صابر محمد مقصودی؛ سید رضا میرائی آشتیانی؛ حسن مهربانی یگانه؛ محمد حسین بنابازی
چکیده
در مطالعات سالهای اخیر، ارتباط بین چندشکلی ناحیۀ پروموتور (حذف و درج 23 جفت بازی) و اینترون 1 (حذف و درج 12 جفت بازی) ژن PRNP (ژن کدکنندۀ پروتئین پریون) و حساسیت به جنون گاوی اثبات شده است. درج این جایگاهها مقاومت به جنون گاوی کلاسیک را در گاوها افزایش میدهد، در حالیکه حذف این جایگاهها باعث حساسیت بیشتر به جنون گاوی میشود. در ...
بیشتر
در مطالعات سالهای اخیر، ارتباط بین چندشکلی ناحیۀ پروموتور (حذف و درج 23 جفت بازی) و اینترون 1 (حذف و درج 12 جفت بازی) ژن PRNP (ژن کدکنندۀ پروتئین پریون) و حساسیت به جنون گاوی اثبات شده است. درج این جایگاهها مقاومت به جنون گاوی کلاسیک را در گاوها افزایش میدهد، در حالیکه حذف این جایگاهها باعث حساسیت بیشتر به جنون گاوی میشود. در این مطالعه فراوانیهای آللی، ژنوتیپی، و هاپلوتیپی چندشکلیهای ناحیۀ پروموتور و ناحیۀ اینترون 1 ژن PRNP در 3 نژاد هلشتاین ایران (50=n)، گلپایگانی (62=n)، و سیستانی (60=n) برآورد شد. استحصال DNA به روش استخراج نمکی تغییرشکلیافته انجام شد. ژنهای مورد نظر با استفاده از پرایمرهای اختصاصی تکثیر، و جایگاههای ذکرشده روی ژل پلیآکریلآمید تعیین ژنوتیپ شدند. دادههای آللی به روش دقیق فیشر و دادههای ژنوتیپی و هاپلوتیپی به روش مربع کای آزمون شدند. نتایج این تحقیق نشان داد هر 3 نژاد برای هر کدام از جایگاهها بهصورت مستقل در تعادل هاردی-واینبرگ بودند. فراوانیهای آللی و ژنوتیپی هاپلوتیپی پلیمورفیسم حذف و درج 12 جفت بازی و 23 جفت بازی بین نژادهای مطالعهشده و گاوهای سالم و مبتلای آلمانی مقایسه شد. براساس یافتههای این تحقیق این نتیجه حاصل شد که گاوهای گلپایگانی، از گاوهای سالم و مبتلای آلمانی مقاومت بیشتری در برابر جنون گاوی دارند.
اردشیر احمدی؛ غلامعلی نهضتی؛ محمد امیری زندی؛ سعید عباسی
چکیده
نقش ویتامینها در تغذیۀ زنبور عسل بهویژه در مواقعی که تغذیۀ کمکی با شکر یا جایگزینهای گرده مطرح میگردد اهمیت دارد. به همین منظور تأثیرات سطوح گوناگون ویتامین C بر میزان تخمگذاری ملکه و پروتئین بدن زنبوران کارگر مورد پژوهش قرار گرفت. در این آزمایش کلنیهای استفادهشده ازنظر جمعیت (5 قاب) و ملکۀ همسن، یکسانسازی شدند و همراه ...
بیشتر
نقش ویتامینها در تغذیۀ زنبور عسل بهویژه در مواقعی که تغذیۀ کمکی با شکر یا جایگزینهای گرده مطرح میگردد اهمیت دارد. به همین منظور تأثیرات سطوح گوناگون ویتامین C بر میزان تخمگذاری ملکه و پروتئین بدن زنبوران کارگر مورد پژوهش قرار گرفت. در این آزمایش کلنیهای استفادهشده ازنظر جمعیت (5 قاب) و ملکۀ همسن، یکسانسازی شدند و همراه با شربت شکر(1:1) در سه سطح 2000، 4000، و 6000 میلیگرم ویتامین C در هر کیلوگرم شربت و گروه شاهد که فقط شربت شکر مصرف میکردند، مقایسه شدند. عملیات صحرایی در مدت 60 روز از دهم اردیبهشتماه تا دهم تیرماه (45 روز تغذیه با شربت ویتامینه و 15 روز بعد از مصرف ) انجام گرفت. میزان تخمگذاری ملکه با استفاده از کادر تقسیمشده به مربعهایی با ابعاد 5×5 سانتیمتر و پروتئین بدن براساس درصد وزن بدن اندازهگیری شد. نتایج آنالیز آماری نشان داد که بین تیمارها ازنظر میزان تخمگذاری تفاوت معنیداری وجود داشت (05/0p<). بیشترین میزان تخمگذاری ملکه مربوط به تیمار 2000 میلیگرم در کیلوگرم شربت (9049 سانتیمتر مربع) بود و کمترین میزان تخمگذاری را تیمار شاهد (4848 سانتیمتر مربع) داشت. بررسی میانگین درصد پروتئین بدن زنبوران کارگر تغذیهشده با سطوح گوناگون ویتامین C نشان داد که تیمارها با یکدیگر تفاوت معنیداری داشتند (05/0p<). بالاترین درصد پروتئین بدن در تیمار 2000 میلیگرم ویتامین C در کیلوگرم شربت (45/57 درصد ) بود و کمترین میزان را تیمار 4000 میلیگرم ویتامین در کیلوگرم شربت (50/47 درصد ) داشت.
با توجه به نتایج بهدستآمده میتوان گفت افزودن 2000 میلیگرم ویتامینC در کیلوگرم به تغذیۀ بهاره (شربت 50 درصد شکر) سبب افزایش تخمگذاری ملکه و پروتئین بدن زنبوران کارگر میگردد.
پیمان پراویان؛ غلامعلی نهضتی؛ کامران رضایزدی؛ مهدی دهقان بنادکی
چکیده
بهمنظور بررسی تأثیرات تغذیهای برهموم بر عملکرد رشد، خوراک مصرفی، و قابلیت هضم مواد مغذی در گوسالههای شیرخوار هلشتاین، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 جیرۀ آزمایشی (تیمار) و 10 تکرار (گوساله) به مدت 52 روز صورت گرفت. جیرهها شامل: جیرۀ اول: شاهد (بدون موننسین در استارتر و بدون برهموم در شیر)، جیرۀ دوم: استارتر بدون موننسین ...
