پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346120150321The Effect of Rosemary Hydro-alcoholic (Rosmarinus Officinalis L.) Extract on Performance and Egg Quality in Laying Hensتأثیر عصارة هیدروالکلی رزماری بر عملکرد تولیدی و کیفیت تخممرغ در مرغان تخمگذار185458510.22059/ijas.2015.54585FAحیدرزرقیاستادیار گروه علوم دامی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدابوالقاسمگلیاناستاد گروه علوم دامی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدحسنکرمانشاهیاستاد گروه علوم دامی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20140816This experiment was conducted to evaluate the effects using of different levels of rosemary hydro-alcoholic extract (<em>Rosmarinus Officinalis </em>L.) on productive performance and egg quality indicators, in laying hens. The levels of rosemary hydro-alcoholic extract in this experiment were 0, 500, 1000 and 1500ppm. This experiment was conducted in a Blok Completely Randomized Design with 160 “hy-line-W36” laying hens in 4 treatments and 4 replicate (with 10 hens in each replicate) from 29 until 38 weeks of age. The results showed that the using of different levels of rosemary hydro-alcoholic extract had significantly effects on some parameters of performance and egg traits in laying hens (p<0.05). Hence, the highest rate of egg production and egg mass (g/b/d) and the lowest feed conversion ratio were belong to birds fed diets containing 1000ppm rosemary hydro-alcoholic extract. Also the albumen quality (HU) of eggs maintained for 21 days at 4 ° C in the resulting eggs from the birds that fed with diets containing rosemary hydro-alcoholic extract was higher than birds fed the control diet. The overall results showed that the additions of rosemary hydro-alcoholic extract in the diet of laying hens lead to improving performance and maintaining egg quality during storage.به منظور بررسی اثر افزودن سطوح مختلف عصارة هیدروالکلی رزماری به جیرة مرغان تخمگذار بر شاخصهای عملکرد تولیدی و پارامترهای کیفی تخممرغ، آزمایشی با استفاده از 160 قطعه مرغ تخمگذار سویة "هایلاین-W36" در دامنة سنی 38-29 هفتگی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی، با 4 تیمار، 4 تکرار و 10 قطعه پرنده در هر واحد آزمایشی انجام شد. گروههای آزمایشی شامل افزودن (صفر، 500، 1000 و 1500 قسمت در میلیون) عصارة هیدروالکلی رزماری به جیرة مرغان تخمگذار بود. بالاترین درصد تخمگذاری و تولید تودهای تخممرغ (روز/پرنده/گرم) و پایینترین ضریب تبدیل غذایی را پرندگان تغذیهشده با جیرة حاوی1000 قسمت در میلیون عصارة هیدروالکلی رزماری داشتند که این اختلافها در مقایسه با سایر گروههای آزمایشی معنادار بود (05/0P<). کیفیت سفیده (واحد هاو) تخممرغهای نگهداریشده به مدت 21 روز در شرایط 4 درجة سانتیگراد در تخممرغهای حاصل از پرندگان تغذیهشده با جیرههای حاوی عصارۀ هیدروالکلی رزماری در مقایسه با پرندگان تغذیهشده با جیرة شاهد بهطور معنادار (05/0P<) بالاتر بود. نتایج این مطالعه نشان داد که افزودن عصارۀ هیدروالکلی رزماری به جیرة غذایی مرغان تخمگذار دارای تأثیرات مثبتی بر عملکرد تولیدی و حفظ کیفیت تخممرغ طی مدت ذخیرهسازی است.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346120150321Comparison of Gompertz and artificial neutral network models of broiler growth received Artichoke extract in their drinking waterمقایسة مدل ریاضی گمپرتز و شبکة عصبی مصنوعی جهت تخمین فراسنجههای رشد جوجههای گوشتی دریافتکنندة عصارة کنگرفرنگی از طریق آب آشامیدنی9165458610.22059/ijas.2015.54586FAمریممیردریکوندیدانشآموختة کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه لرستانعباسمسعودیدانشجوی دکتری تغذیة دام، گروه علوم دامی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه لرستانآرشآذرفردانشیار، گروه علوم دامی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه لرستان0000-0002-7594-3623علیکیانیاستادیار، گروه علوم دامی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه لرستان0000-0003-4731-1546Journal Article20140824An experiment was carried out to estimate growth parameters of broiler chickens received Artichoke extract in their drinking water using Gompertz non-linear model and to compare Gompertz non-linear regression equation and artificial neural network modeling in terms of their ability to predict body weight of broiler chicks at day 42 of age. A total number of 250 one- day- old Ross 308 broiler chicks were used. The chicks received Artichoke extract in their drinking water at the doses of 0, 100, 200, 300 and 500 mg per liter. The birds were weighed at days 1, 2, 7, 14, 21, 24, 27, 30, 33, 35 and 42 of experimental period after 3 hours of fasting. Estimated mature body weight was significantly higher in birds received 200 