پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346320150923Identification of quantitative trait loci affecting carcass traits and internal organs on chromosome two in Japanese quailشناسایی جایگاههای صفات کمّی مؤثر بر صفات لاشه و اندامهای داخلی کروموزوم شمارۀ دو بلدرچین ژاپنی2232335641710.22059/ijas.2015.56417FAاحساننصیری فردانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، گروه علوم دامی، تهرانعلیاسمعیلی زاده کشکوئیهدانشیار، گروه علوم دامی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمان0000-0003-0986-6639حسنمرادیانکارشناس ارشد گروه علوم دامی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمانسعیدسهرابیدانشجوی دکتری گروه علوم دامی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان، کرمانJournal Article20140824The aim of present research was to locate genomic loci (QTL) on chromosome 2. Itis associated with the carcass traits in Japanese quail. The F1 population was created by using reciprocal crosses between two strains of white birds (layer) and wild (broiler) birds. The F2 birds (422 birds) were derived by random mating of the F1 birds. All of the F2 birds were slaughtered at 35 days of age and recorded for carcass traits. Blood samples were collected at slaughtering time to genotype for four microsatellite markers on chromosome 2. Genotypic and phenotypic data were analyzed for QTL mapping with interval mapping method based on regression applying three different genetic models. A total number of 15 loci was found to be significantly associated with carcass traits. In the first model all traits with dominance effect were significant. The second model often had significant QTL with dominance and imprinting effects and all the traits were closest to the GUJ0084 marker. When it comes to the third model, most of the traits were significant in the female with dominance effect. Results of this study showed the role of Non-Mendelian inheritance (genomic imprinting) and pleiotropy as well as single gene effects in some traits.برای مکانیابی جایگاههای صفات کمّی (QTL) مؤثر بر صفات لاشه و اندامهای داخلی کروموزوم شمارۀ دو بلدرچین ژاپنی، با استفاده از تلاقی متقابل دو سویۀ پرندۀ سفید (تخمگذار) و وحشی (گوشتی)، پرندگان نسل F<sub>1</sub> ایجاد شدند. 422 پرندۀ نسل F<sub>2</sub> حاصل از تلاقی تصادفی پرندگان نسل F<sub>1</sub> در پایان دورۀ 35 روزۀ پرورش کشتار شدند و رکوردبرداری فنوتیپی صفات مربوط به لاشه انجام گرفت و نمونههای خون آنها برای تعیین ژنوتیپ چهار نشانگر ریزماهواره واقع روی کروموزوم دو جمعآوری شد. دادههای مربوط به تعیین ژنوتیپ و رکوردبرداری فنوتیپی با روش نقشهیابی درون فاصلهای مبتنی بر تابعیت و با استفاده از 3 مدل آماری متفاوت مورد تجزیه و تحلیل QTL قرار گرفتند و در مجموع 15 جایگاه معنادار مربوط به این صفات شناسایی شدند. در مدل اول تمامی صفات با اثر غلبه معنادار شدند. در مدل دوم تمامی صفات نزدیک نشانگر GUJ0084 قرار داشتند و اغلب صفات QTLهای معناداری با اثرات غلبه و ایمپرینتینگ داشتند. در مدل سوم نیز بیشتر صفات در جنس ماده و با اثر غلبه معنادار شدند. نتایج این پژوهش نقش توارث غیر مندلی (ایمپرینتینگ ژنومی) و اثرات پلیوتروپی و تکژنی را روی بعضی صفات نشان میدهد.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346320150923In vitro study the effects of different levels of oregano (Origanum vulgare) essential oils on ruminal fermentation parameters, methane production and rumen induced acidosisمطالعۀ آزمایشگاهی تأثیرات اسانس روغنی پونۀ کوهی (Origanum vulgare) در سطوح مختلف بر فراسنجههای تخمیر شکمبهای، متان تولیدی و کنترل اسیدوز شکمبهای القاشده2352465641810.22059/ijas.2015.56418FAشهینیادگاریکارشناس ارشد، گروه علوم دامی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدانمصطفیملکیاستادیار، گروه علوم دامی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدانپویازمانیدانشیار، گروه علوم دامی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا، همدانمهدیدهقان بنادکیدانشیار، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران0000-0001-8448-1371Journal Article20141122Theaim of the current study was to assess effects of different levels of <em>Origanum vulgare</em> (0, 250, 500, 750 and 1000 mg/L) on kinetics of gas production, some ruminal digestion and fermentation parameters, methane production and also to determine its potential in controlling rumen acidosis using <em>in vitro</em> method in four separate phases. In the first phase, the asymptote of gas production (A) and gas production rate (b) were changed nonlinearly and lag phase (L) increased linearly with increasing doses of oregano essential oils (P<0.0). The highest A and b and the lowest L were observed at 250 mg/L of the essential oil. In the second phase, the <em>in vitro</em> true dry matter (IVTDMD) and organic matter (IVTOMD) degradability, and total volatile fatty acids (TVFA) concentration decreased at doses higher than 500 mg/L. However, the gas produced after 24 h of incubation (GP<sub>24</sub>) and microbial biomass (MB) were increased at doses up to 750 mg/L. The molar proportion of acetate and propionate increased and that of butyrate decreased at doses higher than 500 mg/L. Using oregano essential oil resulted also in a nonlinear decrease in concentration and percentage of produced methane, but had no effect at any of the used doses in controlling rumen acidosis.