شهرام شعبانی؛ مرتضی مهری؛ فاطمه شیرمحمد؛ محسن شرفی
چکیده
با بهکارگیری 36 قطعه خروس اجداد هوبارد در سن 45 هفتگی، آزمایشی با هدف بررسی اثر ویتامین E و لسیتین سویا در خوراک، بر برخی فراسنجههای کیفی و کمی اسپرم طراحی شد. آزمایش در طی 60 روز و با چیدمان فاکتوریل (2×2) در قالب طرح کاملا تصادفی با دو سطح لسیتین (صفر و یک درصد در هر کیلوگرم خوراک) و دو سطح ویتامین E (صفر و 300 میلیگرم در کیلوگرم خوراک) ...
بیشتر
با بهکارگیری 36 قطعه خروس اجداد هوبارد در سن 45 هفتگی، آزمایشی با هدف بررسی اثر ویتامین E و لسیتین سویا در خوراک، بر برخی فراسنجههای کیفی و کمی اسپرم طراحی شد. آزمایش در طی 60 روز و با چیدمان فاکتوریل (2×2) در قالب طرح کاملا تصادفی با دو سطح لسیتین (صفر و یک درصد در هر کیلوگرم خوراک) و دو سطح ویتامین E (صفر و 300 میلیگرم در کیلوگرم خوراک) انجام گرفت. اسپرمگیری در روزهای صفر، 20، 40 و 60 آزمایش انجام شد. نتایج نشان داد بالاترین غلظت و بیشترین جنبایی کل در اسپرم خروسهایی مشاهده شد که جیره حاوی ویتامین E + لسیتین سویا دریافت کرده بودند (05/0P<). حجم اسپرم و صفات وابسته به جنبایی نیز تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. همچنین با اینکه تیمارهای آزمایشی اثری بر درصد مورفولوژی غیرنرمال، و درصد اسپرم با DNA آسیبدیده نداشت، اما یکپارچگی غشای پلاسمایی، و زندهمانی اسپرم تحت تأثیر تیمار حاوی لسیتین سویا + ویتامین E افزایش معنیداری یافت. کمترین میزان مالوندیآلدئید در منی خروسهایی یافت شد که همزمان لسیتین سویا و ویتامین E دریافت کرده بودند (05/0P<). بررسی اثر متقابل زمان× جیره در خصوص صفات جنبایی کل و پیشرونده، غلظت اسپرم، زندهمانی، یکپارچگی غشا و میزان مالوندیآلدئید نشان داد که این صفات در روزهای پایانی آزمایش، متأثر از تیمار حاوی ویتامین E + لسیتین سویا بهبود یافتند (05/0P<). بنظر میرسد بهکارگیری همزمان ویتامین E و لسیتین سویا در جیره خروسهای مسن، منجر به بهبود وضعیت کیفی اسپرم شود.
اسماعیل احمدی نیا؛ مرتضی مهری؛ فاطمه شیرمحمد
چکیده
بهمنظور بررسی آثار استفاده از سطوح مختلف (صفر، 3/0، 6/0 و 9/0 درصد جیره) پودر جلبک سبز-آبی (اسپیرولینا پلاتنسیس) بر عملکرد، کیفیت تخممرغ، فراسنجههای تخمدانی و وضعیت سیستم ایمنی، از تعداد 192 قطعه مرغ تخمگذار سویه LSL در سن 26 تا 37 هفتگی، در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 4 تکرار (12 قطعه مرغ در هر تکرار) استفاده شد. افزودن جلبک به جیره، ...