بیشتر
بهمنظور بررسی تأثیرات تغذیهای برهموم بر عملکرد رشد، خوراک مصرفی، و قابلیت هضم مواد مغذی در گوسالههای شیرخوار هلشتاین، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 جیرۀ آزمایشی (تیمار) و 10 تکرار (گوساله) به مدت 52 روز صورت گرفت. جیرهها شامل: جیرۀ اول: شاهد (بدون موننسین در استارتر و بدون برهموم در شیر)، جیرۀ دوم: استارتر بدون موننسین و پودر برهموم در سطح ppm500بهصورت محلول در شیر، جیرۀ سوم: استارتر بدون موننسین و پودر برهموم در سطح ppm1000 بهصورت محلول در شیر، و جیرۀ چهارم: استارتر حاوی موننسین و بدون برهموم در شیر بودند. تجزیۀ آماری با نرمافزار SAS رویۀ MIXEDو GLM انجام شد. نتایج بهدستآمده نشان داد که ازنظر میانگین وزن در دورۀ شیرخوارگی (05/0p<) و در کل دورۀ آزمایش (دورۀ شیرخوارگی و پس از شیرخوارگی) (01/0p<) بین جیرهها اختلاف معنیداری وجود داشت، بهطوری که تیمار 3 بیشترین میزان وزن و تیمار 2 کمترین میزان وزن را داشتند. ارتفاع جدوگاه گوسالههای جیرۀ 3 با جیرههای دیگر اختلاف معنیداری داشت (01/0p<) و تیمارهای 3 و 2 بهترتیب بیشترین اثر را بر افزایش قد داشتند. بین گوسالهها ازتظر مادۀ خشک مصرفی در کل دورۀ آزمایش و پس از شیرخوارگی تفاوت معنیداری وجود داشت (05/0p<). در کل دورۀ آزمایش گوسالههای تغذیهشده با جیرۀ 1 بیشترین میزان مصرف خوراک و گوسالههای تغذیهشده با جیرۀ 4 کمترین میزان مصرف خوراک را داشتند. ازنظر بازده مصرف خوراک اختلاف معنیداری بین جیرهها مشاهده نشد (05/0p>). قابلیت هضم مادۀ خشک، مادۀ آلی، و دیوارۀ سلولی تفاوتی را بین تیمارها نشان نداد (05/0p>). با توجه به تأثیر مطلوبتر برهموم (آنتیبیوتیک طبیعی) بر رشد گوساله در مقایسه با موننسین (آنتیبیوتیک سنتتیک)، توصیه میشود در خوراک گوسالههای شیرخوار از برهموم در سطح ppm1000 در هر کیلو شیر مصرفی استفاده شود.
حامد رضایی؛ حسین مرادی شهربابک؛ محمد مرادی شهر بابک؛ مهدی بایری یار
چکیده
در این پژوهش از رکوردهای زندهمانی 9700 رأس بره، حاصل از 735 رأس قوچ و 8082 رأس میش گلۀ ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند مغانی طی سالهای 1365 تا 1390 استفاده گردید. توزیع فراوانی علل حذف و تابع توزیع زندهمانی برهها تا یکسالگی با برنامۀ SAS(2000) برآورد شد. نتایج بیانگر حذف 81/49 درصد از کل برهها تا یکسالگی بنا به دلایلی همچون بیماری، ...
بیشتر
در این پژوهش از رکوردهای زندهمانی 9700 رأس بره، حاصل از 735 رأس قوچ و 8082 رأس میش گلۀ ایستگاه پرورش و اصلاح نژاد گوسفند مغانی طی سالهای 1365 تا 1390 استفاده گردید. توزیع فراوانی علل حذف و تابع توزیع زندهمانی برهها تا یکسالگی با برنامۀ SAS(2000) برآورد شد. نتایج بیانگر حذف 81/49 درصد از کل برهها تا یکسالگی بنا به دلایلی همچون بیماری، عدم خلوص نژادی، و مانند اینها، از گله است. میزان تلفات طی بازۀ زمانی از تولد تا یکسالگی 81/20 درصد برآورد شد که بهترتیب 03/8 درصد در سهماهۀ اول عمربرهها، 5/7 درصد سهماهۀ دوم، 43/4 درصد سهماهۀ سوم، و 85/0 درصد در سهماهۀ چهارم زندگی برهها اتفاق افتاده است. زندهمانی تجمعی برهها بر مبنای این درصد میزان مرگومیر، از تولد تا یکسالگی 19/79 درصد برآورد شد. رگرسیون میزان زندهمانی برهها از تولد تا یکسالگی بیانگر کاهش 77/1 درصد ماهانه از زندهمانی برههای این نژاد است. بیشترین مرگومیر برهها بهترتیب مربوط به ماههای اول، پنجم، دوم، چهارم، ششم، و نهم از عمر برهها بوده است. میزان تلفات در سهماهۀ اول و دوم زندگی برهها در مقایسه با سهماهۀ سوم و چهارم زندگی به دلایل بارندگی و سرمای زیاد مناطق قشلاقی بالاتر است.
سمیه لطفی؛ رضا لطفی؛ علی وحیدیان کامیاد؛ همایون فرهنگ فر
چکیده
هدف از این تحقیق استفاده از تابع سینوسی (تابع جدید) برای برازش منحنی شیردهی و مقایسۀ عملکرد آن با توابع وود و دایجکسترا بود. در این مطالعه از 32233 رکورد تولید شیر روزانۀ 93 رأس گاو هلشتاین شکم اول که بین شهریورماه 87 تا تیرماه 88 زایش داشتهاند، استفاده شد. تولید واقعی شیر هر گاو در هر روز و تولید واقعی هر دام در کل دورۀ شیردهی موجود بود. ...
بیشتر
هدف از این تحقیق استفاده از تابع سینوسی (تابع جدید) برای برازش منحنی شیردهی و مقایسۀ عملکرد آن با توابع وود و دایجکسترا بود. در این مطالعه از 32233 رکورد تولید شیر روزانۀ 93 رأس گاو هلشتاین شکم اول که بین شهریورماه 87 تا تیرماه 88 زایش داشتهاند، استفاده شد. تولید واقعی شیر هر گاو در هر روز و تولید واقعی هر دام در کل دورۀ شیردهی موجود بود. از نرمافزار ریاضی MATLAB برای برازش مدلها استفاده شد. در نرمافزار MATLAB دادهها با روش Trust-Region برازش داده شد. سپس از آمارههای مجموع مربعات خطا، ریشۀ میانگین مربعات خطا، و ضریب تبیین بهدستآمده از برازش مدلها برای مقایسۀ آنها استفاده شد. همچنین اجزای شیردهی نیز با روابط ریاضی محاسبه شدند. از نرمافزار آماری SAS و از رویۀ مدل مختلط با درنظرگرفتن اثر تصادفی گاو برای مقایسۀ آمارهها و اجزای شیردهی مربوط به هر یک از مدلها، استفاده شد. نتایج برازش توابع نشان داد که تابع سینوسی قادر به برازش رکوردهای تولید شیر روزانه و توصیف منحنی شیردهی بود. نتایج ارزیابی آماری نشان داد که تفاوت معنیداری بین شایستگی برازش مدلها وجود دارد (01/0> P) و بهترین برازشها را تابع سینوسی و وود داشتند. همچنین اثر تصادفی گاو نیز (01/0> P) که نشاندهندۀ متغیربودن پاسخ هر دام به تابع برازششده است، معنیدار بود. تمامی مقادیر اجزای شیردهی برآوردشده با تابع سینوسی ازنظر عددی مشابه مقادیر اجزای برآوردشده با دو مدل رایج (تابع وود و دایجکسترا) بود. نتایج نشان داد که تابع سادۀ سینوسی شایستگی بالایی برای برازش رکوردهای روزانۀ تولید شیر گاوها و تعیین تداوم شیردهی داشت. پارامترهای این تابع توجیه بیولوژیکی داشتند و هر یک از پارامترها نشاندهندۀ بخش خاصی از منحنی شیردهی است. اما در عین حال هیچکدام از توابع شیردهی توانایی انجام بهترین برازش در 30 روز اول شیردهی را ندارند.