هدف از تحقیق حاضر، بررسی آزمایشگاهی تأثیرات اسانس روغنی پونۀ کوهی در دوزهای مختلف (0، 250، 500، 750 و 1000 میلیگرم بر لیتر) بر کینتیک تولید گاز، برخی فراسنجههای هضم و تخمیر شکمبه، تولید متان و همچنین تعیین پتانسیل آن در کنترل اسیدوز شکمبهای در قالب آزمایشی چهار مرحلهای بود. در مرحلۀ اول به موازات افزایش دوز اسانس، حداکثر گاز تولیدی (A) و نرخ تولید گاز (b) بهصورت غیرخطی و فاز تأخیر (L) بهصورت خطی تغییر کردند که حداکثر مقدار A و b و حداقل مقدار L در سطح 250 میلیگرم بر لیتر اسانس مشاهده شد. در آزمایش دوم، قابلیت هضم حقیقی مادۀ خشک (IVTDMD) و آلی (IVTOMD) و غلظت کل اسیدهای چرب فرار (TVFA) در دوزهای بالای 500 کاهش یافتند. با این حال، مقدار گاز تولیدی بعد از 24 ساعت و تودۀ میکروبی (MB) با افزایش دوز اسانس تا 750 میلیگرم بر لیتر افزایش یافتند. همچنین نسبت مولی استات و پروپیونات در دوزهای بالای 500 میلیگرم بر لیتر، کاهش و نسبت بوتیرات افزایش یافت. استفاده از اسانس پونۀ کوهی موجب کاهش غیرخطی مقدار و درصد متان تولیدی شد، اما هیچکدام از سطوح استفادهشده، در کنترل اسیدوز شکمبهای تأثیری نداشت.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346320150923Effect of heat treatments on chemical composition, in situ degradability and in vitro fermentability of chick pea pre-cleaning wastesاثر نوع فرایند حرارتی بر ترکیب شیمیایی، تجزیهپذیری و تخمیرپذیری برونتنی پسماندهای لپهپاککنی2472615641910.22059/ijas.2015.56419FAفاطمهشمعیکارشناس ارشد تغذیۀ دام، دانشگاه ارومیهرسولپیرمحمدیدانشیار تغذیۀ دام دانشگاه ارومیهحامدخلیل وندی بهروزیاراستادیار تغذیۀ دام، دانشگاه ارومیه0000-0002-2834-6260Journal Article20140916This study was conducted to evaluate the effects of different heating treatments (Autoclaving, roasting, steam flaking and Microwave irradiation) on chemical composition, anti- nutritional compounds (tannin and phenolic), <em>in situ </em>dry mater (DM) and crude prate in (CP) degradability. Three fistulated bull in a complete randomized block design and <em>in vitro</em> gas production kinetics (complete randomized design, 3 different runs, 3 replication for each of treatments) pre cleaninig chick pea wastes were used. Unprocessed and wastes (control) had DM (g/100 g), CP (%DM) and ash (%DM) content of 89.2, 26.1 and 2.26, respectively, in situ DM and CP effective degradability (g/100 DM & CP, respectively, k=0.02), digestible OM (g/100 g) and microbial protein yield (g/kg DOM) was 65, 79.5, 52 and 62.7, respectively. Heat treatments significantly (P<0.05) reduced soluble protein fraction, resulted in lower QDP, microbial protein yield and the higher amount of protein passing into the small intestine in compare to control group. Microwave irradiation had higher efficiency in reduction of tannins and phenolic compounds and lowest effective protein degradability was belonged to autoclaved materials. Roasting had higher efficiency in reducing QDP, without negative effects on OMD and ME estimates. According to the obtained results, cost and availability of processing, roasting is the best of processing method to reduce the rate of protein degradation in the rumen. In vivo experiments are needed for more evaluation of processing efficiency and economical values of chick pea pre cleaninig wastes in ruminants’ nutrition.پژوهش حاضر بهمنظور ارزیابی اثر روشهای مختلف فراوریهای حرارتی شامل اتوکلاو، تفتدادن، پولکیکردن با بخار و ریزموج، بر ترکیب شیمیایی، غلظت مواد ضد مغذی (تانن و ترکیبات فنولیک)، تجزیهپذیری مادۀ خشک و پروتئین خام انجام گرفت. در این آزمایش از سه رأس گاو نر بالغ فیستولهگذاریشدۀ نژاد هلشتاین (طرح بلوک کامل تصادفی) و میزان گاز تولیدی در شرایط آزمایشگاهی (طرح کاملاً تصادفی، با پنج تیمار، سه دورۀ مجزا و سه تکرار به ازای هر تیمار در هر دوره) و پسماندهای کارخانههای لپهپاککنی استفاده شد. غلظت مادۀ خشک، پروتئین خام (درصد مادۀ خشک)، خاکستر (درصد مادۀ خشک)، مقدار تجزیهپذیری مؤثر مادۀ خشک (گرم در 100 گرم مادۀ خشک) و پروتئین خام (گرم در 100 گرم پروتئین خام) در نرخ عبور 02/0، غلظت مادۀ آلی قابلهضم (گرم بر 100 گرم مادۀ آلی) و تولید پروتئین میکروبی (گرم به ازای هر کیلوگرم مادۀ آلی قابلهضم) در پسماند فراورینشده به ترتیب برابر 2/89، 1/26، 26/2، 65، 5/79، 52 و 71/62 بود. فراوریهای حرارتی در مقایسه با گروه شاهد بهصورت معناداری (05/0 (P