mg/liter Artichoke extract in drinking water than the other birds (P<0.05). The chicks received 200 mg/liter Artichoke extract in their drinking water had a significantly higher coefficient of relative growth compared to the control group and those received 300 mg/liter Artichoke extract (P<0.05). The goodness of fit in terms of R2 values of the artificial neural network (ANN) model showed a higher accuracy of prediction for body weight of broiler chicks at day 42 of age than the equation established by Gompertz model (0.998 vs. 0.997, respectively). Because mean square error (MSE), mean absolute deviation (MAD), mean absolute percentage error (MAPE) was lower in the ANN than in Gompertz model, it estimated body weight of birds at day 42 of age better than did Gompertz model. این آزمایش به منظور تعیین اثر مصرف سطوح مختلف عصارة کنگرفرنگی از طریق آب آشامیدنی بر فراسنجههای رشد جوجههای گوشتی برآوردشده توسط مدل ریاضی گمپرتز و مقایسة توان پیشبینی آن با شبکة عصبی مصنوعی انجام گرفت. به این منظور از 250 قطعه جوجة گوشتی سویة رأس 308 استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل تیمار شاهد (آب فاقد عصارة کنگرفرنگی) و تیمارهای حاوی 100، 200، 300 و 500 میلیگرم عصارة کنگرفرنگی در هر لیتر آب آشامیدنی بود. در روزهای 1، 2، 7، 14، 21، 24، 27، 30، 33، 35 و 42 پرورش، جوجهها بعد از 3 ساعت گرسنگی وزنکشی شدند. بیشترین وزن زندة بلوغ به گروه شاهد مربوط بود و کمترین آن در جوجههایی مشاهده شد که آب آشامیدنی آنها حاوی 200 میلیگرم عصارة کنگرفرنگی (آرتیشو) در هر لیتر بود. ضریب رشد نسبی در جوجههای دریافتکنندة 200 میلیگرم عصارة آرتیشو بهطور معناداری بیشتر از جوجههای گروه شاهد و جوجههای دریافتکنندة 300 میلیگرم عصارة آرتیشو بود (05/0>P). نتایج مقایسة شاخصهای توان پیشبینی مدلها نشان داد که مدل شبکة عصبی مصنوعی با داشتن ضریب تبیین 9998/0 در مقایسه با ضریب تبیین 9977/0 مدل غیرخطی گمپرتز، برآورد نزدیکتری از وزن جوجههای گوشتی در پایان دورة پرورش داشت. شبکة عصبی مصنوعی با داشتن میانگین مربعات خطا، میانگین انحراف مطلق، میانگین درصد خطای مطلق و اریبی کمتر در مقایسه با مدل غیرخطی گمپرتز، برآورد بهتری از وزن جوجههای گوشتی در 42 روزگی ارائه کرد.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346120150321Effect of in ovo feeding of different nutrients into yolk sac and 36 h starvation after hatch on hatchability, growth performance and few blood parameters of broiler chicksبررسی تأثیرات تزریق مواد مغذی مختلف به کیسة زردة تخممرغهای بارور، همراه با 36 ساعت گرسنگی پس از تفریخ، بر قابلیت جوجهکشی، عملکرد رشد و برخی فراسنجههای خونی جوجههای گوشتی17275458710.22059/ijas.2015.54587FAنگینامیریدانشآموختۀ کارشناسی ارشد تغذیة دام و طیور، بخش علوم دامی دانشکدة کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمانمحمدسالار معینیدانشیار گروه علوم دامی ، بخش علوم دامی دانشکدة کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان0000-0003-3240-8521شیماتشرفیکارشناس، مرکز تحقیقات جهاد کشاورزی کرمان (دکتری تغذیة طیور)محدثهاسلامیدانشآموختۀ کارشناسی ارشد، بخش علوم دامی دانشکدة کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمانJournal Article20141020This study was conducted to evaluate the effects of <em>in ovo</em> feeding of different nutrients on hatchability, initial weight after hatch, growth performance, blood parameters, immune organs and intestinal morphology of broiler chicks. The experiment was conducted in a completely randomized design with 5 treatments, 3 replicates and 16 fertile eggs from Ross 308 breeders (28 Week old) in each replicate. Experimental treatments Included: without injection (control) and injection of 0.7 ml of different nutrients into the yolk sac of fertile eggs on 14.5 d of incubation period, including: distilled water (sham), amino acids, dextrin 10% and dextrin 20%. Chicks were fasted for 36 hours after hatch.The results showed that <em>in ovo</em> injection of amino acids can led to heavier birth weight, in compare to sham and control treatments. Chicks hatched from eggs treated with dextrose 10% showed significantly the highest weight gain in 22- 42 d priod. Also, at the same time, chicks hatched from egges injected with distilled water (sham) showed significantly the highest feed intake and FCR. Blood glucose level after hatch were significantly lower in control and shame treatments than other treatment. Blood cholesterol level was significantly lower in shame treatment. <em>In ovo</em> injection of dextrin 10% led to higher relative weight of thymus (at 7 d of age). Also, the lowest relative weight of bursa at 42 d was for control treatment.Jejunal villus highet in chicks aged 3 d was significantly higher for those hatched from eggs treated with dextrin 10%.In conclusion, it seems that <em>in ovo</em> injection of nutrients especially dextrin 10% and 20% can be helpful to improve the performance of broilers.