علی صالح بهمن پور؛ علیرضا بیات؛ محمد دادپسند؛ محمد جواد ضمیری
چکیده
اثر استفاده از سطوح گوناگون (صفر، 10، 20، و 30 درصد مادۀ خشک) تفالۀ سیب سیلوشده با اوره به جای یونجه بر عملکرد پرواری و کیفیت لاشۀ بره های قزل در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تکرار بررسی شد. 24 رأس برۀ نر نژاد قزل با میانگین وزن 40/7 ± 27/31 کیلوگرم و سن 37 ± 187 روز، پس از 15 روز عادتپذیری، به مدت 70 روز با جیره های ذکرشده به ...
بیشتر
اثر استفاده از سطوح گوناگون (صفر، 10، 20، و 30 درصد مادۀ خشک) تفالۀ سیب سیلوشده با اوره به جای یونجه بر عملکرد پرواری و کیفیت لاشۀ بره های قزل در قالب طرح کاملاً تصادفی با شش تکرار بررسی شد. 24 رأس برۀ نر نژاد قزل با میانگین وزن 40/7 ± 27/31 کیلوگرم و سن 37 ± 187 روز، پس از 15 روز عادتپذیری، به مدت 70 روز با جیره های ذکرشده به صورت انفرادی تغذیه شدند. برهها در ابتدا و انتهای آزمایش، وزن شدند و مقدار خوراک مصرفی در کل دورۀ آزمایش به صورت روزانه اندازه گیری شد. افزایش وزن روزانه، مصرف مادۀ خشک روزانه، ضریب تبدیل خوراک، و ویژگیهای لاشۀ تیمارها پس از کشتار و قطعهبندی ثبت شد. ازنظر مصرف مادۀ خشک روزانه، افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل، درصد لاشۀ سرد و گرم، و قطعات لاشه، بین تیمارها تفاوت معنیداری وجود نداشت. درصد آلایشهای خوراکی و غیر خوراکی، ازنظر آماری تفاوت معنی داری نداشت. با توجه به نتایج این آزمایش، میتوان استفاده از تفالۀ سیب سیلوشده با اوره را بهجای بخش علوفه ای جیره توصیه کرد.
زهرا سلطانی؛ داریوش علیپور
چکیده
در تحقیق حاضر، آزمایش ترکیبات شیمیایی، ترکیبات فنولیک، و فراسنجههای تخمیر در بخشهای متفاوت پسماند کشمش بااستفاده از آزمون تولید گاز با و بدون پلیاتیلن گلیکول (PEG) انجام شد. بخشهای گوناگون پسماند کشمش شامل کشمشهای وازده، دم، ساقه، مخلوط کشمشـدمـساقه، و شکرک (محصول پودریشکل که پس از سورت کردت کشمش بهدست میآید) ...
بیشتر
در تحقیق حاضر، آزمایش ترکیبات شیمیایی، ترکیبات فنولیک، و فراسنجههای تخمیر در بخشهای متفاوت پسماند کشمش بااستفاده از آزمون تولید گاز با و بدون پلیاتیلن گلیکول (PEG) انجام شد. بخشهای گوناگون پسماند کشمش شامل کشمشهای وازده، دم، ساقه، مخلوط کشمشـدمـساقه، و شکرک (محصول پودریشکل که پس از سورت کردت کشمش بهدست میآید) بود. همچنین تأثیر تانن باندهشده بر تولید گاز بررسی شد. ترکیبات شیمیایی و ترکیبات فنولیک در بخشهای گوناگون پسماند کشمش متفاوت بود (01/0P<). بیشترین مقدار پروتئین خام، دیوارۀ سلولی نامحلول در شویندۀ خنثی، و خاکستر در ساقه مشاهده شد، درحالیکه کشمش مقدار کمتری از این فراسنجهها داشت. بیشترین مقدار ترکیبات فنولیک کل (68/12 درصد) و تانن متراکم (96/3 درصد) در دم دیده شد. افزودن پلیاتیلن گلیکول مقدار تولید گاز، توان هضم ظاهری مادۀ خشک، توانایی هضم مادۀ آلی و انرژی متابولیسمپذیر را افزایش داد. بهاستثنای شکرک، تانن باندشده در سایر تیمارها فعالیت بیولوژیک داشت و تولید گاز را کاهش داد. بهطورکلی نتایج این پژوهش نشان داد که بخشهای متفاوت پسماند کشمش ترکیبات فنولیک متفاوتی دارند که بر ارزش غذایی این بخشها تأثیر میگذارد و آزمایشهای بیشتری لازم است تا اثر این پسماندها و ترکیبات فنولیک موجود در آنها بر عملکرد دام زنده (پرواری و شیرده) بررسی شود.
ندا شیخ؛ حسین مروج؛ محمود شیوا زاد؛ آرمین توحیدی
چکیده
به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و پروتئین خام جیره بر عملکرد و فراسنجههای خونی بلدرچینهای ژاپنی از 5 تا 41 روزگی، آزمایشی به روش فاکتوریل 5 × 3 در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار و 40 قطعه پرنده در هر تکرار انجام شد. برای این منظور تعداد 15 جیره غذایی حاوی 3 سطح انرژی قابل سوخت و ساز (2800, 2900 و 3000 کیلوکالری ...
