پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477350120190522Study of the correlation among milk production traits, its components and the breeding value of these traits with predicted methane using volatile fatty acids in Iranian Holstein cattleبررسی همبستگی بین تولید و ترکیب شیر و ارزش اصلاحی آن ها با میزان متان پیش بینی شده از طریق اسیدهای چرب فرار در گاوهای هلشتاین ایران1107237810.22059/ijas.2017.230439.653526FAعلیجلیل سرقلعهدانشجوی دکتری، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران0009-0000-1376-4294محمدمرادی شهربابکاستاد، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0003-1560-7641حسینمرادی شهربابکاستادیار، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0002-6680-7662اردشیرنجاتی جوارمیدانشیار، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0002-0228-011Xمهدیساعتچیاستادیار، گروه علوم دامی، دانشکده علوم کشاورزی و زیستی، دانشگاه ایالتی آیووا آمریکاJournal Article20170511The methane production from ruminant production system was estimated to reach 250-500 L per animal per day which has been reported to contribute up to 8-10 % of global warming during the next 50-100 years. The aim of this study was to investigate the correlation among methane emission (predicted by volatile fatty acids) with milk production traits, its components and breeding values (BV) of these traits in Iranian Holstein cattle. The rumen digesta was obtained from 150 cattle through stomach tubing and this population divided into 2 groups with 75 cattle in each (the groups have different milk production BV). Data were analyzed by R.3.3.0. The results showed that methane emission per unit of milk and fat were different in the two groups (P<0.0001). Also, the BVs of milk production, fat and protein traits and daily production of milk, fat and protein had weak to moderate negative correlation with methane emission per unit(P<0.05). The highest correlation was observed between daily production of fat with methane emission per unit of fat (-0.79) as well as daily milk production with methane emission per unit of milk (-0.62). These results showed that methane emission may be reduced by indirect selection per generation for the traits had a high correlation with the gas (daily production of milk and fat).در سیستم تولیدی نشخوارکنندگان، هر حیوان روزانه 500-250 لیتر متان تولید میکند بهطوریکه تخمین زده شده است میزان مشارکت نشخوراکنندگان در گرمای جهان معادل با 10-8 درصد در طول 100-50 سال آینده میباشد. هدف از این تحقیق بررسی مقدار همبستگی میزان متان (پیشبینیشده از طریق اسیدهای چرب فرار) با صفات تولید شیر، اجزای متشکل آن و ارزشهای اصلاحی این صفات در گاوهای هلشتاین ایران میباشد. در این راستا مایع شکمبه از دو زیر جمعیت 75 راسی به روش لوله مری جمعآوری گردید (زیر جمعیتها از نظر ارزش اصلاحی تولید شیر با یکدیگر متفاوت بودند). آنالیز دادهها در محیط R.3.3.0 انجام شد. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که مقدار متان پیشبینیشده بهازای یک واحد شیر و چربی در دو زیر جمعیت تفاوت بسیار معنیداری با یکدیگر دارند (0001/0P <). همچنین در این پژوهش مشخص گردید که ارزش اصلاحی صفات مرتبط با تولید و ترکیب شیر با میزان متان تولید شده بهازای یک واحد محصول دارای همبستگی منفی ضعیف تا متوسط میباشند (05/0P <). بیشترین مقدار همبستگی میان تولید روزانه چربی با میزان متان تولیدی بهازای یک کیلوگرم چربی (79/0-) و تولید روزانه شیر با میزان متان تولیدی بهازای یک گیلوگرم شیر (62/0-) بود. این نتایج نشان میدهد که احتمالا میزان متان تولیدی را میتوان بهطور غیر مستقیم و از طریق صفات که دارای همبستگی بالا با این انتشار متان هستند (مانند تولید روزانه چربی یا شیر) در هر نسل کاهش داد.https://ijas.ut.ac.ir/article_72378_01e7c418bd5f303df3cfda9ae6e72adc.