با کاهش بخش محلول پروتئین، به کاهش پروتئین قابلتجزیۀ سریع در شکمبه، کاهش سنتز پروتئین میکروبی و در مقابل افزایش عبور پروتئین تجزیهنشده به رودۀ باریک انجامید. بیشترین کاهش در غلظت تانن و ترکیبات فنولیک، به فراوری با امواج ریزموج مربوط بود و کمترین غلظت پروتئین قابلتجزیۀ مؤثر در شکمبه، به گروه فراوریشده با اتوکلاو متعلق بود. تفتدادن سبب بیشترین کاهش در پروتئین قابلتجزیۀ سریع در شکمبه شد، ولی بر مادۀ آلی قابلهضم و مقدار انرژی قابل متابولیسم تأثیر نامطلوبی نداشت؛ بنابراین با توجه به نتایج، در دسترسبودن فرایندها و هزینۀ فراوری، تفتدادن بهعنوان فراوری مناسب بهمنظور کاهش پروتئین قابلتجزیه در شکمبه توصیه میشود. اجرای آزمایشهای تکمیلی در شرایط درونتنی بهمنظور بررسی بیشتر بازده فراوری و ارزش اقتصادی پسماندهای لپهپاککنی در تغذیۀ نشخوارکنندگان ضروری است.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346320150923The effects of feeding different dietary levels of active phospholipids on humeral immune system response in male broilersاثر سطوح جیرهای فسفولیپیدهای فعال بر پاسخ سامانۀ ایمنی خونی در جوجههای نر گوشتی2632695642010.22059/ijas.2015.56420FAهانیه ساداتبنی کمالدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرجمهدیژندیاستادیار گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج0000-0003-2886-9747ملکشاکریاستادیار گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرجحسینمروجدانشیار، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج0000-0002-8746-999XJournal Article20150110This study was carried out to investigate the effects of dietary levels of an active phospholipids source on immune system response in broilers using 180 male Ross 308 broilers chicks. Experimental diets containing 0, 0.2, 0.4, 0.6, 0.8, 1, 1.2, 1.4, 1.6 % of active phospholipids were prepared in a way that metabolizable energy, protein and other nutrients was the same in them. Blood samples were collected at days 16 for Newcastle test, day 41 for differential measurement of white blood cells and at days 36 and 45 for SRBC test. The obtained results showed that different levels of active phospholipids source had no significant effect on lymphoid organs, number of heterophil, lymphocyte, monocyte, basophil, heterophil to lymphocyte ratio, IgG and IgM titer as well as anti-Newcastle antibody titer in broilers. In conclusion, it seems that levels of used active phospholipids source had no effect on the evaluated immune parameters in this experiment.این مطالعه برای ارزیابی تأثیرات استفاده از سطوح جیرهای منبع فسفولیپیدهای فعال در جیرۀ غذایی بر پاسخ سامانۀ ایمنی جوجههای گوشتی، با 180 قطعه جوجۀ نر گوشتی سویۀ راس 308 اجرا شد. جیرههای آزمایشی شامل سطوح 0، 2/0، 4/0، 6/0، 8/0، 1، 2/1، 4/1، 6/1 درصد منبع فسفولیپیدهای فعال به نحوی تهیه شدند که انرژی قابل سوختوساز، پروتئین و سایر مواد مغذی در آنها یکسان بود. خونگیری در 16 روزگی برای سنجش پادتن علیه ویروس نیوکاسل، در 41 روزگی برای سنجش تفریقی گلبولهای سفید و در 36 روزگی و 45 روزگی برای تست تیتر پادتن علیه پادگن گلبول قرمز گوسفند انجام گرفت. نتایج نشان داد که سطح جیرهای منبع فسفولیپیدهای فعال بر اندامهای لنفاوی، تعداد هتروفیل، لنفوسیت، مونوسیت، بازوفیل، نسبت هتروفیل به لنفوسیت، تیتر آنتیبادیهای G و M به علاوه تیتر آنتیبادی ضد نیوکاسل اثر معناداری نداشت. در نتیجه، به نظر میرسد که سطوح استفادهشدۀ منبع فسفولیپیدهای فعال، اثری بر فراسنجههای ایمنی ارزیابیشده در این آزمایش نداشتند.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346320150923Reproductive consequences of using sexed semen in Holstein dairy herds of Isfahan provinceپیامدهای تولیدمثلی اسپرم تعیین جنسیت شده در گله های هلشتاین استان اصفهان2712765642110.22059/ijas.2015.56421FAعلیجبار زارعدانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهانعلیصادقی سفیدمزگیاستادیار گروه علوم دامی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان0000-0001-6261-4057غلامرضاقربانیاستاد گروه علوم دامی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان0000-0002-2136-6090Journal Article20141125The objective of this study was to explore the reproductive consequences of using sex-sorted semen on sex ratio, conception rate and reproductive disorders (dystocia, abortion, stillbirth) in Holstein heifers. Reproduction performances records which were collected during 2006 to 2013 from 4 large dairy herds in Isfahan province of Iran were used and analyzed by GENMOD procedure of SAS software. Rate of female born of sexed semen (86.3%) was 1.8 times higher than those of conventional semen (48.5%). Conception rate was generally decreased in three first services from 61.0% to 47.2% (<em>P</em><0.001) in group of using sexed semen. Use of sexed semen was significantly decreased the incidence of dystocia in heifers (from 20.3% to 16.8%). There was no significant difference in abortion and stillbirth incidences between two groups of semen (<em>P</em>>0.05). The results of this study can used for analyses of cost- revenue for using sex-sorted semen dairy herds.