بیشتر
به منظور بررسی اثرات سطوح مختلف انرژی قابل سوخت و ساز و پروتئین خام جیره بر عملکرد و فراسنجههای خونی بلدرچینهای ژاپنی از 5 تا 41 روزگی، آزمایشی به روش فاکتوریل 5 × 3 در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار و 40 قطعه پرنده در هر تکرار انجام شد. برای این منظور تعداد 15 جیره غذایی حاوی 3 سطح انرژی قابل سوخت و ساز (2800, 2900 و 3000 کیلوکالری بر کیلوگرم) و 5 سطح پروتئین خام (22, 23, 24, 25 و 26 درصد) تهیه شد. خونگیری در پایان آزمایش، جهت اندازهگیری غلظت تیروکسین (T4)، ترییودوتیرونین (T3) و کلسترول انجام شد. نتایج نشان داد بین سطوح انرژی و پروتئین اثر متقابل وجود ندارد (05/0 P>). افزایش وزن روزانه در مورد سطح 3000 کیلوکالری بر کیلوگرم نسبت به دو سطح دیگر بالاتر بود (001/0 P<). همچنین وزن نهایی بدن با افزایش سطح انرژی قابل سوخت و ساز، افزایش پیدا کرد (05/0 P<). ضریب تبدیل غذایی مربوط به سطح 3000 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل سوخت و ساز در مقایسه با سطح 2800 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل سوخت و ساز کمتر بود (05/0 P<). انرژی قابل سوخت و ساز جیره بر خوراک مصرفی تاثیر معنیدار نداشت (05/0 P>). غلظت T4 در نرها در مورد سطح 3000 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل سوخت و ساز نسبت به دو سطح دیگر بالاتر بود (01/0 P<). از سویی دیگر غلظت T3 در نرها در مورد سطح 2800 کیلوکالری بر کیلوگرم انرژی قابل سوخت و ساز نسبت به دو سطح دیگر کمتر بود (001/0 P<). همچنین با افزایش انرژی قابل سوخت و ساز از 2800 به 3000 کیلوکالری بر کیلوگرم، غلظت T4 در مادهها و کلسترول خون در هر دو جنس افزایش پیدا کرد (05/0 P<). هیچ یک از صفات به غیر از غلظت T4 تحت تاثیر سطوح پروتئین قرار نگرفتند (05/0 P>). غلظت تیروکسین در نرها در مورد جیرههای حاوی 26 درصد پروتئین خام نسبت به جیرههای حاوی 22 و 23 درصد پروتئین خام بالاتر بود (05/0 P<). همچنین بلدرچینهای مادهای که جیرههای حاوی 25 و 26 درصد پروتئین خام را دریافت کرده بودند نسبت به بلدرچینهایی که با جیرههای حاوی 22 و 23 درصد پروتئین خام تغذیه شده بودند غلظت تیروکسین بالاتری داشتند (01/0 P<).
امین هژیری؛ مهدی گنج خانلو؛ ابوالفضل زالی؛ علی امامی؛ امیر اکبری افنجانی
چکیده
در این مطالعه اثر روغن ماهی و اسانس آویشن بر عملکرد و خصوصیات لاشۀ بزغالههای نر مهابادی بررسی شد. برای این منظور 28 رأس بزغاله نژاد مهابادی 4 تا 5 ماهه با میانگین وزن اولیۀ 8/2±8/17 کیلوگرم بهطور تصادفی با یکی از چهار جیرۀ: 1. شاهد، 2. 2/0 درصد اسانس آویشن، 3. 2درصد روغنماهی؛ و 4. 2درصد روغنماهی+2/0درصد اسانس آویشن، بهصورت انفرادی ...
بیشتر
در این مطالعه اثر روغن ماهی و اسانس آویشن بر عملکرد و خصوصیات لاشۀ بزغالههای نر مهابادی بررسی شد. برای این منظور 28 رأس بزغاله نژاد مهابادی 4 تا 5 ماهه با میانگین وزن اولیۀ 8/2±8/17 کیلوگرم بهطور تصادفی با یکی از چهار جیرۀ: 1. شاهد، 2. 2/0 درصد اسانس آویشن، 3. 2درصد روغنماهی؛ و 4. 2درصد روغنماهی+2/0درصد اسانس آویشن، بهصورت انفرادی و به مدت 84 روز تغذیه شدند. بزغالهها هر 21 روز وزنکشی شدند و در انتهای آزمایش کشتار شدند. میانگین مادۀ خشک مصرفی، افزایش وزن روزانه، و ضریب تبدیل غذایی تحت تأثیر روغن ماهی و اسانس آویشن قرار نگرفت (05/0<P). افزودن 2 درصد روغن ماهی (تیمار 3) به جیره، بهطور معنیداری ضخامت چربی روی دندۀ 12 را افزایش داد (05/0>P)، اما وزن نهایی، وزن لاشۀ گرم، بازده لاشه، مساحت عضلۀ چشمی، طول لاشه، وزن کبد و کلیه، چربی احشایی، و چربی کلیه تحت تأثیر اسانس آویشن و روغن ماهی قرار نگرفت (05/0>P). درصد و وزن قطعات متفاوت لاشه، و همچنین عضله، چربی، و استخوان تفکیکشده از دندهها تحت تأثیر روغن ماهی و اسانس آویشن قرار نگرفت (05/0>P). نتایج این آزمایش نشان میدهد که مکملسازی جیرۀ بزغالههای مهابادی با روغن ماهی و اسانس آویشن تأثیر چندانی روی عملکرد و صفات لاشه ندارد، ولی روغن ماهی باعث افزایش ضخامت چربی پشتی میشود.
الناز بابایی؛ رسول پیرمحمدی
چکیده
بهمنظور بررسی ارزش تغذیهای برخی مواد لیگنوسلولزی سه آزمایش انجام گرفت. برای افزایش گوارشپذیری، چوب صنوبر شیرین و چوب انگور با سود 5 درصد عملآوری شدند. در آزمایش اول ترکیبات شیمیایی، ضرایب گوارشی، اسیدیتۀ مایع شکمبه، و خوشخوراکی 4 رأس گوسفند نر نژاد ماکوئی اندازهگیری شد. میانگین گوارشپذیری مادۀ خشک برای صنوبر خام و عملآوریشده ...