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477350120190522Effect of increasing concentration of dietary fiber in diets supplemented with plant oil on milk fat concentration, rumen parameters and feeding behavior of mid-lactating cowsتأثیر افزایش غلظت الیاف در جیره های مکمل شده با روغن گیاهی روی غلظت چربی شیر، فراسنجههای شکمبه و رفتار تغذیه ای گاوها در اواسط شیردهی11217237910.22059/ijas.2019.274806.653682FAحمید رضامیرزایی الموتیدانشیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجاناصغرآقاییدانشجوی سابق کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجانکامراناکبری پابندیدانشجوی سابق کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زنجانمیناوزیری گهردانشجوی سابق دکتری، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرجمدیر تحقیق و توسعه شرکت آتی زیست دامJournal Article20190204This experiment was conducted to investigate the effects of different levels of dietary NDF in diets rich in plant oil (sunflower) on milk performance and feeding behavior of mid-lactating Holstein dairy cows. Four primiparous (BW: 525±30 kg; DIM: 103±6) and four multiparous (BW: 587±88 kg; DIM: 99±12) cows were used in a 4×4 replicated Latin square design with 21-d experimental periods. Cows were received 1 of 4 four treatments: 1) 31% fiber (NDF) and no supplement plant oil, LF, 2) 31% fiber with 2% supplement plant oil, LFO 3) 35% fiber with 2% plant oil, MFO 4) 39% fiber with 2% plant oil, HFO. Daily dry matter intake (DMI), milk yield and composition, blood metabolites, dry matter digestibility, rumen fluid characteristics and BW variations were determined. There was no significant different in milk production among diets. Milk fat (P<0.01) and protein (P<0.05) concentrations were significantly affected by treatments. Dry matter intake and DM digestibility were higher (P<0.01) in LFO diet. The cows fed HFO had higher NDF digestibility (P<0.01). Total VFA and acetate concentration were greater for HFO diet and propionate concentration was greater for LFO diet (P<0.01) than the others. Rumen fluid pH was increased by increasing dietary NDF concentration (P<0.01). Chewing activity was positively affected by increasing concentration of dietary NDF (P<0.01). This study showed that diets rich in plant oil and low concentration of NDF induce the milk fat depression in mid-lactating cows.بهمنظور مطالعه اثر افزایش غلظت الیاف (الیاف نامحلول در شوینده خنثی) در جیرههای مکمل شده با روغن گیاهی بر عملکرد و رفتار تغذیهای گاوهای اواسط شیردهی از چهار رأس گاو هلشتاین یک بار زایش کرده و چهار رأس چند بار زایش کرده بهترتیب با میانگین وزنی 30±525 و 88±585 کیلوگرم و روزهای شیردهی 12±99 روز استفاده شد. گاوها به چهار جیره غذایی به ترتیب با غلظت الیاف 31، 31، 35 و 39 درصد و با اضافه کردن 2 درصد روغن آفتابگردان در قالب طرح مربع لاتین 4×4 اختصاص داده شدند. یکی از جیرههای با 31 درصد الیاف بدون اضافه شدن روغن بود. دورههای آزمایشی 21 روز بود و نمونهگیری در هفته سوم انجام شد. نتایج نشان داد که افزایش الیاف جیره به 35 و 39 درصد باعث کاهش در ماده خشک مصرفی میشود (01/0>P). قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی، پروتئین و الیاف با افزودن روغن به جیره با الیاف بالا تمایل به کاهش نشان داد (1/0>P). فعالیت جویدن با افزایش الیاف جیره به 35 و 39 تمایل به افزایش نشان داد (1/0>P). افزودن روغن با الیاف پایین باعث کاهش pH شکمبه، نسبت استات به پروپیونات و درصد چربی و پروتئین شیر شد ولی با الیاف متوسط و بالا این تأثیر وجود نداشت. بهطور کلی اثرات متفاوتی از روغن بر عملکرد حیوان با درصد الیاف مختلف مشاهده شد.https://ijas.ut.ac.ir/article_72379_d2359063059bbd2f5003fce0c81aa6ea.