بیشتر
بهمنظور بررسی آثار استفاده از سطوح مختلف (صفر، 3/0، 6/0 و 9/0 درصد جیره) پودر جلبک سبز-آبی (اسپیرولینا پلاتنسیس) بر عملکرد، کیفیت تخممرغ، فراسنجههای تخمدانی و وضعیت سیستم ایمنی، از تعداد 192 قطعه مرغ تخمگذار سویه LSL در سن 26 تا 37 هفتگی، در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 4 تکرار (12 قطعه مرغ در هر تکرار) استفاده شد. افزودن جلبک به جیره، در کل دوره آزمایش اثری بر مقدار مصرف خوراک روزانه، ضریب تبدیل خوراک، درصد تخممرغهای شکسته و متوسط وزن تخممرغها نداشت (05/0P>). اما استفاده از سطوح 6/0 و 9/0 درصد پودر جلبک، درصد تولید تخممرغ را نسبت به سطح 3/0 درصد و استفاده از سطح 6/0 درصد پودر جلبک، توده تخممرغ تولیدی را نسبت به گروه شاهد افزایش داد (05/0P<). تیمارهای آزمایشی بر ضخامت، مقاومت و درصد پوسته، ارتفاع سفیده و واحد هاو اثر معنیداری نداشتند، اما با افزایش سطح استفاده از جلبک، وزن پوسته و رنگ زرده افزایش یافت (05/0P<). تیمارهای آزمایشی اثری بر تعداد گلبولهای سفید و قرمز، پلاکتها، نسبت هتروفیل به لنفوسیت، غلظت هموگلوبین و نیز بر پاسخ ایمنی همورال علیه گلبول قرمز گوسفند و ایمنی سلولی در پاسخ به تزریق زیرپوستی فیتوهماگلوتینین نداشتند (05/0P>). تعیین عیار پادتن علیه ویروس نیوکاسل (در هفتههای 35 و 37) نشان داد که سطوح 6/0 و 9/0 درصد جلبک در هفته 37، بهطور معنیداری عیار پادتن را نسبت به گروه شاهد افزایش دادند (05/0P<). تعداد فولیکولهای مختلف تخمدانی، وزن نسبی بورس فابریسیوس و طحال و لاشه تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. نتایج نشان داد که افزودن 6/0 درصد جلبک اسپیرولینا به جیره، سبب افزایش توده تخممرغ تولیدی، بهبود رنگ زرده تخممرغ و بهبود پاسخ آنتیبادی میشود.
مسعود عظیمی؛ مرتضی مهری؛ فاطمه شیرمحمد
چکیده
برای مقایسه آثار منابع آلی، غیرآلی و هیدروکسی روی بر عملکرد رشد و آنزیمهای کبد جوجه گوشتی، آزمایشی با استفاده از 360 قطعه جوجه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار و 4 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از 1) شاهد منفی؛ بدون مکمل روی، 2) شاهد مثبت دارای 80 میلیگرم سولفات روی در کیلوگرم جیره، 3) جیره دارای 80 میلیگرم ...
بیشتر
برای مقایسه آثار منابع آلی، غیرآلی و هیدروکسی روی بر عملکرد رشد و آنزیمهای کبد جوجه گوشتی، آزمایشی با استفاده از 360 قطعه جوجه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار و 4 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از 1) شاهد منفی؛ بدون مکمل روی، 2) شاهد مثبت دارای 80 میلیگرم سولفات روی در کیلوگرم جیره، 3) جیره دارای 80 میلیگرم هیدروکسیکلراید روی در کیلوگرم جیره، 4) جیره دارای 60 میلیگرم سولفات روی+ 20 میلیگرم روی-متیونین در کیلوگرم جیره، 5) جیره دارای 40 میلیگرم سولفات روی+ 40 میلیگرم اکسید روی در کیلوگرم جیره، 6) جیره دارای 30 میلیگرم سولفات روی + 30 میلیگرم اکسید روی + 20 میلیگرم روی-متیونین در کیلوگرم جیره. در پایان آزمایش، وزن نسبی بورس فابریسیوس و تیموس در مقایسه با گروه شاهد منفی کاهش یافت (05/0P<). منبع هیدروکسیکلراید روی مصرف خوراک را نسبت به گروه شاهد مثبت و افزایش وزن روزانه را در مقایسه با تیمارهای 1، 2 و 4 بهبود بخشید (05/0P<). فعالیت آلکالین فسفاتاز پلاسما در تیمارهای 5 و 6 نسبت به تیمارهای 3 و 4 افزایش معنیداری نشان داد، ولی تفاوت معنیداری در سطح لاکتاتدهیدروژناز، آسپارتاتآمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز پلاسما در تیمارهای مختلف مشاهده نشد. یافتهها نشان میدهد منبع هیدروکسیکلراید روی آثار قابل مقایسهای با منابع غیرآلی و ترکیب منابع آلی و غیرآلی روی در جوجه گوشتی دارد.
