بهزاد پورمحمود؛ رسول پیرمحمدی؛ حامد خلیلوندی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی اثر جاذبهای مختلف سموم بر میزان دیازینون باقیمانده در تفاله انگور سفید و تأثیرگذاری این افزودنیها بر فراسنجههای شکمبهای و برخی پارامترهای خونی در بزهای شیرده تغذیهشده با جیره حاوی مقادیر زیاد تفاله انگور (71/27 درصد) بود. در این مطالعه از 20 رأس بز شیرده مهابادی با میانگین وزن زنده 5±50 ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی اثر جاذبهای مختلف سموم بر میزان دیازینون باقیمانده در تفاله انگور سفید و تأثیرگذاری این افزودنیها بر فراسنجههای شکمبهای و برخی پارامترهای خونی در بزهای شیرده تغذیهشده با جیره حاوی مقادیر زیاد تفاله انگور (71/27 درصد) بود. در این مطالعه از 20 رأس بز شیرده مهابادی با میانگین وزن زنده 5±50 کیلوگرم در قالب یک طرح کامل تصادفی با 4 تیمار و 5 تکرار استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیرههای حاوی 1) تفاله انگور سفید بدون جاذب سموم یا گروه شاهد، 2) تفاله انگور فرآوریشده با جاذب سموم مایکوفیکس پلاس (Mycofix-plus)، 3) تفاله انگور فرآوریشده با جاذب سموم بیوتوکس (Bio-Tox) و 4) تفاله انگور فرآوریشده با جاذب سموم بیواسید (Bio-Acid) بود. افزودن ترکیبات جاذب سموم به جیرههای دارای سطوح بالای تفاله انگور سبب کاهش مقادیر سم دیازینون در جیره گردید (05/0P<)، بهطوریکه بیشترین سم دیازینون در تیمار شاهد (mg/kg 08/4) و کمترین مقدار سم در تیمار فرآوری شده با مکمل Bio-Tox برابر با (mg/kg 67/0) مشاهده شد. میزان ماده خشک مصرفی، نیتروژن آمونیاکی، غلظت کل اسیدهای چرب فرّار و پروپیونات شکمبه، غلظت گلوکز و اوره خون درنتیجه افزودن جاذبهای مختلف سموم افزایش یافت (05/0P<). جاذبها تأثیر معنیداری بر جمعیت تکیاختهای شکمبه نداشت (05/0P>). افزودن جاذبهای مختلف سبب کاهش اسیدهای چرب غیر استریفیه شد (05/0P<). غلظت بتا هیدروکسی بوتیرات (BHBA)، پروتئین تام و آلبومین خون درنتیجه مصرف جاذبها تفاوت معنیداری را در بین گروههای موردمطالعه نشان نداد (05/0P>). بهطورکلی، ترکیبات جاذب و غیرفعالکننده سموم در جیرههای دارای سطوح بالای تفاله انگور مقادیر سم دیازینون را کاهش داد و سبب بهبود مصرف خوراک، فراسنجههای شکمبه و متابولیتهای خون در بزهای شیرده مهابادی شد.