هدف این پژوهش، بررسی پیامدهای استفاده از اسپرم تعیینجنسیتشده بر مادهزایی، نرخ گیرایی و بروز ناهنجاریهای تولیدمثلی (سختزایی، سقط و مردهزایی) در تلیسههای هلشتاین بود. بدین منظور اطلاعات چهار گاوداری صنعتی استان اصفهان بین سالهای 1386 تا 1392 جمعآوری و با استفاده از رویۀ GENMOD نرمافزار آماری SAS آنالیز شد. مادهزایی اسپرم تعیینجنسیتشده (3/86 درصد) 8/1 برابر بیشتر از اسپرم معمولی (5/48%) بود. اسپرم تعیینجنسیتشده موجب کاهش نرخ گیرایی شد (<em>P</em> < 0.01 )، بهطوریکه گیرایی سه تلقیح اول در تلیسه از 0/61 درصد به 2/47 درصد کاهش یافت. تفاوت سختزایی بین دو نوع اسپرم معنادار بود و از 3/20 درصد در اسپرم معمولی به 8/16 درصد در اسپرم تعیینجنسیتشده کاهش یافت (<em>P</em> < 0.01). از نظر مردهزایی و سقط، تفاوتی بین دو نوع اسپرم دیده نشد (<em>P</em> > 0.05). نتایج این تحقیق میتواند در تجزیه و تحلیل هزینه- فایدۀ استفاده از اسپرمهای تعیینجنسیتشده استفاده شود.
پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346320150923Unsupervised clustering analysis of population and subpopulation structure using dense SNP markersبررسی ساختارهای جوامع و خرده جوامع دامی به روش خوشهبندی شبکهای بدون نظارت با استفاده از نشانگرهای ژنتیکی متراکم2772875642210.22059/ijas.2015.56422FAجوادرحمانی نیادانشجوی دکتری ژنتیک و اصلاح نژاد، گروه مهندسی علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرجسید رضامیرائی آشتیانیاستاد، گروه مهندسی علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0003-3597-4385حسینمرادی شهربابکاستادیار، گروه مهندسی علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0002-6680-7662Journal Article20150228High through put sequencing of single nucleotide polymorphisms (SNP) has revolutionized the fine scale analysis of the population structure in different species. Various methods have been proposed and used for the study of population structure using whole-genome marker data that each has advantages and disadvantages with respect to their characteristics. Super Paramagnetic Clustering (SPC) which is based on data mining was used in this study in order to investigate the population and sub-population structures in simulated populations. The purpose of applying this method was to achieve population structure without using any information from ancestral population. After editing the data, 29209 autosomal markers from 159 animals were analyzed. The results showed that animals are placed properly in their respective population and sub-populations based on their similarities and dissimilarities. The main advantages of this method are the computational efficiency and not requiring any prior assumptions. Therefore, it might be used to analyze the data from thousands of animals without any pedigree and ancestry information to reveal their population structure.رشد روزافزون اطلاعات حاصل از تعیین ژنوتیپ نمونهها بهویژه با استفاده از توالییابی چندشکلیهای تکنوکلئوتیدی (SNP) سبب تحول در تجزیهوتحلیل دقیق ساختار جوامع در گونههای مختلف شده است. تاکنون از روشهای مختلفی برای بررسی ساختار جمعیتی با استفاده از نشانگرهای موجود در کل ژنوم استفاده شده است که هرکدام نقاط ضعف و قوتی دارند. در بررسی حاضر از خوشهبندی شبکهای بدون نظارت یا SPC که روشی مبتنی بر دادهکاوی است، برای بررسی ساختار جوامع شبیهسازیشده و کشف خردهجوامع موجود استفاده شد. هدف از بهکاربردن این روش، دستیابی به ساختار جمعیتی بدون هیچگونه آگاهی از اطلاعات شجرهای افراد بود. در شبیهسازی انجامگرفته بدین منظور پس از ویرایش دادهها، 29209 نشانگر اتوزومی از 159 دام، تجزیهوتحلیل شدند. نتایج نشان داد که حیوانات براساس شباهتها و تفاوتها بهخوبی در جوامع مربوطه قرارگرفتند و خردهجوامع موجود نیز درون هر جمعیت نمایان شدند. مزیت اصلی این روش، کارایی محاسباتی بالا و نیازنبودن به فرضهای پیشین در آن است؛ بنابراین به محقق این امکان را میدهد که ساختار جوامع متشکل از هزاران حیوان را بدون داشتن هرگونه اطلاعاتی از شجره و نژاد، تجزیهوتحلیل کند.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346320150923Effect of powder and hydroalcoholic extract of Carum copticum in comparision to growth promoters Virginiamycin antibiotic on performance, blood metabolites, intestinal morphology and meat quality of broiler chicksتأثیر پودر و عصارۀ هیدروالکلی زنیان در مقایسه با آنتیبیوتیک ویرجینیامایسین بر عملکرد، فراسنجههای خونی، مورفولوژی روده و کیفیت گوشت جوجههای گوشتی2892995642310.22059/ijas.2015.56423FAمحمد رضاگنجهکارشناسی ارشد، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمانمحمدسالار معینیدانشیار، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان0000-0003-3240-8521Journal Article20141214The study was conducted to evaluate the effect of using