطلوبی بر تولید پس از تولک داشت.
مقاله پژوهشی
محمد تقی علیپور؛ آرش آذرفر؛ علی کیانی؛ مجید خالداری
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر استفاده از موننسین و متافیکس به تنهایی و یا بهصورت مخلوط بر فراسنجههای تخمیر شکمبه و الگوی اسیدهای چرب عضلة راسته برههای نژاد فراهانی اجرا شد. جیرههای آزمایشی شامل جیرة بدون موننسین و متافیکس (شاهد)، 2) جیرة شاهد حاوی 24 میلیگرم در کیلوگرم موننسین (موننسین) ، 3) جیرة شاهد با 4 گرم در کیلوگرم ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر استفاده از موننسین و متافیکس به تنهایی و یا بهصورت مخلوط بر فراسنجههای تخمیر شکمبه و الگوی اسیدهای چرب عضلة راسته برههای نژاد فراهانی اجرا شد. جیرههای آزمایشی شامل جیرة بدون موننسین و متافیکس (شاهد)، 2) جیرة شاهد حاوی 24 میلیگرم در کیلوگرم موننسین (موننسین) ، 3) جیرة شاهد با 4 گرم در کیلوگرم متافیکس (متافیکس) و 4) جیرة شاهد حاوی 24 میلیگرم موننسین و 4 گرم در کیلوگرم متافیکس (موننسین+متافیکس) بود. افزودن موننسین به تنهایی و یا همراه با متافیکس باعث کاهش غلظت استات در شکمبه شد (05/0>P). درحالیکه مکمل سازی جیره با موننسین، متافیکس و یا مخلوط آنها غلظت پروپیونات را در شکمبه افزایش داد (05/0>P). افزودن موننسین و متافیکس و مخلوط آنها باعث افزایش معنیدار در اسیدهای چرب لوریک، مریستیک و مارگاریک و در مقابل کاهش در اسیدهای چرب پالمیتیک، استئاریک و بهینیک عضلة راسته در مقایسه با گروه شاهد شد (05/0>P). تیمارهای آزمایشی تأثیری بر مقادیر اسیدهای چرب تک اشباع (بهاستثنای اسید نرونیک)، ایکوزاتترانوئیک، آراشیدونیک، ایکوزانونیک و آلفا-لینولئیک عضلة راسته نداشت (05/0<P). افزودن موننسین و متافیکس باعث افزایش معنیدار اسیدهای چرب غیراشباع پالمیتولئیک، دکوزا هگزانوئیک، دکوزا تترانوئیک، ایکوزاپنتانوئیک و اسیدهای چرب خانوادة امگا-3 شد (05/0>P). نتیجه اینکه موننسین و متافیکس هر دو میتوانند برای ایجاد تغییر در فراسنجههای تخمیر شکمبه و ترکیب اسیدهای چرب گوشت برههای پرواری مؤثر باشند، هرچند سازوکار دقیق تأثیر آنها نیاز به تحقیقات بیشتر ضروری است.
مقاله پژوهشی
زهرا گرزین؛ حسین مروج؛ غلامعلی نهضتی پاقلعه؛ لیلا تیریزی
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی عصارۀ اندامهای هوایی گیاه سرخارگل در تغذیۀ زنبورعسل و تأثیر آن بر سامانة ایمنی از جمله سنجش شمار هموسیتها و آنزیم فنل اکسیداز بر پایۀ آزمایش صحرایی در بهار و تابستان 1393 به مدت چهار ماه انجام شد. شمار 28 کلنی همسانسازی شده بهطور تصادفی به چهار تیمار و هفت تکرار تقسیم شدند، تیمارها عبارت بودند از: ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی عصارۀ اندامهای هوایی گیاه سرخارگل در تغذیۀ زنبورعسل و تأثیر آن بر سامانة ایمنی از جمله سنجش شمار هموسیتها و آنزیم فنل اکسیداز بر پایۀ آزمایش صحرایی در بهار و تابستان 1393 به مدت چهار ماه انجام شد. شمار 28 کلنی همسانسازی شده بهطور تصادفی به چهار تیمار و هفت تکرار تقسیم شدند، تیمارها عبارت بودند از: 1- شربت شکر خالص بدون عصاره، 2- شربت شکر غنیشده با 10 سیسی عصاره، 3- شربت شکر غنیشده با 20 سیسی عصاره، 4- شربت شکر غنیشده با 30 سیسی عصاره. نتایج نشان داد آنزیم فنل اکسیداز در ایمنی کوتاهمدت و بلندمدت در زنبورهایی که شربت حاوی 30 سیسی عصاره را دریافت کردند بیشتر و در زنبورهایی که شربت شکر خالص دریافت کردند کمتر بود (05/0>p). در ایمنی کوتاهمدت، شمار هموسیتها در زنبورهایی که از شربت حاوی 20 سیسی عصاره استفاده کردند نسبت به دیگر گروهها بیشتر و در زنبورهایی که از شربت شکر خالص استفاده کردند کمتر بود (05/0>p). در ایمنی بلندمدت نیز شمار هموسیتها در زنبورهایی که شربت شکر با 30 سیسی عصاره را دریافت کردند بیشتر و آنهایی که شریت شکر خالص دریافت کردند کمتر بود (05/0>p). بر پایۀ نتایج بهدستآمده استفاده از این عصاره سمانة ایمنی زنبورعسل را بهبود میبخشد.