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477350120190522The effect of Curcumin on plasma lipid profile and some sperm quality traits in broiler breeder roostersتأثیر کورکومین بر پروفیل لیپیدهای پلاسما و برخی فراسنجههای کیفیت اسپرم خروسهای مادرگوشتی23337238010.22059/ijas.2017.239397.653550FAامینکاظمی زادهدانشجوی کارشناسی ارشد، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایراناحمدزارع شحنهاستاد، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایرانسعیدزین الدینیدانشیار، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0001-5741-814Xعلیرضایوسفیاستادیار بخش پاتولوژی و حیوانات تحت آزمایش، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانمهدیحیدریدانشجوی دکتری، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایرانمیثمتوکلی الموتیمدیر تولید گروه تولیدی رامسر طیور، تنکابن، ایرانزربختانصاری پیرسزاییدانشیار، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایرانJournal Article20170808This study was aimed to determine the effect of dietary Curcumin supplementation on the plasma lipid profile and some sperm quality parameters in broiler breeder roosters. In a completely randomized design, a total of twenty-eight 51-weeks-old Ross-308 roosters were randomly assigned to 4 treatment groups (n=7) and individually caged for 9 successive weeks. Treatments were different levels of Curcumin that were added to a basal diet including: T1, control (no Curcumin supplement), T2, 0.006%; T3, 0.012%, and T4, 0.018% of the diet. To determine plasma lipid profile, blood samples were collected from five birds/treatment at the end of the trial. Also, semen samples were weekly collected from each bird during the experiment, and sperm motility and plasma membrane integrity were evaluated. The results showed that concentrations of the plasma glucose, triglyceride, total cholesterol, and LDL were decreased, and concentrations of HDL were increased in T3 and T4 groups compared to the control group (P < 0.05). There were no significant differences in plasma lipid profile and plasma concentration of glucose between T1 and the control group (P<0.05). Sperm plasma membrane integrity and motility were linearly improved in treated groups compared to the control (P<0.05). The highest decrease in plasma lipid profile and most improvements in sperm motility and plasma membrane integrity was observed in T4 groups compared with other groups. In conclusion, considering all the measured parameters, dietary supplementation of 0.018% Curcumin had the best response on modifying plasma lipid profiles and improving sperm quality characteristics compared with other treatments.هدف این آزمایش، مطالعه اثر تغذیه کورکومین بر پروفیل لیپیدهای پلاسما و برخی از فراسنجههای اسپرم خروسهای مادرگوشتی بود. آزمایش با 28 قطعه خروس سویه راس 308 از سن 51 هفتگی و به مدت 9 هفته، در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 7 تکرار، در قفسهای انفرادی انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلف کورکومین بودند (تیمار 1: فاقد کورکومین (شاهد)، تیمار 2: 006/0، تیمار 3: 012/0 و تیمار 4: 018/0 درصد جیره) که به جیره پایه افزوده شد. بهمنظور اندازهگیری پروفیل چربیهای پلاسما، در پایان آزمایش از 5 قطعه خروس در هر گروه تیماری خونگیری شد. همچنین، طی دوره آزمایش، نمونههای منی برای ارزیابی جنبایی و یکپارچگی غشای اسپرم بهصورت هفتگی جمعآوری شد. غلظت گلوکز، تریگلیسرید، کلسترول کل و لیپوپروتئینهای با چگالی پایین (LDL) پلاسما در تیمار 3 و 4 بهطور معنیداری نسبت به گروه شاهد کاهش و غلظت لیپوپروتئینهای با چگالی بالا (HDL) افزایش یافت (05/0>P). بین تیمار 2 و گروه شاهد از نظر غلظت گلوکز و فراسنجههای چربی پلاسما تفاوت معنیداری وجود نداشت. یکپارچگی غشای پلاسمایی و جنبایی اسپرم در تیمارهای آزمایشی نسبت به گروه شاهد بهصورت خطی افزایش یافت (05/0>P). بین تیمارهای آزمایشی، تیمار 4 بیشترین تأثیر بر پروفیل لیپیدهای پلاسما و همچنین بیشترین میزان بهبود جنبایی و یکپارچگی غشای اسپرم را داشت. در کل، با در نظر گرفتن همه شاخصهای اندازهگیریشده، افزودن 018/0 درصد کورکومین به جیره پاسخ بهتری نسبت به دیگر تیمارها از خود نشان داد.https://ijas.ut.ac.ir/article_72380_46f88d830c5191b8b05832b2f70af7b1.