حسن علی عربی؛ مهدی بایروند؛ علی اصغر بهاری؛ پویا زمانی؛ امیر فدایی فر؛ رضا علیمحمدی
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر قرص آهستة رهش حاوی روی، سلنیوم و کبالت بر عملکرد و فراسنجههای خونی بزهای نر مرخز به مدت شصت روز انجام شد. شمار هجده رأس بز نر مرخز با میانگین سن پانزده ماه و میانگین وزن بدن 1/5±4/24 کیلوگرم، بهطور تصادفی به دو گروه 9 رأسی شامل: 1) گروه شاهد (دریافتکنندة جیرة پایه بدون هرگونه مکمل کانی و بدون قرص آهستة ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر قرص آهستة رهش حاوی روی، سلنیوم و کبالت بر عملکرد و فراسنجههای خونی بزهای نر مرخز به مدت شصت روز انجام شد. شمار هجده رأس بز نر مرخز با میانگین سن پانزده ماه و میانگین وزن بدن 1/5±4/24 کیلوگرم، بهطور تصادفی به دو گروه 9 رأسی شامل: 1) گروه شاهد (دریافتکنندة جیرة پایه بدون هرگونه مکمل کانی و بدون قرص آهستة رهش) و 2) گروه قرص (دریافتکنندة جیرة پایه افزون بر یک عدد قرص آهستة رهش) تقسیم شدند. میزان مادة خشک مصرفی، افزایش وزن روزانه و بازدة خوراک تعیین شد. فراسنجههای خونی در روزهای 30 و 60 آزمایش اندازهگیری شد. مصرف خوراک روزانه بین تیمارهای آزمایشی یکسان بود. در گروه شاهد، میزان افزایش وزن روزانه (41/37 گرم در روز)، غلظت ویتامین 12B (05/185 واحد در لیتر) و روی (86/0 میلیگرم در لیتر) پلاسما، فعالیت آنزیمهای آلکالین فسفاتاز (31/167واحد در لیتر) سرم و گلوتاتیون پراکسیداز خون کامل (28/261 واحد در گرم هموگلوبین) و غلظت هورمون 3T سرم (35/1 نانو مول بر لیتر) در مقایسه با گروه دریافتکنندة قرص کمتر بود (05/0>P). همچنین فعالیت آنزیم کراتین فسفوکیناز و غلظت 4T سرم در تیمار دریافتکنندة قرص در مقایسه با گروه شاهد کمتر بود (05/0>P). بهطورکلی، نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از قرص آهستة رهش روی، سلنیوم و کبالت میتواند عملکرد و وضعیت گلوتاتیونپراکسیداز، ویتامین 12B و تری یدوتیرونین (3T) خون را در بزهای مرخز در مقایسه با گروه دریافتکنندة جیرة پایه بدون هرگونه مکمل کانی بهبود دهد.
فریبرز خواجعلی؛ فریدون خواجعلی
دوره 42، شماره 4 ، اسفند 1390، ، صفحه 355-360
چکیده
آزمایشی با استفاده از 100 جوجه گوشتی انجام گرفت که طی آن با انجام الکتروکاردیوگرافی در سن 42 روزگی، 15 قطعه جوجه سالم و 15 قطعه جوجه مبتلا به آسیت تحت بالینی شناسایی شد. در همان روز، از این جوجهها خونگیری انجام گرفت. هر دو گروه جوجه سالم و مبتلا به آسیت تحت بالینی به طور جداگانه تا سن 49 روزگی (انتهای آزمایش) نگهداری شدند و سپس تمامی جوجهها ...
بیشتر
آزمایشی با استفاده از 100 جوجه گوشتی انجام گرفت که طی آن با انجام الکتروکاردیوگرافی در سن 42 روزگی، 15 قطعه جوجه سالم و 15 قطعه جوجه مبتلا به آسیت تحت بالینی شناسایی شد. در همان روز، از این جوجهها خونگیری انجام گرفت. هر دو گروه جوجه سالم و مبتلا به آسیت تحت بالینی به طور جداگانه تا سن 49 روزگی (انتهای آزمایش) نگهداری شدند و سپس تمامی جوجهها به منظور تعیین وزن نسبی بطنهای قلب کشتار گردید. دمای سالن در هفته های اول، دوم و سوم پرورش به 25، 20 و 15 درجه سلسیوس رسید و تا پایان دوره (49 روزگی) در این حد حفظ گردید. نتایج آزمایش امواج عمیق تر (منفی تر) S در جوجههای مبتلا به آسیت تحت بالینی را در مقایسه با جوجههای سالم نشان داد. هموگلوبین، هماتوکریت، نسبت هتروفیل به لنفوسیت، وزن مطلق و نسبی بطن راست و نسبت وزنی بطن راست به دو بطن در جوجههای مواجه با آسیت تحت بالینی بالاتر از جوجههای سالم بود. با وجود این، اختلاف دو گروه برای هموگلوبین و نسبت هتروفیل به لنفوسیت معنیدار نبود. میانگین غلظت هموگلوبین در گویچههای قرمز در جوجههای مواجه با آسیت تحت بالینی کمتر از جوجههای سالم بود.