مقاله پژوهشی
پویا زمانی؛ محمد الماسی
چکیده
جداسازی اثرگذاری افزایشی اتوزومی و وابسته به جنس اهمیت زیادی در برنامههای اصلاح نژادی دارد. در این پژوهش بهمنظور تعیین اثرگذاری افزایشی وابسته به جنس بر صفات مرتبط با رشد، از 17732 رکورد وزن تولد تا وزن یکسالگی بزهای نژاد مرخز در مرکز اصلاح نژاد بز مرخز سنندج استفاده شد. در مدلهای مورد استفاده برای برآورد اجزای واریانس، اثرگذاریهایی ...
بیشتر
جداسازی اثرگذاری افزایشی اتوزومی و وابسته به جنس اهمیت زیادی در برنامههای اصلاح نژادی دارد. در این پژوهش بهمنظور تعیین اثرگذاری افزایشی وابسته به جنس بر صفات مرتبط با رشد، از 17732 رکورد وزن تولد تا وزن یکسالگی بزهای نژاد مرخز در مرکز اصلاح نژاد بز مرخز سنندج استفاده شد. در مدلهای مورد استفاده برای برآورد اجزای واریانس، اثرگذاریهایی شامل سال و فصل تولد، جنس، نوع تولد، سن مادر و سن وزنکشی اثر ثابت، و اثر ژنتیکی افزایشی مستقیم اتوزومی، ژنتیکی افزایشی مستقیم وابسته به جنس، ژنتیکی افزایشی مادری و محیط دائمی مادری بهعنوان اثر تصادفی در نظر گرفته شدند. اجزای واریانس با الگوریتم میانگین اطلاعات بیشترین درستنمایی محدودشده، با نرمافزار Wombat برآورد شدند. وراثتپذیریهای مستقیم اتوزومی برآوردشده برای صفات وزن تولد، وزن از شیرگیری، افزایش وزن روزانه پیش از شیرگیری، وزنهای 6 ماهگی، 9 ماهگی و یکسالگی، به ترتیب برابر 04/0±19/0، 03/0±13/0، 03/0±13/0، 03/0±12/0، 04/0±20/0 و 04/0±21/0، وراثتپذیریهای مستقیم وابسته به جنس برآوردشده، به ترتیب برابر 02/0±03/0، 03/0±03/0، 03/0±02/0، 03/0±04/0، 03/0±07/0 و 03/0±07/0، وراثتپذیریهای مادری برآوردشده، به ترتیب برابر 03/0±06/0، 03/0±05/0، 03/0±05/0، 03/0±05/0، 03/0±04/0 و 03/0±03/0 و ضریبهای اثرگذاری محیطی مادری به ترتیب برابر 02/0±09/0، 02/0±05/0، 02/0±04/0، 02/0±05/0، 02/0±04/0 و 03/0±05/0 بودند. نتایج نشان دادند که ژنهای وابسته به جنس، بهاحتمال اثرگذاری افزایشی ناچیز و نزدیک به صفر بر وزنهای بدن در سنهای آغازین و اثرگذاری قابل توجهتری بر وزنهای بدن در سنهای بالاتر دارند.