powder and hydroalcoholic extract of <em>Carum copticum</em> on growth performance, blood parameters, relative weight of internal organs, intestinal microflora, intestinal histomorphology and meat quality in broilers in comparison to Virginiamycin antibiotic. The experiment was conducted in a completely randomized design with 8 treatments, 3 replicates and 12 birds in each replicates. Experimental treatments consisted of control diet (without any additives), antibiotic virginiamycin (100 mg/kg), <em>Carum copticum</em> powder (1, 2 and 3%) and <em>Carum copticum</em> extract (150, 250 and 350 mg/kg). Based on the results, in 1-42 d period, supplementing diets with virginiamycin, 1% powder and 350 mg/kg extract improved body weight gain and FCR. Blood parameters and the relative weight of carcass components (back, heart, liver, abdominal fat, gizzard, and pancreas) were not significantly affected by the treatments. Using 1% powder and different levels of the extract reduced the coliform bacteria population in the small intestine in compare to the control. Different levels of powder significantly increased villus height and crypt depth in compare to the control and virginiamycin treatments. Supplementing diets with 1 or 2% powder and different levels of theextract significantly reduced TBA. In conclusion, <em>Carum copticum</em> powder (1%) and extract (350 mg/kg) can be used as a good alternative to replace with growth promoters antibiotics. این مطالعه بهمنظور بررسی امکان استفاده از پودر و عصارۀ هیدروالکلی زنیان بهجای آنتیبیوتیک محرک رشد ویرجینیامایسین بر عملکرد رشد، وزن نسبی اندامهای داخلی، فراسنجههای خونی، فلور میکروبی روده، مورفولوژی پرزهای روده و کیفیت گوشت در جوجههای گوشتی انجام گرفت. این آزمایش با استفاده از 288 قطعه جوجه خروس گوشتی راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 8 تیمار، 3 تکرار و 12 پرنده در هر تکرار اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیرۀ شاهد (فاقد هرگونه افزودنی)، آنتیبیوتیک ویرجینیامایسین (100 میلیگرم در کیلوگرم)، پودر زنیان (1، 2 و 3 درصد جیره) و عصارۀ هیدروالکلی زنیان (150، 250 و 350 میلیگرم در کیلوگرم) بودند. بر اساس نتایج کل دوره، جوجههای تغذیهشده با آنتیبیوتیک ویرجینیامایسین، 1 درصد پودر زنیان و 350 میلیگرم در کیلوگرم عصارۀ زنیان از افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک بهتری در مقایسه با دیگر گروهها برخوردار بودند (01/0>P). هیچکدام از تیمارها تأثیر معناداری روی فراسنجههای خونی و وزن نسبی اجزای لاشه (پشت، قلب، کبد، چربی شکمی، سنگدان و پانکراس) نداشتند. تیمارهای حاوی 1 درصد پودر و تمامی سطوح عصارۀ زنیان جمعیت باکتریهای کلیفرم را در مقایسه با شاهد کاهش دادند (01/0>P). تمامی سطوح پودر زنیان طول پرز و عمق کریپت را در مقایسه با تیمار شاهد و آنتیبیوتیک ویرجینیامایسین افزایش دادند. استفاده از سطوح 1 و 2 درصدی پودر زنیان و تمامی سطوح عصارۀ زنیان، مقدار اندیس تیوباربیتوریک اسید گوشت را بهطور معناداری کاهش دادند (01/0>P). در مجموع به نظر میرسد میتوان از 1 درصد پودر و 350 میلیگرم در کیلوگرم عصارۀ زنیان برای جایگزینی آنتیبیوتیکهای محرک رشد بهخوبی بهره جست.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346320150923Effect of feeding frequency on digestibility, milk production and composition in lactating cows: A meta-analysis and meta-regressionاثر دفعات خوراک دهی روی قابلیت هضم، تولید و ترکیب شیر در گاوهای شیرده: متاآنالیز و متارگرسیون3013145642410.22059/ijas.2015.56424FAحمیدرضامیرزایی الموتیاستادیار، دانشگاه زنجانمهدیکاظمی جوجیلیکارشناس ارشد، دانشگاه زنجانحمیدامانلواستاد، دانشگاه زنجان0000-0002-5631-125Xمیناوزیری گهردانشجوی سابق دکتری، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج و محقق ارشد (دکتری تغذیه نشخوارکنندگان)، شرکت زانیار آریایی، تهرانJournal Article20150310The objective of this study was to evaluate the effect of frequency of feeding total mixed ration (TMR) on total-tract digestibility, milk production and composition in lactating cows, using meta-analysis and meta-regression approaches. Data of fourteen experiments having containing 25 comparisons between treatment (higher feeding frequency) and control (lower feeding frequency) groups, defined selection criteria, were used. Data were analyzed using effect size method in STATA/SE. Increasing frequency of feeding decreased dry matter intake (DMI; weighted mean difference (WMD)= ‒0.134 kg/d) but had no effect on milk yield. Forage level of diet and days in milk (DIM) were the source of heterogeneity for standardized mean difference (SMD) of DMI. In this meta-analysis, higher feeding frequency had no effect on milk fat and milk protein content and yield. Increasing feeding frequency improved NDF digestibility (WMD= 5.663%). Results of univariate meta-regression showed that increasing