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477350120190522Phylogenetic and Haplogroup analysis of native goats of Iran based on nucleotide sequence of HVR1 region of mitochondrial genomeتجزیه فیلوژنتیک و هاپلوگروهی بزهای بومی ایران بر اساس توالی نوکلئوتیدی ناحیه HVR1 ژنوم میتوکندری35467238110.22059/ijas.2019.272018.653672FAمریمشریعتدانشجوی سابق کارشناسی ارشد ژنتیک و اصلاح دام، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانغلامرضاداشابدانشیار ژنتیک و اصلاح دام، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانمهدیوفای والهدانشیار ژنتیک و اصلاح دام، دانشکده کشاورزی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانJournal Article20181222Iranian indigenous goats are considered as one of the most valuable genetic reserves and it is important to keep their genetic diversity. The mitochondrial genome in an ecotype and comparing it with other ecotypes can provide an appropriate mesures of the diversity of the population. The purpose of this study was to investigate the genetic structure and phylogenetic relationships analysis of mitochondria HVR1 in four populations of indigenous goats in Iran including of Sistani, Pakestani, adani and Black Lori goats (Each of them has 4 heads) and compare to the other species of goats in the world. Total DNA extraction was performed using phenol-chloroform method and proliferation reaction was performed using a pair of special primers. Proliferation products were sequenced after purification by Sanger method. All of these sequences with17 sequences of the mitochondrial genome of other non Iranian goat ecotypes obtained from the National Center of Biotechnology Information (NCBI) were used for genetic analysis and phylogenetic tree mapping. Studying of HVR1 region of the mitochondrial genome in different goat populations, 123 polymorphic sites and 16 haplotypes were identified. The analysis of molecular variance showed that 15% of variation belongs to between populations and 85% within populations. All Iranian goat populations used in the present study were grouped in the Haplogroup group A, which were commonly found in world ecotypes. The values of the D and Fs statistics of the Tajima test were negative (-2.14 and -9.55 respectively) in the recent study, which may be due to the small size of the sample size. The results of this study showed that HVR1 region of the mitochondrial genome is a suitable tool for genetic studies and Haplogrouping of Iran and Non Iranian goat populations.بزهای بومی ایران بهعنوان یکی از ذخایر ژنتیکی ارزشمند محسوب میشوند و حفظ تنوع ژنتیکی آنها حائز اهمیت است. ژنوم میتوکندری در یک اکوتیپ و مقایسه آن با سایر اکوتیپها میتواند شاخص مناسبی از میزان تنوع موجود در آن جمعیت را ارائه دهد. هدف از پژوهش اخیر بررسی ساختار ژنتیکی و ترسیم روابط فیلوژنتیکی ناحیه HVR1 میتوکندری چهار توده جمعیتی بزهای بومی ایران شامل سیستانی، پاکستانی، عدنی و سیاه لری (هر کدام ۴ رأس) و مقایسه آنها با توالی نوکلئوتیدی جایگاه مذکور در دیگر اکوتیپهای بز میباشد. استخراج DNA کل به روش فنل- کلروفرم انجام شد و واکنش تکثیر با استفاده از یک جفت آغازگر اختصاصی انجام گرفت. محصولات تکثیرشده پس از خالصسازی