مقاله پژوهشی
فرهاد صمدیان؛ آرمین توحیدی؛ سعید زین الدینی؛ محمد امیر کریمی ترشیزی؛ حسین واثقی
چکیده
این بررسی بهمنظور ارزیابی تأثیر مکملسازی خوراکی اسانس زنیان یا زیلپاترول هیدروکلراید بر عملکرد، صفات لاشه و فراسنجههای بیوشیمیایی سرم در جوجههایی که در دو محیط با برنامههای دمایی مختلف پرورش مییافتند، صورت گرفت. هدف دیگر این پژوهش، بررسی تأثیر تنش سرمایی بر فراسنجههای یادشده بوده است. یک طرح کامل تصادفی با هشت تیمار ...
بیشتر
این بررسی بهمنظور ارزیابی تأثیر مکملسازی خوراکی اسانس زنیان یا زیلپاترول هیدروکلراید بر عملکرد، صفات لاشه و فراسنجههای بیوشیمیایی سرم در جوجههایی که در دو محیط با برنامههای دمایی مختلف پرورش مییافتند، صورت گرفت. هدف دیگر این پژوهش، بررسی تأثیر تنش سرمایی بر فراسنجههای یادشده بوده است. یک طرح کامل تصادفی با هشت تیمار استفاده شد. چهار جیرة خوراکی استفاده شد (جیرة شاهد یا پایه، اسانس زنیان در دو سطح 150 و ppm450 و زیلپاترول در سطح ppm 6/1 که به جیرة پایه افزوده میشدند) که هرکدام با تکرارهای مربوطه (24 تکرار؛ 192=n؛ یک قطعه جوجة نر آرین در هر قفس انفرادی بهعنوان تکرار) در دو محیط با برنامة دمایی مختلف (محیطی با دمای طبیعی و محیطی با تنش دورهای سرمایی) به جوجهها خورانده میشد. نتایج نشان داد در محیط پرورشی طبیعی، افزودن اسانس زنیان در سطح ppm 450 و زیلپاترول به جیرة پرندهها موجب افزایش تریگلیسریدهای پلاسمایی در پایان دورة رشد (روز 29) در مقایسه با شاهد شد (05/0≥P). تنش سرمایی بهطور معنیداری، عملکرد و وزن نسبی بورس فابریوس را در پرندهها کاهش داد (05/0≥P). در کل افزودنیها تأثیر مثبتی بر عملکرد پرندهها نداشتند و نتوانستند تأثیر منفی تنش سرمایی روی جوجهها را تخفیف دهند.
مقاله پژوهشی
صادق کریم زاده؛ منصور رضائی؛ اسدا... تیموری یانسری
چکیده
هدف از این آزمایش بررسی تأثیر پپتیدهای منداب روغنی کانادایی یا کانولا (استخراجشده با روش آبکافت یا هیدرولیز آنزیمی از کنجالۀ کانولا)، پروبیوتیک و پریبیوتیک بر عملکرد تولیدی، فعالیت آنزیمهای گوارشی و جمعیت برخی باکتریهای هوازی انتهای رودۀ باریک (ایلئوم) در جوجههای گوشتی بود. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی با پنج تیمار، ...