این تحقیق به منظور مطالعة اثر قابلیت تغذیة جنینی بر درصد جوجه درآوری، وزن اولیه بعد از هچ، عملکرد رشد، فراسنجههای خونی، سیستم ایمنی جوجههای گوشتی و مورفولوژی پرزهای روده انجام گرفت. در این مطالعه 240 تخممرغ بارور سویة گوشتی راس- 308 (گلة مادر در سن 28 هفتگی)، در قالب طرح کاملاً تصادفی با پنج تیمار استفاده شدند. به هر تیمار سه تکرار و به هر تکرار 16 عدد تخممرغ اختصاص داده شد. تیمارها عبارت بودند از یک تیمار بدون تزریق (شاهد 1) و تزریق 7/0 میلیلیتر از مواد مغذی شامل آب مقطر (شاهد 2)، محلول اسیدهای آمینه، دکستروز 10 درصد و دکستروز 20 درصد، به کیسة زردة تخممرغهای بارور در روز 5/14 انکوباسیون. جوجهها بعد از هچ به مدت 36 ساعت از دسترسی به خوراک محروم بودند. وزن تولد در تیمار اسید آمینه در مقایسه با تیمار بدون تزریق و تزریق آب مقطر به طور معناداری بیشتر بود (05/0>P). بیشترین افزایش وزن در 22 تا 42 روزگی و کل دوره در تیمار تزریق دکستروز 20 درصد مشاهده شد که با تیمارهای تزریق آب مقطر و بدون تزریق اختلاف معناداری داشت. بیشترین مقدار خوراک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی به 22 تا 42 روزگی و کل دورة پرورش در تیمار آب مقطر مربوط بود. گلوکز خون جوجهها پس از هچ در تیمار تزریق آب مقطر و بدون تزریق از سایر تیمارها کمتر بود، همچنین کلسترول در تیمار تزریق آب مقطر کمترین مقدار را نشان داد. تزریق دکستروز 10 درصد سبب افزایش وزن نسبی تیموس (در هفتروزگی) شد. همچنین کمترین وزن نسبی بورس فابریسیوس در 42 روزگی در تیمار بدون تزریق مشاهده شد. تزریق دکستروز 10 درصد سبب افزایش طول پرز در مقایسه با سایر تیمارها در سه روزگی شد که البته با تیمار بدون تزریق اختلاف معناداری داشت. بر اساس نتایج این آزمایش، به نظر میرسد تزریق کربوهیدراتها به داخل تخم میتواند در بهبود عملکرد جوجهها مؤثر باشد.
پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346120150321Comparison of the estimators obtained from ordinary least squares and principle component analysis methods to predict carcass yield in Lori goats breedمقایسة برآوردهای حاصل از حداقل مربعات معمولی و تجزیة مؤلفههای اصلی در پیشبینی بازده لاشة بزهای نژاد لری29375458810.22059/ijas.2015.54588FAمجیدخالداریاستادیار گروه علوم دامی، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه لرستان0000-0002-5844-4881صاحبفروتنی فراستادیار گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی کرمانشاهJournal Article20141002The present study was carried out to establish the relationships between carcass yield and some body measurements in <em>Lori</em> goat breed. The first body weight (BW) and morphological traits of 186 heads goat were recorded. The animals were then slaughtered to calculate the carcass yield. Results showed the colinearity among the traits. In order to eliminate colinearity problems, principal component analysis was used. The final predicted coefficients of carcass yield for carcass weight, body weight, heart girth, paunch girth, height at wither, body lengthBL, animal length and body condition score was 0.0049, 0.0006, -0.0016, -0.0029, -0.0008, 0.0008, 0.0001 and 0.0175, respectively. Results showed that the problem of multicollinearity in the relationship between carcass yield and independent variables in goats can be solved using principal component analysis. This method leads to more stable and reliable coefficients with less standard error than those from ordinary least squares. Furthermore, Body measurements can be used as selection criterion to improve carcass yield that it cannot be recorded on a live animal.هدف این پژوهش به دست آوردن ارتباط بین بازده لاشه و برخی اندازههای بدن در بزهای نژاد لری بود. ابتدا وزن زنده و شش صفت ظاهری بدن برای186 بز اندازهگیری شد. سپس برای محاسبة بازده لاشه، دامها کشتار شدند. نتایج بیانگر وجود همخطی در متغیرهای وزن لاشه، وزن بدن و دور سینه بود. برای حذف اثر نامطلوب همخطی از روش تجزیة مؤلفههای اصلی استفاده شد. ضرایب نهایی پیشبینی بازده لاشه برای وزن لاشه، وزن بدن، دور سینه، دور شکم، قد، طول بدن، طول حیوان و نمرة وضعیت بدن به ترتیب 0049/0، 0006/0، 0016/0-، 0029/0-، 0008/0-، 0008/0، 0001/0 و 0175/0 بود. نتایج نشان داد که مشکل همخطی چندگانه بین متغیرهای مستقل در پیشبینی بازده لاشه با روش تجزیة مؤلفههای اصلی قابل حل بوده و این روش به برآورد ضرایب پایدار و قابل اعتماد با خطای معیار کمتر در مقایسه با برآوردهای حاصل از حداقل مربعات معمولی منجر میشود. نتایج این تحقیق همچنین نشان داد، به دلیل امکان اندازهگیری صفات ظاهری بدن در دام زنده، این متغیرها میتوانند به عنوان یک معیار انتخاب، برای بهبود صفاتی استفاده شوند که در دام زنده قابل اندازهگیری نیستند.
پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346120150321Effect of dietary omega-3 fatty acids on ovarian and insulin dynamic in Holstein dairy cowsتأثیر تغذیهای منبع اسیدهای چرب امگا-3 بر دینامیک تخمدان و انسولین در گاوهای شیری هلشتاین39465458910.22059/ijas.2015.54589FAصابرکاس آقاییدانش آموختۀ کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرجارمینتوحیدیدانشیار، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0002-3288-1709مهدیگنج خانلودانشیار، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرجحمیدکهراماستادیار، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرجهدیجواهری بارفروشیاستادیار بخش تحقیقات مدیریت پرورش دام و طیور مؤسسۀ تحقیقات علوم دامی کشور0000-0001-6244-8984Journal Article20131201The purposes of this study were to evaluate of ovarian and insulin dynamics in dairy cows fed omega-3 fatty acid source. Ten Holstein multiparous cows were selected and after adaptation period given diets containing palm oil (control) and fish oil (treatment) from day -40 to 60 after calving. The study carried to show the effect of omega-3 fatty acids on insulin resistance. Glucose tolerance tests were performed on days 14 and 42 after calving. The cows were synchronized using two injections of prostaglandin on days 20 and 34 after calving and consequently, ovarian dynamics were assessed. Blood samples were obtained on days -35, - 21, 0, 21, 42 and 62 days after calving. Experimental diets have not significant effect on the concentration of cholesterol, triglycerides, HDL cholesterol; however, omega-3 treatment significantly decreased LDL cholesterol levels. The results of the glucose tolerance test showed that omega-3 treatment improved insulin sensitivity. The number of small follicles (less than 6 mm) and medium (between 7 and 9 mm) and large (greater than 10 mm), there were no significant differences between experimental groups. According to results we suggested that feeding omega-3 could improve insulin resistance in Holstein dairy cows. <br /> هدف از این پژوهش مطالعۀ دینامیک تخمدان و انسولین در گاوهای شیری تغذیهشده با منبع اسید چرب امگا3 بود. 10 رأس گاو شیری چند شکمزا از نژاد هلشتاین انتخاب شدند و پس از دورۀ عادتدهی، جیرههای حاوی روغن پالم (شاهد) و روغن ماهی (تیمار) را از روز 40- تا 60 پس از زایش دریافت کردند. تست تحمل گلوکز در روزهای 14 و 42 پس از زایش به منظور بررسی دینامیک انسولین انجام گرفت. فحلی گاوها نیز با استفاده از دو تزریق پروستاگلاندین در روزهای 20 و 34 بعد از زایش، همزمان گردید و متعاقباً دینامیک تخمدان ارزیابی شد. نمونههای خون در روزهای 35-، 21-، صفر، 21، 42 و 63 روز بعد از زایش جمعآوری شد. روغن ماهی بر غلظت پلاسمایی گلوکز، نیتروژن اورهای، کلسترول، تریگلیسرید و HDL تأثیر معناداری نداشت، اما غلظت LDL را به طور معناداری (05/0P<) کاهش داد. نتایج حاصل از تست تحمل گلوکز از بهبود حساسیت به انسولین در تیمار مصرفکنندۀ اسیدهای چرب امگا-3 حکایت داشت. از نظر تعداد فولیکول کوچک، متوسط و بزرگ تفاوت معناداری بین گروههای آزمایشی مشاهده نشد. بنابراین، تغذیۀ اسید چرب امگا-3 در گاوهای شیری هلشتاین میتواند سبب بهبود مقاومت به انسولین شود.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346120150321Filtration of home-made lecithin-based semen extender has no effect on post-thawed buck sperm qualityتأثیر فیلترکردن رقیقکنندۀ منی دستساز بر پایۀ لسیتین بر کیفیت اسپرم بز بعد از انجماد47535459010.22059/ijas.2015.54590FAمهدیژندیاستادیار، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرج0000-0003-2886-9747رضانوعی رازلیقیدانشجوی سابق، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، کرجمحسنشرفیاستادیار، گروه علوم طیور، دانشکدة کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس،Journal Article20141105The goal of this study was the evaluation of semen extender filtration on post-thawed buck sperm quality. A total 16 ejaculates were collected from four buck (4 ejaculates from each buck) twice a week. After semen collection and primary evaluation, collected semen samples were pooled and divided into two equal parts. Each part was diluted with one of the following extenders: 1) non-filtered lecithin-based extender and 2) filtered lecithin-based extender. After thawing, sperm motility and velocity parameters, plasma membrane integrity and functionality, MDA level, acrosome integrity, and apoptosis features were evaluated. The obtained results showed that all evaluated parameters, with exception of LIN, did not alter by both extenders (<em>p</em> > 0.05). In conclusion, it seems that filtration of lecithin-based semen extender have no detrimental effect on <em>in vitro</em> sperm quality parameters. However, more study is required to reveal the effect of extender filtration on advance <em>in vitro</em> assessments and fertilityهدف این مطالعه ارزیابی فیلترکردن رقیقکنندۀ منی بر کیفیت اسپرم بز بعد از انجماد بود. 16 انزال از چهار بز (چهار انزال از هر بز) دو بار در هفته جمعآوری شد. بعد از جمعآوری منی و ارزیابی اولیه، نمونههای منی جمعآوریشده با هم مخلوط و سپس به دو قسمت مساوی تقسیم شدند. هر قسمت با یکی از دو رقیقکنندۀ زیر رقیق شد: 1. رقیقکنندۀ فیلترنشده بر پایۀ لسیتین و 2. رقیقکنندۀ فیلترشده بر پایۀ لسیتین. بعد از یخگشایی، فراسنجههای جنبایی و سرعت اسپرم، یکپارچگی و عملکرد غشای پلاسمایی، سطح مالون دیآلدهاید، یکپارچگی آکروزوم و وضعیت آپوپتوزیس ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که فراسنجههای ارزیابیشده بهجز درصد خطیبودن جنبایی، با هیچیک از دو رقیقکننده تغییر نیافتند (05/0P<). در نتیجه بهنظر میرسد که فیلترکردن رقیقکننده بر پایۀ لسیتین اثر مخربی روی فراسنجههای کیفی آزمایشگاهی اسپرم ندارد. به هرحال، مطالعۀ بیشتر برای آشکارکردن اثر فیلترکردن رقیقکننده به ارزیابیهای آزمایشگاهی پیشرفته و باروری نیاز دارد.