بیشتر
بهمنظور بررسی ارزش تغذیهای برخی مواد لیگنوسلولزی سه آزمایش انجام گرفت. برای افزایش گوارشپذیری، چوب صنوبر شیرین و چوب انگور با سود 5 درصد عملآوری شدند. در آزمایش اول ترکیبات شیمیایی، ضرایب گوارشی، اسیدیتۀ مایع شکمبه، و خوشخوراکی 4 رأس گوسفند نر نژاد ماکوئی اندازهگیری شد. میانگین گوارشپذیری مادۀ خشک برای صنوبر خام و عملآوریشده و انگور خام و عملآوریشده بهترتیب برابر با 19/40، 47/59، 2/34، و 11/59 درصد، مادۀ آلی 56/42، 4/60، 9/35، و 15/60 درصد و دیوارۀ سلولی 64/29، 72/46، 15/27، و 26/44 درصد بود. اسیدیتۀ مایع شکمبه در تمام تیمارها در ساعات اولیه کمترین مقدار را داشت و پس از آن افزایش یافت. خوشخوراکی چوب انگور و صنوبر عملآوریشده بیشتر از انگور و صنوبر خام بود. در آزمایش دوم تجزیهپذیری مادۀ خشک، مادۀ آلی، و دیوارۀ سلولی در 4 رأس گوساله نر نژاد هلشتاین بررسی شد. میانگین تجزیهپذیری مؤثر در سطح 03/0 مادۀ خشک صنوبر خام برابر با 8/5 درصد، انگور خام 5/11 درصد، صنوبر عملآوریشده 1/36 درصد، و انگور عملآوریشده 1/37 درصد بود. مادۀ آلی صنوبر خام برابر با 3/9 درصد، انگور خام 16 درصد، صنوبر عملآوریشده 2/33 درصد، و انگور عملآوریشده 33 درصد بود. دیوارۀ سلولی در صنوبر خام برابر با 5/4 درصد، انگور خام 2/6 درصد، صنوبر عملآوریشده 5/21 درصد، و انگور عملآوریشده 2/16 درصد بود. در آزمایش سوم خصوصیات فیزیکی اندازهگیری شد. نتایج بهدستآمده از آزمایشها نشان داد که دانسیتۀ تودهای انگور خام بیشتر از صنوبر خام، ظرفیت نگهداری آب صنوبر خام بیشتر از انگور خام، و مادۀ خشک محلول صنوبر خام نیز بیشتر از انگور خام بود. در حالت کلی میتوان به این نتیجه رسید که عملآوری چوبها با سود، تأثیر مثبت زیادی بر ارزش غذایی آنها داشته است.
مهدی مخبر؛ حسین مرادی شهربابک؛ امیر حسین خلت آبادی فراهانی
چکیده
هدف از این مطالعه بررسی ارتباط 18 صفت وزن زنده، ارتفاع جدوگاه، محیط دور سینه، محیط دور گردن، طول بدن حیوان، محیط دور حفرۀ بطنی، عرض بالای دنبه، عرض وسط دنبه، عرض پایین دنبه، طول طرف راست دنبه، طول شکاف دنبه، طول طرف چپ دنبه، قطر بالای دنبه، قطر وسط دنبه، قطر پایین دنبه، محیط بالای دنبه، محیط وسط و پایین دنبه با صفات اوزان لاشه با دنبه، ...
بیشتر
هدف از این مطالعه بررسی ارتباط 18 صفت وزن زنده، ارتفاع جدوگاه، محیط دور سینه، محیط دور گردن، طول بدن حیوان، محیط دور حفرۀ بطنی، عرض بالای دنبه، عرض وسط دنبه، عرض پایین دنبه، طول طرف راست دنبه، طول شکاف دنبه، طول طرف چپ دنبه، قطر بالای دنبه، قطر وسط دنبه، قطر پایین دنبه، محیط بالای دنبه، محیط وسط و پایین دنبه با صفات اوزان لاشه با دنبه، لاشه، و دنبه و پیشبینی عملکرد این صفات با روش تابعیت خطی چندمتغیره برحسب تحلیل مؤلفۀ اصلی بود. عامل جنس بهجز صفات قطر دنبه در ناحیۀ بالا، پایین، و وسط، طول شکاف و طرفراست دنبه و عرض دنبه در ناحیۀ بالا و پایین، معنیدار بود و عملکردها اکثراً در نرها بیشتر از مادهها بود. بنابراین میانگین عملکرد صفات بههمراه انحراف معیار بهطور جداگانهای برای نرها و مادهها بهدست آمد. سپس وجود همراستایی چندگانه با بررسی همبستگی بین متغیرهای مستقل، عامل تحمل، و عامل تورم واریانس تأیید شد. بهمنظور ازبینبردن همراستایی چندگانۀ مشاهدهشده در بین متغیرهای ورودی و تفسیر بهتر نتایج مدل تابعیت از روش تحلیل مؤلفۀ اصلی استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که مشکل همراستایی چندگانۀ موجود در بین متغیرهای مستقل صفات مطالعهشده بااستفاده از روش تابعیت مؤلفۀ اصلی حلشدنی است. ضریب تبیین برای صفات بررسیشده در دامنۀ 973/0 برای صفت وزن لاشه بدون دنبه در برههای نر ماکوئی تا 561/0در صفت لاشه با دنبۀ برههای مادۀ ماکوئی، متغیر بود.
علی مقصودی؛ رسول واعظ ترشیزی؛ علی اکبر مسعودی؛ محمد امیر کریمی ترشیزی
چکیده
هدف این مطالعه، مقایسۀ صفات ایمنی اکتسابی (ایمنی سلولی و خونی) در دو جنس نر و ماده، در پرندگان لاین گوشتی آرین و بومی آذربایجان غربی بود. در این آزمایش از اطلاعات صفات ایمنی خونی 49 پرندۀ سنگین وزن لاین گوشتی آرین و 79 مرغ بومی استفاده شد. با چالش پرندگان با گلبول قرمز گوسفند، عیار پادتن کل، عیار ایمونوگلوبولین Y (IgY)، و عیار ایمونوگلوبولین ...
بیشتر
هدف این مطالعه، مقایسۀ صفات ایمنی اکتسابی (ایمنی سلولی و خونی) در دو جنس نر و ماده، در پرندگان لاین گوشتی آرین و بومی آذربایجان غربی بود. در این آزمایش از اطلاعات صفات ایمنی خونی 49 پرندۀ سنگین وزن لاین گوشتی آرین و 79 مرغ بومی استفاده شد. با چالش پرندگان با گلبول قرمز گوسفند، عیار پادتن کل، عیار ایمونوگلوبولین Y (IgY)، و عیار ایمونوگلوبولین M (IgM) در 22 و 50هفتگی تعیین شد. همچنین با چالش پرندگان با فیتوهماگلوتینین، پاسخ ایمنی سلولی محاسبه شد. عیار پادتن کل و IgY در 22هفتگی در سویۀ بومی به شکل معنیداری بیشتر از سویۀ آرین بود، درحالیکه این دو صفت در 50هفتگی تفاوتی با یکدیگر نشان ندادند. برای صفات عیار پادتن کل و IgY در 22هفتگی در سویۀ آرین دوشکلی جنسی مشاهده شد، درصورتیکه پاسخهای ایمنی خونی در سویۀ بومی تفاوت معنیداری نداشت. برخلاف ایمنی خونی، در سویۀ بومی برای ایمنی سلولی تفاوت معنیدار مشاهده شد، درصورتیکه در سویۀ آرین پاسخهای ایمنی در دو جنس نر و ماده تفاوتی با یکدیگر نداشتند.