frequency of feeding in diets containing high level of grains improved NDF digestibility, but in high forage diets lowered NDF digestion. In conclusion, delivery of TMR containing equal amounts of forage and concentrate three times vs. one times in a day decreased DMI but did not change milk yield. هدف از این مطالعه بررسی اثر دفعات تحویل جیرۀ کاملاً مخلوطشده روی قابلیت هضم در کل دستگاه گوارش، تولید و ترکیب شیر در گاوهای شیرده با استفاده از روشهای متاآنالیز و متارگرسیون بود. در این مطالعه از 14 آزمایش شامل 25 مقایسۀ آماری بین گروههای آزمایشی (دفعات خوراکدهی بیشتر) و شاهد (دفعات خوراکدهی کمتر) که شرایط لازم برای متاآنالیز را داشتند، استفاده شد. دادهها با استفاده از روش اندازۀ اثر در نرمافزار STATA/SE آنالیز شدند. افزایش دفعات خوراکدهی در روز، مادۀ خشک مصرفی را کاهش داد (تفاوت میانگین وزندادهشده = 134/0‒ کیلوگرم در روز)، اما اثری روی تولید شیر نداشت. سطح علوفۀ جیره و روزهای شیردهی، منابع ناهمگنی تفاوت میانگین استانداردشدۀ مادۀ خشک مصرفی بودند. در این متاآنالیز دفعات خوراکدهی بیشتر اثری بر غلظت چربی شیر و غلظت و تولید پروتئین شیر نداشت. افزایش دفعات خوراکدادن، قابلیت هضم الیاف را بهبود داد (تفاوت میانگین وزندادهشده = 663/5 درصد). نتایج متارگرسیون تکمتغیره نشان داد که افزایش دفعات خوراکدهی در جیرههای با سطح غلات بالا باعث بهبود قابلیت هضم الیاف گاوهای شیرده شد، اما در جیرههای با سطح علوفۀ بالا باعث کاهش هضم الیاف شد. بهطورکلی، تحویل جیرۀ کاملاً مخلوطشده با سطوح مساوی از کنسانتره و علوفه، سه بار در روز در مقابل یک بار، مادۀ خشک مصرفی را کاهش داد ولی روی تولید شیر اثری نداشت.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346320150923Mating scenarios to reduce the effects of recessive disorders affecting abortion in dairy cattle breeding programsراهبردهای آمیزشی جهت کاهش اثرات ناهنجاریهای مغلوب موثر بر سقط در برنامههای اصلاحی گاو شیری3153245642510.22059/ijas.2015.56425FAفاطمهسلیمیدانشجوی سابق دکتری، گروه علوم دامی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاداسلامی، تهران، ایراناردشیرنجاتی جوارمیدانشیار گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران0009-0006-4374-4343مهدیامین افشاراستادیار، گروه علوم دامی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاداسلامی، تهران، ایران0000-0002-6238-0497محمودهنروراستادیار گروه علوم دامی، واحد شهر قدس، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانعباسجهانبخشیاستادیار گروه علوم دامی، واحد ورامین- پیشوا، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایرانJournal Article20150519In this research, two mating schemes for the management of recessive genetic disorders affecting abortion in a dairy cattle population were simulated. The first mating scheme was performed under three different scenarios: 1. The mating of a pair of two carriers of the same lethal haplotype was avoided. 2. It was avoided matings in which the service sires and cow's sire carried the same lethal haplotypes. 3. It was avoided matings in which the service sires and cow's sire or maternal grandsire carried the same lethal haplotypes. In the second mating scheme, matings were done randomly. The mating schemes were developed for 20-year time horizon. Similar genetic trend was observed for lifetime net merit in the three scenarios and the second mating scheme over time. The highest and the lowest cost belonged to the first and third scenario, respectively. In the second mating scheme, on average 22 cases of abortion due to the lethal haplotypes were occurred for an average 2290 matings per year. In the first scenario, no case of abortion resulting from the lethal haplotypes was observed. In the second and third scenario the approximate number of abortions for an average 2290 matings per year was 10 and 4 cases, respectively. The results of this study showed that in the current situation the third scenario with the lowest cost and less animal losses is suitable option for management of recessive disorders affecting abortion in dairy cattle population.بهمنظور مدیریت ناهنجاریهای ژنتیکی مغلوب مؤثر بر سقط جنین در یک جمعیت گاو شیری، دو طرح آمیزش شبیهسازی شد. اولین طرح آمیزش بهصورت کنترلشده تحت سه برنامۀ راهبردی آمیزشی مختلف انجام گرفت: 1. از آمیزش بین افراد حامل هاپلوتیپهای کشندۀ یکسان جلوگیری شد، 2. از آمیزش بین گاو نر حامل هاپلوتیپ کشنده و گاو مادهای که پدرش حامل همان هاپلوتیپ بود، جلوگیری شد و 3. از آمیزش بین گاو نر حامل هاپلوتیپ کشنده با گاو مادهای که پدر یا پدربزرگ مادریاش حامل همان هاپلوتیپ بود، جلوگیری شد. در دومین طرح، آمیزشها تصادفی بود. طرحهای آمیزش برای افق زمانی بیستساله توسعه یافتند. روند ژنتیکی مشابهی برای صفت شایستگی خالص طول عمر (NM$) در سه برنامۀ راهبردی و دومین طرح در طول زمان مشاهده شد. بیشترین و کمترین هزینه به ترتیب به راهبرد اول و سوم مربوط بود. در طرح دو بهطور میانگین 22 مورد سقط بر اثر هاپلوتیپهای کشنده برای متوسط 2290 آمیزش در سال اتفاق افتاد. در راهبرد اول، هیچ سقطی ناشی از هاپلوتیپهای کشنده مشاهده نشد. در راهبرد دوم و سوم تعداد تقریبی سقطهای مشاهدهشده برای متوسط 2290 آمیزش در سال، به ترتیب 10 و 4 مورد بود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد در شرایط کنونی، راهبرد سوم با کمترین هزینه و تلفات کمتر گزینۀ مناسبی برای مدیریت ناهنجاریهای مغلوب مؤثر بر سقط جنین در جمعیت گاوهای شیری است.