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346120150321The effect of nano manganese sources on performance and manganese bioavailability in broiler chickensتأثیر استفاده از منابع مختلف نانو منگنز در جیره بر عملکرد و زیستفراهمی منگنز در جوجههای گوشتی55635459110.22059/ijas.2015.54591FAلیلالطفیدانشجوی دکترای تغذیة طیور، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران،مجتبیزاغریدانشیار پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرجسعیدزین الدینیدانشیار پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0001-5741-814Xمحمودشیوازاداستاد پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرجداریوشداوودیاستادیار، بخش نانوتکنولوژی پژوهشکدة بیوتکنولوژی کشاورزی ایرانJournal Article20150210This study was conducted to evaluate the bioavailability of nano and micro sources of manganese in broiler chickens. Two hundred and eight, 10-d-old male Ross 308 broilers in a completely randomized design with 13 treatments, 4 replications and 4 chicks per replicate were studied for 35 days. During the experimental period, a basal corn-soybean meal diet containing 20 ppm Mn (control treatment) was supplemented with 70, 120, and 170 mg/Kg, Mn as graded levels, from four different sources (nano manganese oxide, carbonate and sulfate and micro manganese sulfate) and fed <em>ad libitum</em>. Results indicated that in comparison with micro MnSO<sub>4</sub>, nano manganese increased bone breaking strength significantly (P<0.01). The bioavailability of different sources of nano manganese in comparison to micro MnSO<sub>4</sub> was higher significantly (P<0.01). The bioavailability of nano manganese sulfate, Carbonate and Oxide in comparison to micro manganese sulfate, on the basis of bone manganese content, was 324, 158 and 125 percent respectively. In conclusion, nano manganese had the substitutability of micro manganese sulfate in broilers diet to reduce leg abnormalities with no negative effect on performance.این پژوهش به منظور بررسی زیستفراهمی منابع مختلف نانو منگنز در مقایسه با میکرو سولفات منگنز، به عنوان منبع استاندارد این ماده، در خوراک طیور و بررسی اثر این مواد بر فراسنجههای استخوانی اجرا شد. 208 قطعه جوجه خروس گوشتی سویة راس 308 در 10 روزگی در طرحی کاملاً تصادفی با 13 گروه آزمایشی، چهار تکرار و چهار پرنده در هر تکرار به مدت 35 روز مطالعه شدند. ترکیبات منگنز از چهار منبع مختلف (نانو اکسید، نانو کربنات، نانو سولفات و میکرو سولفات منگنز)، در سه سطح (70، 120 و 170 میلیگرم در کیلوگرم جیره) به عنوان سطوح درجهبندیشده به جیرههایی حاوی 20 میلیگرم در کیلوگرم منگنز (تیمار شاهد)، اضافه شدند و آزادانه در اختیار پرندگان قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نانو منگنز در مقایسه با میکرو سولفات منگنز، سبب افزایش معنادار مقاومت استخوان در برابر نیروی فشاری شکننده شد (01/0P<). زیستفراهمی ترکیبات مختلف نانو منگنز، در مقایسه با میکرو سولفات منگنز، به طور معناداری بیشتر بود (01/0P<). برای محتوای منگنز استخوان، زیستفراهمی نانو سولفات، نانو کربنات و نانو اکسید منگنز در مقایسه با میکرو سولفات منگنز، به ترتیب برابر با 324، 158 و 125 درصد بود. به طور کلی نتایج این بررسی بیانگر قابلیت جایگزینی میکرو سولفات منگنز به وسیلة ترکیبات نانو منگنز در جیره، به منظور کاهش مشکلات پا در جوجههای گوشتی، بدون مشاهدة اثر منفی در عملکرد بود.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346120150321Identification of genomic regions associated with wool diameter in Iranian sheep breedsشناسایی مناطق ژنومی مرتبط با قطر پشم در نژادهای گوسفند ایرانی65725459210.22059/ijas.2015.54592FAمهدیهراستی فردانشجوی کارشناسی ارشد، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرجاردشیرنجاتی جوارمیدانشیار، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران و قطب علمی بهبود کمیت و کیفیت لاشة گوسفندان، کرج0009-0006-4374-4343محمد حسینمرادیاستادیار، دانشکدة کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه اراک، اراک0000-0001-5877-0866رستمعبداللهی آرپناهیاستادیار، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، پاکدشتJournal Article20141226The objective of the present study was to scan the whole genome in sheep for identifying the loci associated with wool diameter. Blood samples were collected from 94 animals, consisting 47 samples per each Lori-Bakhtiary and Zel breeds. Genotyping of samples were performed using Ovine 50k SNP Chip arrays. Quality control filters were applied for the initial genotyping data and 48,056 SNPs belonging to 90 animals were used in the final analysis. The wool samples of these animals were collected and analyzed for the mean fiber diameter and the proportion of fiber that were equal or more than 30 µm using OFDA technology. The fixed effects of herd, birth date and sex were examined and the genome wide association study (GWAS) was performed using PLINK software where FDR correction was used to adjust the error rate. Considering the significant fixed effects in the genomic wide association analysis, three SNPs on chromosomes 1 and 6 (two SNPs) were identified that significantly affect (p<0.05) the trait proportion of fiber equal to or more than 30 µm. Study of genes that had previously been identified in these regions revealed the presence of major genes affecting the quality of wool in these regions.