محمد جواد ابرقوئی؛ یوسف روزبهان
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیرات سطوح گوناگون عصارۀ تفالۀ انگور بر تولید گاز بهروش آزمایشگاهی و برخی پارامترهای تخمیر شکمبه مانند سوبسترای تجزیهشده، اسیدهای چرب فرّار، و تولید پروتئین میکروبی با استفاده از شیرابۀ شکمبه گوسفند انجام شد. برای تهیۀ عصاره، تفالۀ انگور خشک با نسبت وزنی مساوی با آب مقطر مخلوط گردید و در سطوح صفر، ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیرات سطوح گوناگون عصارۀ تفالۀ انگور بر تولید گاز بهروش آزمایشگاهی و برخی پارامترهای تخمیر شکمبه مانند سوبسترای تجزیهشده، اسیدهای چرب فرّار، و تولید پروتئین میکروبی با استفاده از شیرابۀ شکمبه گوسفند انجام شد. برای تهیۀ عصاره، تفالۀ انگور خشک با نسبت وزنی مساوی با آب مقطر مخلوط گردید و در سطوح صفر، 15، و 30 میلیگرم ترکیبات فنولیک کل بهازای گرم مادۀ خشک به جیرۀ پایه اضافه شد. جیرۀ پایه شامل علف یونجه خشک، کنجالۀ سویا، و دانۀ جو بود. تولید گاز در زمانهای 3، 6،8، 12، 16، 24، 48، 72، 96، و120 ساعت بعد ازانکوباسیون ثبت گردید. بعد از 24 ساعت، انکوباسیون متوقف و سوبسترای تجزیهشدۀ واقعی تعیین شد. پارامترهای تخمیر شکمبه مانند Partitioning factor (PF24)، تولید گاز در 24 ساعت، قابلیت هضم آزمایشگاهی مادۀ آلی، انرژی متابولیسمپذیر، و تولید پروتئین میکروبی محاسبه گردید. استفاده از عصارۀ تفالۀ انگور بر مقادیر تولید گاز مجانب (A)، زمان تاخیر (L)، سوبسترای تجزیهشدۀ واقعی، تولید گازدر 24 ساعت، قابلیت هضم مادۀ آلی، و انرژی متابولیسمپذیر تأثیری نداشت. ولی تولید پروتئین میکروبی (005/0=Q) و مقدار PF24 (023/0=L و 004/0=Q) افزایش یافت. استفاده از عصارۀ تفالۀ انگور بر مقادیر کل اسیدهای چرب فرّار و استات اثر معنیداری نداشت. مقدار پروپیونات با افزودن عصاره افزایش یافت (048/0=Q) و مقدار بوتیرات (004/0=L) و نسبت استات به پروپیونات (001/0=Q) در دو سطح عصاره در مقایسه با جیرۀ شاهدکاهش یافت. مقدار آمونیاک (0001/0P<) در دو سطح عصارۀ اضافهشده در مقایسه با جیرۀ شاهد کاهش یافت. مقادیر کل پروتوزوآ و زیرخانوادۀ انتودینینه در زمانهای 3، 12 ، و 24 ساعت بعد از انکوباسیون در دو سطح عصاره در مقایسه با جیرۀ شاهد کاهش یافت. دو جنس ایزوتریچا (0001/0>L و 0001/0>Q) و داسیتریچا (003/0=L و 030/0=Q) و زیرخانوادههای دیپلودینینه (0009/0=L و 012/0=Q) و افریوسکالسینه (0001/0>L و 0001/0>Q) نیز در ساعت 24 بعد از افزودن عصاره کاهش نشان داد. در کل، استفاده از عصارۀ تفالۀ انگور بدون تأثیر منفی بر قابلیت هضم، تولید پروتئین میکروبی را افزایش و مقدار آمونیاک و پروتوزوآ را کاهش داد.
ابراهیم نوریان سرور؛ یوسف روزبهان
چکیده
تأثیر سه سطح گیاه گلپر (Heracleum persicum) (صفر (شاهد)، 65/28، و 31/57 میلیگرم بهازای 200 میلیگرم جیرۀ پایه) بر فراسنجههای تخمیر شکمبۀ گوسفند و تولید گاز متان بهروش درونشیشهای بررسی شد. تولید گاز در تخمیر 1 تا 54 ساعته ثبت شد. فراسنجههای مطالعهشده عبارت از کل گاز تولیدی، گاز متان، نیتروژن آمونیاکی (NH3-N)، تجزیهپذیری آزمایشگاهی مادۀ ...
بیشتر
تأثیر سه سطح گیاه گلپر (Heracleum persicum) (صفر (شاهد)، 65/28، و 31/57 میلیگرم بهازای 200 میلیگرم جیرۀ پایه) بر فراسنجههای تخمیر شکمبۀ گوسفند و تولید گاز متان بهروش درونشیشهای بررسی شد. تولید گاز در تخمیر 1 تا 54 ساعته ثبت شد. فراسنجههای مطالعهشده عبارت از کل گاز تولیدی، گاز متان، نیتروژن آمونیاکی (NH3-N)، تجزیهپذیری آزمایشگاهی مادۀ آلی، شاخص تفکیکپذیری (Partitining Factor=PF)، تودۀ میکروبی، و غلظت اسیدهای چرب فرّار بودند. همچنین، اثر سطوح متفاوت گیاه گلپر بر جمعیت پروتوزوآیی کل و سه زیرخانوادۀ Entodiniinae، Ophryscolecinae، Diplodiniinae، و خانوادۀ Isotrichdae نیز بررسی گردید. ترکیبات ثانویۀ گیاه گلپر (اسانسدار)، سرعت تخمیر (033/0P=، غیرخطی)، گاز حاصل از بخش نامحلول (b) (001/0P=، خطی)، گاز تولیدی در زمانهای 24 (001/0P=، خطی) و 54 ساعت (016/0P=، خطی) تخمیر را کاهش داد. ترکیبات مؤثر گیاه گلپر، گاز متان تولیدی بهازای مادۀ آلی تجزیهشده را در دو سطح اول و دوم (65/28 و 31/57 میلیگرم) بهترتیب 3/17 و 6/11 درصد کاهش داد (029/0P=، غیر خطی).گیاه دارویی گلپر ضمن کاهش غلظت نیتروژن آمونیاکی در هر دو سطح استفادهشده (001/0P=، خطی)، شاخص PF را در هر دوسطح گیاه، بهبود داد (018/0P=، خطی).اسانس گیاه گلپر توانسته است تودۀ میکروبی را در هر دو سطح گیاه دارویی بهترتیب 17 و 18 درصد افزایش دهد (001/0P=، غیر خطی).در کنار این گیاه دارویی، اسیدهای چرب فرّار کل و غلظت اسیداستیک کاهش یافت. همچنین، کاهش جمعیت پروتوزوآیی کل (033/0P=، غیرخطی)، زیرخانوادۀ Entodiniinae(019/0P=، غیر خطی) و خانوادۀ Isotrichdae (026/0P=، خطی) مؤید تأثیرات ضد پروتوزوآیی ترکیبات مؤثر گیاه گلپر است. نتایج این مطالعه نشان داد که گیاه گلپر توانایی بهبود تخمیر شکمبهای از طریق کاهش نیتروژن آمونیاکی، افزایش راندمان تولید پروتئین میکروبی، و کاهش گاز متان در شرایط درونشیشهای را دارد.