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346320150923The effects of polyunsaturated fatty acids on ascites incidence in broiler chickensتأثیرات اسیدهای چرب غیراشباع بر ابتلا به سندروم آسیت در جوجههای گوشتی3253345642610.22059/ijas.2015.56426FAعلی اصغرساکیدانشیار گروه علوم دامی تغذیۀ طیور، دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا، همدانمجتبیحقیقتدانشجوی سابق دکتری تغذیۀ طیور، دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا، همداناعظمیوسفیدانشجوی سابق دکتری تغذیۀ طیور، دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه بوعلی سینا، همدانمیلادمنافیاستادیار، دانشگاه ملایر0000-0002-8067-4739Journal Article20141101In order to evaluate the effect of polyunsaturated fatty acids on ascites incidence using this experiment was conducted 136 male one day (chicken Ross 308) in a completely randomized design with 2 treatments and 4 replication and 17 chickens in each replicate. Treatments includes: diet contain 4 % soybean oil (n3:n6:0.112) and diet include 5.5% poultry oil (n3:n6:0.201). Birds were raised up to 48 days of age and exposed to a cool temperature (15±1°C) from day 21 thereafter. Blood samples (2 mL) were obtained from the wing vein at 21 and 48 days of age. At 21 and 48 days of age, 2 birds in each replication were slaughtered and the hearts, Liver and pulmonary artery were removed and dissected to measure right ventricular hypertrophy. The results have shown diet with 5.5% poultry oil significantly decreased blood viscosity (P<0.05). However concentration of thyroxin, rectal temperature and glutamate dehydrogenase activity were also significantly increased in this treatment (P<0.05). Malondialdehyde as an oxidative stress index significantly increased by diet contain 5.5% poultry oil. Based on results of this research it can be concluded that high ratio of n3:n6 in poultry oil couldn’t decrease ascites mortality as compare with soybean oil.به منظور بررسی اثر اسیدهای چرب غیراشباع بر ابتلا به آسیت، آزمایشی با استفاده از 136 قطعه جوجه خروس با 2 تیمار و 4 تکرار و 17 جوجه در هر تکرار اجرا شد. تیمارها شامل 1. جیرۀ دارای 4 درصد روغن سویا (نسبت اسیدهای چرب امگا 3 به امگا 6 برابر 112/0) و 2. جیرهای با 5/5 درصد روغن طیور (نسبت اسیدهای چرب امگا 3 به امگا 6 برابر 201/0) بود. به منظور القای آسیت از بیستویکمین روز دمای سالن به 1±15 درجۀ سانتیگراد کاهش یافت. در روز بیستویکم و چهلوهشتم پرورش از 2 پرنده در هر تکرار خونگیری شد. در 42 و 48 روزگی از هر تکرار دو پرنده کشتار شد و بعد از خارجکردن قلب، کبد و سرخرگ ششی، نسبت بطن راست به کل بطنها به دست آمد. نتایج نشان داد که جیرۀ حاوی 5/5 درصد روغن طیور ویسکوزیتۀ خون را بهطور معناداری کاهش داده است (05/0P<) اما مقدار تیروکسین، دمای مقعد و فعالیت آنزیم گلوتامات دهیدروژناز که نشاندهندۀ افزایش سرعت متابولیسم است، در تیمار دارای 5/5 درصد روغن طیور افزایش یافت (05/0P<). از طرفی مالوندیآلدئید بهعنوان شاخص استرس اکسیداتیو در تیمار دارای 5/5 درصد روغن طیور افزایش یافت (05/0P<). نتایج نشان داد روغن طیور با نسیت بالای اسید چرب امگا 3 به امگا 6 نتوانسته است تلفات ناشی از آسیت را در مقایسه با روغن سویا کاهش دهد.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346320150923Estimation of effective population size in Sarabi cattle based on single nucleotide polymorphism markersبرآورد اندازۀ مؤثر جمعیت در گاو سرابی بر اساس نشانگرهای چندشکل تکنوکلئوتیدی3353435642710.22059/ijas.2015.56427FAکریمکریمیدانشجوی دکتری ژنتیک و اصلاح نژاد دام دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان و عضو انجمن پژوهشگران جوان، دانشگاه شهید باهنر کرمانعلیاسماعیلی زاده کشکوئیهدانشیار گروه علوم دامی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمان0000-0003-0986-6639مسعوداسدی فوزیدانشیار گروه علوم دامی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه شهید باهنر کرمانJournal Article20141217The objective of this study was to estimate the effective number of breeders in Sarabi cattle population using heterozygote-excess method based on single nucleotide polymorphism markers. Data consisted of 20 Sarabi cows. SNP genotyping was performed using Illumina High-density Bovine BeadChip designed to genotype 777,962 SNPs. Average observed heterozygosity, expected heterozygosity, minor allele frequencies and percentage of deviation from Hardy-Weinberg test were estimated. Effective number of breeders was estimated per each chromosome using NEESTIMATOR (v2) software based on heterozygote-excess method. Average chromosome-wise effective number of breeders was equal to 28 and corresponding average confidence interval was between 17.3 and 40.2. Results of this study indicated that Sarabi breed is on serious risk of extinction. Design of appropriate programs is necessary to conserve remaining purebred cattles.