هدف از این پژوهش پویش ژنوم گوسفند برای شناسایی جایگاههای مؤثر بر قطر پشم در نژادهای بومی کشور بود. برای این منظور نمونههای خون 94 حیوان، شامل 47 رأس از نژاد ایرانی زل و 47 رأس از نژاد ایرانی لریبختیاری تهیه شد و پس از استخراج DNA، نمونهها با استفاده از آرایههای Ovine 50k SNP Chip تعیین ژنوتیپ شدند. دادههای حاصل به منظور بررسی کیفی آنالیز شدند. پس از این مراحل، در نهایت مجموع 48056 نشانگر SNP مربوط به 90 حیوان آنالیز شدند. نمونة پشم این حیوانات نیز جمعآوری و صفات میانگین قطر الیاف و نسبت الیاف مساوی یا بیشتر از 30 میکرومتر، با استفاده از فناوری OFDA اندازهگیری شدند. در آنالیزهای آماری اثر عوامل ثابت گله، سال تولد و جنس حیوان بررسی شد. پس از شناسایی تأثیرات معنادار، آزمون پویش ژنومی در نرمافزار PLINK ارزیابی و برای کنترل نرخ اشتباه از تصحیح FDR استفاده شد. با در نظر گرفتن این نتایج در آنالیزهای پویش ژنومی، در مجموع سه جایگاه نشانگری روی کروموزومهای 1 و 6 با یک اثر معناداری روی صفت نسبت الیافی که مساوی یا بیشتر از 30 میکرومتر هستند، شناسایی شد (05/0p<). بررسی ژنهای شناساییشده در این مناطق نیز نشاندهندة وجود ژنهای مهم تأثیرگذار بر کیفیت پشم در این مناطق است.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346120150321Prediction of metabolizable energy of current barley cultivars in
Alborz province by linear regression equationsپیشبینی انرژی قابل سوختوساز ارقام رایج جو در استان البرز با استفاده از معادلات تابعیت خطی73815459310.22059/ijas.2015.54593FAرسولاکبریدانشآموختة کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرجحسینمروجدانشیار، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0002-8746-999Xکامرانرضا یزدیدانشیار، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0002-1835-8612Journal Article20140111This study was carried out to determine regression equations for prediction of apparent metabolizable energy corrected by nitrogen (AMEn) using 11 barley cultivar (valfajr, Karon, Bahman, Aras, Dasht, Afzal, Zarjo, Kavir, Reihani, Makui and Yousef) the seeds obtain from Alborz province, Iran. All of the cultivar were analyzed based on proximate analysis, starch, NDF and ADF. Result showed that ether extract (EE) and nitrogen free extract (NFE) is related to the most (25.5) and lowest (4.2) CV, respectively. The metabolizable energy was measured on adult roosters (Rhode Islandred) using Chromic Oxide marker. The experimental diets were composed of 30% of test sample and the remaining 70% was a combination of other ingredients held constant across diets. The result of multiple regression equations was shown that starch was the best factor for prediction of AMEn of diets. The equation for prediction of AMEn based on chemical composition was:
AMEn <sub>barley</sub> (kcal/kg of DM) = 52 × Starch (R<sup>2</sup>=0.983, P<0.000)این تحقیق به منظور تعیین معادلات پیشبینی انرژی قابل سوختوساز ظاهری تصحیحشده برای نیتروژن (AMEn) در 11 رقم جوِ رایج (والفجر، کارون، بهمن، ارس، دشت، افضل، زرجو، کویر، ریحانی، ماکویی و یوسف) در استان البرز تهیه شد. همة این ارقام از لحاظ آنالیز تقریبی، نشاسته، الیاف نامحلول در شویندة خنثی و الیاف نامحلول در شویندة اسیدی، تجزیه و تحلیل شدند. این نتایج نشان داد بیشترین ضریب تغییرات مربوط به چربی خام 5/25 درصد و همچنین کمترین ضریب تغییرات مربوط به عصارة عاری از نیتروژن 2/4 درصد بود. اندازهگیری انرژی قابل سوختوساز با نشانگر اکسید کروم روی خروسهای بالغ ردایلند قرمز صورت گرفت. جیرة پایه در این تحقیق شامل ذرت، کنجالة سویا و مکملهای ویتامینی و معدنی و هریک از جیرههای آزمایشی نیز حاوی 30 درصد جو بهعنوان جایگزین ذرت و سویا در جیرة پایه و 70 درصد باقیمانده در بین جیرهها ثابت بود. نتایج حاصل از تابعیت چندگانه نشان داد که نشاسته برای معادلة تخمین انرژی قابل سوختوساز مناسبتر از سایر متغیرهاست. معادلة پیشبینی انرژی قابل سوختوساز بر اساس ترکیب شیمیایی به صورت زیر است:
AMEn <sub>barley</sub> (kcal/kg of DM) = 52 × Starch (R<sup>2</sup>=0.985, P<0.000)
پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346120150321Study of consequences and factors affecting the incidence of retained placenta in Holstein dairy cattle of Isfahan province of Iranبررسی پیامدها و عوامل مؤثر بر میزان وقوع جفتماندگی در گاوهای هلشتاین استان اصفهان83915459410.22059/ijas.2015.54594FAابوالفضلمهنانیکارشناس ارشد گروه علوم دامی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهانعلیصادقی سفیدمزگیاستادیار گروه علوم دامی، دانشکدۀ کشاورزی، دانشگاه صنعتی اصفهان0000-0001-6261-4057مهدیصفاهانی لنگرودیدامپزشک مامایی، شرکت کشت و دام فکا، اصفهانJournal Article20150119The objectives of this study were to 1) describe the risk factors, incidence, production and reproduction consequences of retained placenta in dairy cows, and 2) estimate