حسین بلوچ قرایی؛ یوسف روزبهان؛ حسن فضائلی؛ جواد رضایی
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی اثر روش دپوکردن بر تغییرات دمایی و زندهمانی باکتریهای بیماریزای بستر جوجۀ گوشتی انجام گرفت. بدین منظور کود بستر با سه عمق (30، 60، و 120 سانتیمتر) و سه سطح رطوبت (15، 25، و 35 درصد) در قالب طرح کرتهای خردشده بهمدت 21 روز دپو گردید. دمای روزانه در اعماق گوناگون بستر جوجۀ گوشتی دپوشده و دمای محیط آزمایش ثبت ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی اثر روش دپوکردن بر تغییرات دمایی و زندهمانی باکتریهای بیماریزای بستر جوجۀ گوشتی انجام گرفت. بدین منظور کود بستر با سه عمق (30، 60، و 120 سانتیمتر) و سه سطح رطوبت (15، 25، و 35 درصد) در قالب طرح کرتهای خردشده بهمدت 21 روز دپو گردید. دمای روزانه در اعماق گوناگون بستر جوجۀ گوشتی دپوشده و دمای محیط آزمایش ثبت گردید. نمونهگیری از دپو در اعماق متفاوت با رسیدن دما به مقدار بیشینۀ خود، صورت گرفت و کشت و شمارش جمعیت باکتریایی انجام شد. اثر عمق بر دمای دپو بین روزهای 2 تا 13 آزمایش معنیدار بود (05/0P<). سطح رطوبت بیشتر در روزهای 1 تا 4 و 9 تا 21 باعث افزایش دمای دپو شد (05/0P<). اثر متقابل عمق×رطوبت بر دمای دپو معنیدار بود (05/0P<). جمعیت کل باکتریایی در تیمارهای دپوشده (بهجز عمق 30 سانتیمتر با رطوبت 15 درصد و عمق 120 سانتیمتر با رطوبت 25 درصد) در مقایسه با تیمار شاهد کاهش یافت (05/0P<). میانگین جمعیت کلیفرمها در عمق 30 سانتیمتری با رطوبت 25 درصد، و عمقهای 30 و 60 سانتیمتر با رطوبت 35 درصد به صفر رسید. در عمقهای متفاوت با 35 درصد رطوبت هیچگونه کلنی از جمعیت اشریشیاکلی مشاهده نشد. میانگین جمعیت سالمونلا در عمقهای 30 و 60 با رطوبت 25 و 35 درصد و عمق 120 با رطوبت 35 درصد صفر بود. در مجموع، دپوکردن بستر جوجۀ گوشتی با 35 درصد رطوبت، با رسیدن حرارت به سطح مناسب طی 9 روز، سبب کاهش جمعیت کل باکتریها و سایر کلیفرمها و حذف کامل باکتریهای بیماریزای بستر (اشریشیاکلی و سالمونلا) گردید.
شیرین هنر بخش؛ مجتبی زاغری؛ علی اکبر حقدوست
چکیده
نیاز موادمغذی و عملکرد ذکر شده در راهنمای مربوط به پرورش سویه¬ها بر پایه نتایجی است که از گله¬های نگهداری شده تحت شرایط محیطی و مدیریتی مطلوب به دست آمده است. در صنعت طیور ایران مشاهده می¬شود که بر اساس مقادیر موادمغذی اعلام شده در راهنمای پرورش سویه¬ها، امکان دستیابی به عملکرد ذکر شده در راهنمای پرورش سویه مورد نظر، مقدور نمی¬باشد. ...
بیشتر
نیاز موادمغذی و عملکرد ذکر شده در راهنمای مربوط به پرورش سویه¬ها بر پایه نتایجی است که از گله¬های نگهداری شده تحت شرایط محیطی و مدیریتی مطلوب به دست آمده است. در صنعت طیور ایران مشاهده می¬شود که بر اساس مقادیر موادمغذی اعلام شده در راهنمای پرورش سویه¬ها، امکان دستیابی به عملکرد ذکر شده در راهنمای پرورش سویه مورد نظر، مقدور نمی¬باشد. هدف پژوهش حاضر برازش مدل نیاز انرژی مرغ مادر گوشتی سویه راس 308 در شرایط محیطی و مدیریتی صنعت طیور ایران بود. این مطالعه به صورت مشاهده¬ای-تحلیلی انجام شد و به صورت تصادفی تعداد 24 مزرعه مرغ مادر گوشتی که در 11 استان کشور ایران توزیع شده بودند انتخاب و با مراجعه به هر یک از مزارع، اطلاعات لازم جمع¬آوری گردید و معادله مدل برای پیش¬بینی مقدار انرژی قابل متابولیسم مورد نیاز که باید دریافت شود (MEI) برازش شد (7/0R2=). MEI(کیلوکالری/پرنده/روز)=032/153 BW75/0 + 708/6 ADG + 198/14 EM 946/2- (BW75/0× ADG) 872/4- (BW75/0× EM) 272/0- (ADG × EM) +11/0 (BW75/0× ADG × EM) در این معادله، BW؛ وزن¬¬بدن (کیلوگرم)، ADG؛ متوسط افزایش وزن روزانه (گرم) و EM؛ توده تخم¬مرغ تولیدی (گرم/پرنده/روز) می¬باشد.
هادی آتشی؛ محمد مرادی شهربابک؛ حسن مهربانی یگانه؛ سید رضا میرایی آشتیانی؛ قدرت اله رحیمی میانجی
چکیده
در این تحقیق، رابطه¬یبین اسیدهای آمینه جایگاه اتصال پپتیدی ملکول BoLA-DR با ازدیاد سلول¬های تک¬هسته¬ای خون محیطی در پاسخ به استافیلوکوکوس آرئوس و فایتوهماگلوتنین بررسی شد. واحدهای آزمایشی شامل 86 گوساله¬ی هلشتاین، 155 گوساله¬ی دورگ (F2) هلشتاین و شاروله، 60 گوساله¬ی (R1)حاصل از آمیزش حیوانات نر هلشتاین- شاروله با حیوانات ماده ...