این مطالعه با هدف برآورد اندازۀ مؤثر تعداد افراد در حال جفتگیری در جمعیت گاو سرابی با روش هتروزیگوسیتی اضافی و بر پایۀ استفاده از نشانگرهای متراکم چندشکل تکنوکلئوتیدی انجام گرفت. بدین منظور از 20 رأس گاو سرابی نمونهبرداری شد. تعیین ژنوتیپ نمونهها با چیپ Illumina High-density Bovine BeadChip شامل 777962 جایگاه SNP صورت گرفت. متوسط هتروزیگوسیتی مورد انتظار، متوسط هتروزیگوسیتی مشاهدهشده، متوسط فراوانی آللهای نادر و درصد آللهای در حالت عدم تعادل هاردی-وینبرگ در مجموعۀ دادهها برآورد شد. اندازۀ مؤثر تعداد افراد در حال جفتگیری بر اساس روش هتروزیگوسیتی اضافی و به کمک نرمافزار NEESTIMATOR (v2) به ازای هریک از کروموزومها جداگانه برآورد شد. متوسط اندازۀ مؤثر برآوردشده، 28 فرد بود و متوسط فاصلۀ اطمینان 95% برای این برآوردها 3/17 تا 2/40 به دست آمد. نتایج مطالعه نشان داد که گاو بومی سرابی در معرض خطر جدی انقراض قرار دارد و تدوین برنامههایی برای حفاظت از گاوهای خالص باقیمانده ضروری است.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346320150923Protein supplement ensiling effects of ensiling on platability, body protein, brood rearing and population growth of honey bee colony (Apis mellifera)تأثیر مواد پروتئینی تخمیرشده بر مقدار خوراک مصرفی، پروتئین لاشه، پرورشنوزاد و رشد جمعیت کلنی زنبورعسل اروپایی ( Apis mellifera)3453505642810.22059/ijas.2015.56428FAعباسرضاییدانشجوی سابق کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرجغلامعلینهضتی پاقلعهاستادیار، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0001-6405-6482محمدمرادی شهربابکاستاد، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0003-1560-7641مهدیگنج خانلواستادیار گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرجJournal Article20141114This research was conducted to evaluate the effects of feeding fermented diets as a protein supplement, using different diets in a completely randomized design with 6 treatments and 7 replications per treatment for 50 days in apiary in Karaj area. Honey bee colonies were assimilated in terms of honey, population and same age sister queen. Experimental treatments included: 1. Fermented gluten meal, 2. Gluten meal, 3. Fermented soy bean meal, 4. Soy bean meal, 5. Pollen, 6. Sugar syrup. Actually, sugar syrup and pollen were used as control treatments. The results of statistical analysis of data showed significant difference in food consumption (P<0.05), where the highest to lowest food consumption of belonged to: fermented Gluten meal, Pollen, fermented Soy bean meal, Gluten meal, Soy bean meal and sugar respectively. Significant effect was seen on brood rearing (P<0.05), Fermentation gluten and soybean meal had the highest and lowest brood rearing between treatments respectively. No significant differences were seen in body protein and population size (P>0.05). The results of this experiment showed that fermenting protein sources has positive effects on health and increasing brood rearing in honeybee colonies.این پژوهش به منظور ارزیابی تأثیرات تغذیهای مواد خوراکی تخمیرشده به عنوان جانشین گرده، با استفاده ازجیرههای غذایی مختلف و در قالب طرح کاملاً تصادفی در 6 تیمار با 7 تکرار وبه مدت 50 روز در صحرا روی زنبورعسل <em>(</em><em>Apis mellifera</em><em>)</em> در منطقۀ کرج انجام گرفت<strong>.</strong> کلنیها از نظر عسل، جمعیت و ملکۀ خواهری همسن یکسانسازی شدند. تیمارهای آزمایشی عبارتند از: 1. گلوتن ذرت تخمیرشده، 2. گلوتن ذرت معمولی، 3. سویای تخمیرشده، 4. سویای معمولی، 5. گردۀ مخلوط، 6. شربتشکر 50درصد قند (بدون پروتئین)؛ البته تیمارهای گرده و شربتشکر بهعنوان شاهد در نظر گرفته شدند. مواد استفادهشده در جیرهها شامل گلوتن ذرت، سویا، روغن سویا، شکر و عسل است. تمام جیرهها در سطح 4000 کیلوکالری انرژی و 20 درصد پروتئین موازنه شدند. نتایج از وجود اختلاف معنادار در مقدار خوراک مصرفی حاکی بود (05/0P<) و به ترتیب تیمارهای گلوتن تخمیرشده، گرده، سویای تخمیرشده، گلوتن ذرت معمولی و سویای معمولی بیشترین تا کمترین مصرف خوراک را بهصورت میانگین در کل آزمایش داشتند. در مقایسۀ میانگین پرورش نوزاد نیز بین تیمارها اختلاف معناداری مشاهده شد (05/0P<). تیمار گلوتن تخمیری و سویای معمولی بهترتیب بیشترین و کمترین پرورش نوزاد را داشتند. در مقایسۀ میانگین پروتئین بدن و رشد جمعیت بین تیمارها هیچ اختلاف معناداری مشاهده نشد (05/0P>). نتایج این پژوهش حاکی است که تخمیرکردن منابع پروتئینی بر افزایش مصرف غذا و پرورش نوزادان تأثیرات مثبت دارد.