the financial losses associated with retained placenta. Calving records from March 2008 to December 2013 comprising 59,341 calving were included in the data set. The effects of risk factors on retained placenta incidence were quantified using a multivariable logistical regression model and effect of retained placenta on production and reproduction performance were analyzed using a mixed linear model in SAS software. The average incidence of retained placenta per year was 9.7 % ranged between 7.9 to 11.6 %. Results from the logistic regression analysis demonstrated that calving year, parity number and calving season, twining, dystocia, and stillbirth significantly influenced (<em>P</em> < 0.01) the incidence of retained placenta. Cow with highest odds of retained placenta were those first parity cows that calved in winter and had stillbirth, twining, and dystocia in recent years. Results showed that a case of retained placenta significantly (<em>P</em> < 0.05) reduced 305-d milk yield by 320 kg/cow per lactation but had no significant effects on 305-d fat and protein percentages. Depressive effects of retained placenta (<em>P</em> < 0.05) on reproduction efficiency were quantified by an increase in open days and number of inseminations per conception of 11.55 ± 1.48 and 0.17 ± 0.02 per cow per lactation, respectively. Economic losses due to retained placenta ranged from $US 144 to 279 with a mean of $US 200 per case. Results of the present study could be useful in cost-benefit analysis of retained placenta management control programs.این پژوهش دو هدف داشت: 1. بررسی عاملهای مؤثر بر وقوع جفتماندگی و پیامد تولیدی و تولیدمثلی ناشی از آن و 2. تخمین زیان مالی ناشی از یک مورد وقوع جفتماندگی در گلههای صنعتی گاو شیری استان اصفهان. برای این منظور از دادههای مربوط به 59341 زایش که طی فروردین 1387 تا آذر1392 از چهار گاوداری صنعتی جمعآوری شده بود، استفاده شد. برای بررسی اثر عوامل مؤثر بر میزان وقوع جفتماندگی از رگرسیون لجستیک و برای بررسی پیامد ناشی از هر مورد جفتماندگی از مدل مختلط نرمافزار SAS استفاده شد. بهمنظور برآورد زیان مالی ناشی از جفتماندگی، از یک مدلسازی زیست-اقتصادی استفاده شد. دامنۀ وقوع جفتماندگی بین 9/7 تا 2/11 و میانگین آن 7/9 درصد بود. نتایج حاصل از آنالیز لجستیک نشان داد که سال، فصل و شکم زایش، سختزایی، مردهزایی و دوقلوزایی بر وقوع جفتماندگی اثر معنادار داشت (01/0<em>P</em> < ). بیشترین نسبت بخت ابتلا به جفتماندگی مربوط به گاوهای زایش 6 و بالاتر بود و در فصل بهار، دوقلوزایی، مردهزایی یا سختزایی داشتند. جفتماندگی اثر منفی و معناداری بر تولید شیر داشت، طوری در یک دوره شیردهی به ازای هر گاو 320 کیلوگرم تولید را کاهش داد (05/0<em>P</em> < )؛ ولی بر درصد چربی و پروتئین شیر تأثیری نداشت (05/0 < <em>P</em>). جفتماندگی با افزایش روزهای باز (48/1 ± 55/11 روز) و تعداد تلقیح منجر به آبستنی (023/0 ± 17/0)، منجر به افت عملکرد تولیدمثلی شد (05/0<em>P</em><). بر اساس اطلاعات اقتصادی سال 1391، خسارت ناشی از هر مورد وقوع جفتماندگی به طور میانگین 6 میلیون ریال تخمین زده شد. نتایج این مطالعه میتواند در تجزیه و تحلیلهای هزینه-فایدۀ مربوط به راهکارهای مدیریتی در کنترل جفتماندگی استفاده شود.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346120150321Subsequent productive performance and breast muscle development in fasted neonatal broiler chicks injected with calcium gluconateعملکرد تولیدی و توسعة عضلة سینه در جوجة گوشتی متأثر از تنش گرسنگی پساز تفریخ در پاسخ به تزریق گلوکوناتکلسیم931015459510.22059/ijas.2015.54595FAجعفرآروانکارشناس ارشد، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستانحشمت الهخسروی نیادانشیار، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه لرستانسعیدمحمدزادهعضو هیات علمیJournal Article20130923This study was carried out to examine the effect of post hatch fasting (PHF) period with and without subcutaneous injection of 0.6 ml Ca-gluconate (Ca-g) on productive performance and breast muscle development in broiler chicks up to day 28 of age. Weight gain (WG) and feed intake (FI) were significantly reduced and FCR was increased as PHF lasted for 36 h. Injection of Ca-G did not improve WG and FI of the chicks compared to the control group (without injection). Post hath fasting through 36 h of age suppressed WG, FI and FCR and increased mortality rate up to day 28 of age (P>0.05). Economic efficiency factor was decreased in coordinate with increase in PHF periods and it was lower in Ca-G injected birds compared to the control birds. Breast weight, breast muscles weight, breast external dimensions and breast muscle histology was not affected by extended PHF up to 48 h and Ca-G injection. Breast bone weight was decreased in the chicks experienced PHF for 48 h. It was concluded that PHF greater than 24 h has negative impact on productive performance in broiler chicks at 28 d of age. Administration of Ca-g to the neonate broiler chicks did not improve performance and showed an adverse effect on viability of the birds.