مهران جمشیدیان قلعه سفیدی؛ فاطمه شیرمحمد؛ مرتضی مهری
چکیده
به منظور مطالعه تأثیر منابع منگنز به شکل سولفات، هیدروکسی کلرید و کمپلکس آلی منگنز- متیونین بر کیفیت تخممرغ در مرغان تخمگذار مسن، آزمایشی با بکارگیری 384 قطعه مرغ های-لاین 36-Wدر سن 65 هفتگی به مدت 8 هفته در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار، 4 تکرار و 16 قطعه مرغ در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار شاهد (فاقد مکمل منگنز)، ...
بیشتر
به منظور مطالعه تأثیر منابع منگنز به شکل سولفات، هیدروکسی کلرید و کمپلکس آلی منگنز- متیونین بر کیفیت تخممرغ در مرغان تخمگذار مسن، آزمایشی با بکارگیری 384 قطعه مرغ های-لاین 36-Wدر سن 65 هفتگی به مدت 8 هفته در قالب طرح کاملا تصادفی با 6 تیمار، 4 تکرار و 16 قطعه مرغ در هر تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار شاهد (فاقد مکمل منگنز)، شاهد به علاوه سطوح 50، 70 و 90 میلیگرم منگنز به شکل هیدروکسی کلرید، شاهد بهعلاوه 70 میلیگرم منگنز به شکل کمپلکس آلی منگنز- متیونین و شاهد بهعلاوه 70 میلیگرم منگنز به شکل سولفات منگنز در هر کیلوگرم جیره بودند. نتایج نشان دادند که منابع مختلف مکمل منگنز اثر معنیداری بر وزن بدن، مصرف خوراک، درصد تولید، شاخص زرده، وزن مخصوص و واحد هاو تخممرغ نداشتند. در هفتههای ششم، هشتم و کل دوره، تمام تیمارها ضریب تبدیل خوراک بهتری نسبت به گروه شاهد داشتند (05/0P<). همه تیمارها سبب افزایش معنیدار وزن تخممرغ در هفته هشتم و کل دوره آزمایش و ضخامت، درصد و مقاومت پوسته تخممرغ در برابر شکستگی در طی هفتههای مختلف آزمایش نسبت به گروه شاهد شدند (05/0P<). افزایش مقاومت پوسته با استفاده از 90 میلیگرم در کیلوگرم هیدروکسی کلرید منگنز در مقایسه با 70 میلیگرم در کیلوگرم سولفات منگنز، معنیدار (05/0P<) بود درحالیکه بین 50 میلیگرم در کیلوگرم هیدروکسی کلرید منگنز و 70 میلیگرم در کیلوگرم منبع آلی منگنز- متیونین اختلافی مشاهده نشد. استفاده از منبع آلی یا هیدروکسی کلرید منگنز، غلظت منگنز خون و استخوان درشتنی پرندگان را در مقایسه با گروه شاهد افزایش داد (05/0P<). در مجموع نتایج نشان دادند که 50 میلیگرم در کیلوگرم هیدروکسی کلرید منگنز میتواند جایگزین 70 میلیگرم در کیلوگرم کمپلکس آلی منگنز- متیونین و یا سولفات منگنز در جیره مرغان تخمگذار مسن شود.