بیشتر
هدف از این آزمایش بررسی تأثیر پپتیدهای منداب روغنی کانادایی یا کانولا (استخراجشده با روش آبکافت یا هیدرولیز آنزیمی از کنجالۀ کانولا)، پروبیوتیک و پریبیوتیک بر عملکرد تولیدی، فعالیت آنزیمهای گوارشی و جمعیت برخی باکتریهای هوازی انتهای رودۀ باریک (ایلئوم) در جوجههای گوشتی بود. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی با پنج تیمار، چهار تکرار و ده قطعه جوجهخروس در هر تکرار انجام شد. جوجههای گوشتی با جیرۀ بدون افزودنی غذایی (شاهد)، 200 میلیگرم پادزی (آنتیبیوتیک)، 1 گرم پریبیوتیک، 400 میلیگرم پروبیوتیک و 250 میلیگرم پپتید کانولا در کیلوگرم خوراک برای مدت 42 روز تغذیه شدند. افزودن پپتیدهای کانولا و پروبیوتیک در جیرۀ غذایی سبب افزایش وزن بدن و کاهش ضریب تبدیل غذایی در دورههای رشد (11 تا 28 روزگی) و کل دورۀ پرورش (1 تا 42 روزگی) در مقایسه با دیگر گروهها شد (05/0>P). بین تیمارهای آزمایشی تفاوت معنیداری در مصرف خوراک مشاهده نشد. فعالیت آنزیمهای گوارشی آمیلاز، لیپاز و پروتئاز رودۀ جوجههای گوشتی تغذیهشده با 250 میلیگرم پپتیدهای کانولا در کیلوگرم خوراک بالاتر از دیگر گروهها بود (05/0>P). افزودن پپتیدهای کانولا و پروبیوتیک، شمار باسیلوسهای انتهای رودۀ باریک را در مقایسه با دیگر تیمارهای آزمایشی افزایش داد (05/0>P). نتیجهگیری شد که پپتیدهای کانولا سبب افزایش وزن بدن، کاهش ضریب تبدیل غذایی، افزایش فعالیت آمیلاز، لیپاز و پروتئاز روده و افزایش شمار باسیلوسهای انتهای رودۀ باریک در مقایسه با دیگر تیمارهای آزمایشی شد.
مقاله پژوهشی
محبوب محمدی؛ احمد زارع شحنه؛ سعید زین الدینی؛ مهدی انصاری
چکیده
در این پژوهش تأثیر تجویز خوراکی لتروزل بر غلظت تستوسترون پلاسما و کیفیت و باروری اسپرم خروسهای مادر گوشتی پس از انجماد-یخگشایی بررسی شد. بیست قطعه خروس سویۀ راس 308 با سن 50 هفته بهصورت تصادفی به چهار گروه پنجتایی در پنهای انفرادی تقسیم و سطوح 0 (کنترل)، 5/0(L0.5)، 1 (L1)، 5/1 (L1.5) میلیگرم لتروزل به ازای هر پرنده در روز دریافت کردند. ...
بیشتر
در این پژوهش تأثیر تجویز خوراکی لتروزل بر غلظت تستوسترون پلاسما و کیفیت و باروری اسپرم خروسهای مادر گوشتی پس از انجماد-یخگشایی بررسی شد. بیست قطعه خروس سویۀ راس 308 با سن 50 هفته بهصورت تصادفی به چهار گروه پنجتایی در پنهای انفرادی تقسیم و سطوح 0 (کنترل)، 5/0(L0.5)، 1 (L1)، 5/1 (L1.5) میلیگرم لتروزل به ازای هر پرنده در روز دریافت کردند. اسپرمگیری و گردآوری نمونۀ خون برای اندازهگیری تستوسترون بهصورت هفتگی و به ترتیب به مدت هفت و شش هفته انجام گرفت. در نمونههای مربوط به چهار هفته اول، فراسنجههای جنبایی کل و پیشرونده، زندهمانی و فعالیت غشای پلاسمایی پیش از انجماد و فراسنجههای یادشده و درصد اسپرمهای نابهنجار پس از انجماد-یخگشایی بررسی شد و نمونههای سه هفتۀ بعدی پس از انجماد-یخگشایی برای ارزیابی نفوذ اسپرم و نرخ باروری استفاده شد. بنا بر نتایج، جنبایی کل و پیشرونده و زندمانی پیش و پس از انجماد-یخگشایی در گروههای تغذیهشده با لتروزل نسبت به گروه شاهد بهطور معنیداری بالاتر بود. همچنین فعالیت غشای پلاسمایی پیش و پس از انجماد-یخگشایی و میزان نفوذ و باروری در گروههای L0.5 و L1 نسبت به گروه شاهد بهطور معنیداری بهبود یافت اما تستوسترون در گروه L1.5 نسبت به گروه شاهد افزایش معنیداری داشت. با وجود مشاهدۀ تأثیر منفی در سطح 5/1 میلیگرم لتروزل، به نظر میرسد سطوح 5/0میلیگرم لتروزل برای هر پرنده در روز برای بهبود قابلیت انجماد اسپرم خروس قابل استفاده بوده، اما برای تأیید نتایج این پژوهش، نیاز به بررسیهای بیشتری است.