این آزمایش با هدف بررسی تأثیر صفر، 12، 24، 36 و 48 ساعت گرسنگی پس از تفریخ، با و بدون تزریق زیرجلدی 6/0 میلیلیتر گلوکوناتکلسیم بر عملکرد تولیدی و توسعة عضله سینه در جوجة گوشتی تا 28 روزگی اجرا شد. گرسنگی پس از تفریخ، مصرف خوراک و افزایش وزن جوجه در دوره<sub></sub>های سنی مختلف تا 28 روزگی را به طور معناداری کاهش داد. تزریق گلوکونات کلسیم موجب بهبود صفات عملکردی در جوجه نشد. طولانیشدن گرسنگی پس از تفریخ تا 36 ساعت باعث افزایش تلفات جوجهها شد. تزریق گلوکوناتکلسیم درصد تلفات جوجههای متأثر از گرسنگی را افزایش داد (05/0P<). شاخص راندمان اقتصادی با افزایش زمان گرسنگی تا 36 ساعت کاهش یافت و برای جوجههای دریافتکنندة گلوکوناتکلسیم کمتر از گروه فاقد تزریق بود. گرسنگی پساز تفریخ تا 48 ساعت تأثیر معناداری بر وزن سینه، وزن عضلات بزرگ و کوچک سینه، ابعاد ظاهری سینه و بافتشناسی سینه در 28 روزگی نداشت ولی وزن استخوان سینه را کاهش داد. نتیجهگیری شد که گرسنگی پس از تفریخ بیش از 24 ساعت، تأثیر منفی بر عملکرد تولیدی جوجههای گوشتی تا 28 روزگی دارد. تزریق زیرجلدی 6/0 میلیلیتر گلوکوناتکلسیم، عملکرد تولیدی و توسعة عضلة سینه جوجههای گوشتی متأثر از گرسنگی پس از تفریخ را بهبود نداد.پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477346120150321The effects of seaweed Gracilariopsis persica in the diet on performance and and thyroid hormones in laying Japanese quailبررسی تأثیرات استفاده از جلبک دریایی گراسیلاریوپسیز پرسیکا در جیره بر عملکرد و غلظت سرمی TSH و هورمونهای تیروئیدی بلدرچین تخمگذار ژاپنی1031095459610.22059/ijas.2015.54596FAبهنامعباس پوردانشجوی دکتری، گروه علوم دام و طیور، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهرانسید داودشریفیدانشیار، گروه علوم دام و طیور، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران0000-0002-4129-7600Journal Article20130423The aim of this study was to investigate the effects seaweeds <em>Gracilariopsis persica</em> in diets on performance and TSH, T3 and T4 hormones in serum of laying quail. A total of 112 laying quails were randomly allocated into four dietary treatments (diets containing 0, 1, 3 and 5% seaweed) with 4 replicates of 7 birds each. The birds were fed on experimental diets for 12 weeks. Eggs were collected daily and weighed. Then egg yield (based on hen day), egg mass, feed conversion ratio and the percent of abnormal eggs were calculated during the 7-10, 11-14, 15-18 and 7-18 weeks of age. At the end of the experiment, the blood samples were taken from two birds per each replicate and analyzed for T3, T4, TSH hormones. There were no significant differences in egg production, feed intake, feed conversion ratio, egg weight, egg mass and percentage of abnormal eggs between treatments. However, the highest egg production was belonged to birds fed 3% of seaweed in diets and had significant difference with birds fed on diets containing 5% seaweed (P<0.05). There were no significant differences in T3, T4, TSH of serum between treatments. As conclusion, <em>Gracilariopsis persica</em> can be include up to 3% in laying quail diets.
این آزمایش به منظور مطالعة تأثیر استفاده از جلبک دریایی <em>گراسیلاریوپسیز پرسیکا</em> در جیره بر عملکرد و غلظت سرمی TSH و هورمونهای تیروئیدی بلدرچین تخمگذار ژاپنی با استفاده از 112 قطعه بلدرچین در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار و چهار تکرار به مدت دوازده هفته انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی شامل جیرههایی با سطوح صفر (شاهد)، 1، 3 و 5 درصد جلبک بودند. تخمهای تولیدی روزانه جمعآوری و توزین شد. درصد تولید بر اساس روز پرنده، تودة تخم، ضریب تبدیل غذا و میزان تولید تخمهای غیرطبیعی برای دورههای 10-7، 14-11، 18-15 هفتگی و کل دورة آزمایش(18-7 هفتگی) محاسبه شد. در هفتة پایانی آزمایش غلظت سرمی هورمونهای T3، T4، TSH در نمونههای خون دو پرنده از هر تکرار اندازهگیری شد. تفاوت معناداری بین پرندگان مربوط به تیمارهای حاوی جلبک با پرندگان شاهد از نظر تعداد تخمگذاری، مصرف خوراک، ضریب تبدیل، وزن تخم، تودة تخم و درصد تخم غیرطبیعی مشاهده نشد. بیشترین تخمگذاری مربوط به پرندگانی بودکه جیرة حاوی 3درصد جلبک دریافت کردند و از این نظر با پرندگان تغذیهشده با جیرههای حاوی 5 درصد جلبک تفاوت معناداری داشتند (05/0P<). اثر تیمارهای آزمایشی بر غلظت سرمی هورمونهای T3، T4، TSH معنادار نبود. بر اساس نتایج این تحقیق میتوان از جلبک دریایی <em>گراسیلاریوپسیز پرسیکا</em> تا سطح 3درصد در جیرة بلدرچین ژاپنی استفاده کرد.