بیشتر
در این تحقیق، رابطه¬یبین اسیدهای آمینه جایگاه اتصال پپتیدی ملکول BoLA-DR با ازدیاد سلول¬های تک¬هسته¬ای خون محیطی در پاسخ به استافیلوکوکوس آرئوس و فایتوهماگلوتنین بررسی شد. واحدهای آزمایشی شامل 86 گوساله¬ی هلشتاین، 155 گوساله¬ی دورگ (F2) هلشتاین و شاروله، 60 گوساله¬ی (R1)حاصل از آمیزش حیوانات نر هلشتاین- شاروله با حیوانات ماده هلشتاین و 46 گوساله¬ی (R1) حاصل از آمیزش حیوانات ماده هلشتاین- شاروله با حیوانات نر شاروله بودند. حیوانات در هنگام آزمایش هم¬سن و غیر آبستن (تلیسه¬ها) بودند. برای تعیین ژنوتیپ حیوانات در جایگاه BoLA-DRB3، روش توالی¬یابی مستقیم استفاده شد، و برای تعیین توالی اسیدهای آمینه جایگاه اتصال پپتیدی ملکول BoLA-DR از اطلاعات توالی اسیدهای آمینه¬ی ملکول¬BoLA-DR، ارایه شده در آخرین کارگاه آموزشی BoLA استفاده شد. از یک مدل خطی مختلط برای ارزیابی اثر اسیدهای آمینه جایگاه اتصال پپتیدی ملکول BoLA-DR بر صفات مورد مطالعه، استفاده شد. نتایج نشان داد اسیدهای آمینه موجود در جایگاه 28ام ملکولBoLA-DR بر شاخص تحریک استافیلوکوکوس آرئوس تاثیر دارد(P < 0.05).
سجاد گوهری؛ فیروز صمدی؛ فرزانه گنجی؛ سعید حسنی؛ یوسف جعفری آهنگری
چکیده
این مطالعه به منظور بررسی خواص آنتی¬اکسیدانی کنگرفرنگی بر عملکرد کبد در جوجه¬های گوشتی مسموم شده با تتراکلریدکربن انجام شد. 60 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (راس، 308) در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تیمار آزمایشی استفاده گردید. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) شاهد (دریافت کننده جیره شاهد)، 2) کنگرفرنگی (جیره شاهد مکمل شده با 3 درصد پودر کنگرفرنگی)، ...
بیشتر
این مطالعه به منظور بررسی خواص آنتی¬اکسیدانی کنگرفرنگی بر عملکرد کبد در جوجه¬های گوشتی مسموم شده با تتراکلریدکربن انجام شد. 60 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (راس، 308) در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تیمار آزمایشی استفاده گردید. تیمارهای آزمایشی شامل: 1) شاهد (دریافت کننده جیره شاهد)، 2) کنگرفرنگی (جیره شاهد مکمل شده با 3 درصد پودر کنگرفرنگی)، 3) تتراکلریدکربن (جیره شاهد بعلاوه 1 میلی¬¬لیتر تتراکلریدکربن به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) و 4) کنگرفرنگی+ تتراکلریدکربن (جیره شاهد مکمل شده با 3 درصد کنگرفرنگی + 1 میلی¬لیتر تتراکلرید کربن به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) بودند. جهت مقایسه مقادیر فراسنجه¬های خونی نظیر پروتئین تام، آلبومین، کلسترول¬کل و تری¬گلیسرید و نیز آنزیم¬های کبدی آلانین¬آمینو¬ترانسفراز، آسپارتات¬آمینو¬ترانسفــراز و آلکالین¬فسفاتاز خون¬گیری از ورید بال انجام شد. همچنین، جهت مطالعه بافتــی از کبــد نمونه¬برداری شد. نتایج نشان داد که کنگر¬فرنگی تاثیری بر مقادیر فراسنجه¬های سرم خون نداشت، در حالی که تتراکلرید¬کربن مقادیر پروتئین تام و آلبومین سرم خون را کاهش و کلسترول کل و تری¬گلیسرید را افزایش داد (05/0P
شیلا هادی نیا؛ محمود شیوازاد؛ حسین مروج
چکیده
تعداد160 قطعه جوجه نر(راس 308) در سن 4 روزگی در قالب طرح کاملاً تصادفی به 8 تیمار و 4 تکرار برای هر تیمار در قفس¬های آزمایشی تقسیم شدند. جیره¬های آزمایشی شامل: تیمار 1: جیره پایه بدون متیونین افزودنی (شاهد)، تیمار 2: جیره پایه + 06/0، تیمار 3: جیره پایه + 11/0، تیمار 4: جیره پایه + 17/0درصد متیونین سنتتیک، تیمار 5: جیره پایه+ 06/0، تیمار 6: جیره پایه + 11/0، ...
بیشتر
تعداد160 قطعه جوجه نر(راس 308) در سن 4 روزگی در قالب طرح کاملاً تصادفی به 8 تیمار و 4 تکرار برای هر تیمار در قفس¬های آزمایشی تقسیم شدند. جیره¬های آزمایشی شامل: تیمار 1: جیره پایه بدون متیونین افزودنی (شاهد)، تیمار 2: جیره پایه + 06/0، تیمار 3: جیره پایه + 11/0، تیمار 4: جیره پایه + 17/0درصد متیونین سنتتیک، تیمار 5: جیره پایه+ 06/0، تیمار 6: جیره پایه + 11/0، تیمار 7: جیره پایه + 17/0، تیمار 8: جیره پایه +22/0درصد متیونین گیاهی بودند. در سنین 28 و 42 روزگی به منظور ارزیابی پاسخ سیستم ایمنی ازتست آنتی¬بادی علیه آنتی¬ژن گلبول قرمز گوسفند (SRBC) و تست ایمنی 1-کلرو 2و3 دی نیترو بنزن (DNCB) استفاده شد. تابعیت چندگانه نمایی و چندگانه خطی برای تعیین کارایی زیستی متیونین گیاهی نسبت به متیونین سنتتیک بر پایه عملکرد رشد و سیستم ایمنی جوجه¬های گوشتی به کار گرفته شد. نتایج آزمایش نشان داد افزایش وزن و خوراک مصرفی جوجه¬های گوشتی بدون در نظر گرفتن نوع منبع متیونین دریافتی نسبت به جیره پایه بهبود یافت. نتایج سیستم ایمنی در سن 28 روزگی پاسخ معنی¬داری را نشان نداد ( 05/0p>) درحالیکه در سن 42 روزگی، جوجه¬های گوشتی تحت تاثیر سطوح افزایشی منابع متیونین قرار گرفتند.