به روش سانگر تعیین توالی شدند. توالیهای مذکور به همراه توالی مشابه از ژنوم میتوکندری مربوط به سایر اکوتیپهای بز بدست آمده از مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی (NCBI) جهت تجزیه ژنتیکی و ترسیم درخت فیلوژنتیکی مورد استفاده قرار گرفت. با بررسی ناحیه HVR1 ژنوم میتوکندری در تودههای مختلف بز در مطالعه حاضر ۱23 جایگاه چندشکلی و 16 هاپلوتیپ شناسایی شد. تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که 15 درصد از تنوع بین جمعیتها و 85 درصد در درون جمعیتها است. کلیه تودههای بز ایران استفاده شده در مطالعه حاضر در گروه هاپلوتیپی A که معمولاً در همه قارهها یافت میشود گروهبندی شدند. مقادیر آمارههای D و Fs تست تاجیما (بهترتیب ۱۴/۲- و ۵۵/۹-) در مطالعه اخیر منفی بود که ممکن است به دلیل کوچک بودن اندازه نمونه مورد استفاده در این مطالعه باشد. نتایج این مطالعه نشان داد توالی نوکلئوتیدی ناحیه HVR1 میتوکندری ابزار مناسبی برای مطالعات ژنتیکی و گروهبندی تودههای جمعیتی بز در ایران و دنیا است.https://ijas.ut.ac.ir/article_72381_7c9cd68e1ac11a16fb6c441e853075a0.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477350120190522Differential gene expression of two bovine Bos taurus (Holstein) and Bos indicus (Cholistani) sub-species using RNA-Seq dataبیان افتراقی ژن گاوهای بوس تاروس (هلشتاین) و بوس ایندیکوس (کلیستانی) با استفاده از داده های RNA-Seq47557238210.22059/ijas.2018.246004.653585FAمیناسلیم پوردانشجوی سابق کارشناسی ارشد، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایرانسید رضامیرائی آشتیانیاستاد، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران0000-0003-3597-4385محمد حسینبنابازیاستادیار پژوهشی، مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانJournal Article20171128The aim of this research was to study gene expression profiling and differential analysis between <em>Bos taurus </em>(Holstein) and <em>Bos indicus</em> (Cholistani) subspecies. The transcriptome was assembled through aligning and mapping the RNA-Seq reads that have already been sequenced by next generation sequencing technology. Among 24616 genes and 26717 transcripts, only 41 genes were differently expressed. The highest digital gene expression was measured for a mitochondrial gene (ENSBTAG00000043545), and was only expressed in the Cholistani population. One gene had two differentially expressed isoforms. Gene pathway analysis indicated that the differential expressed genes included in pathways, are particularly related to immunity, response to stress and angiogenesis. These pathways have probably resulted in adoption to various climatological conditions and perceptible phenotypes in the studied subspecies during their evolution.این پژوهش با هدف تعیین مقایسه افتراقی پروفایل بیان ژن در دو زیرگونه گاو بوس تاروس (هلشتاین) و بوس ایندیکوس (کلیستانی) انجام شد. برای این منظور، ترانسکریپتوم نمونهای از هریک از جمعیتهای گاو ماده هلشتاین آمریکا و گاو ماده کلیستانی پاکستان از طریق همردیفی و مکانیابی خوانشهای کوتاه mRNA تشکیل شد. این خوانشها قبلاً با استفاده از فناوری توالییابی نسل جدید بهصورت دادههای RNA-Seq تولید شده بودند. نتایج آنالیز بیان افتراقی نشان داد از مجموع 24616 ژن و 26716 رونوشت شناختهشده بر روی ژنوم مرجع گاو، 41 ژن بین این دو زیرگونه بیان متفاوت داشتند (000015/0 p<). بالاترین شاخص بیان دیجیتال مربوط به یک ژن میتوکندریایی (ENSBTAG00000043545) بودکه تنها در جمعیت کلیستانی بیان شد. یکی از ژنهای متفاوت بیانشده (ENSBTAG00000014332) دارای دو ایزوفرم متفاوت بیان شده بود. آنالیز ماهیت و مسیر ژنهای متفاوت بیان شده نشان داد که آنها در 20 مسیر بهویژه مسیرهای مرتبط با ایمنی، پاسخ به تنش و تشکیل رگهای خونی جدید درگیر بودند. یعنی مسیرهایی که در طول زمان سازگاری دو زیرگونه مورد مطالعه با اقلیمهای خاص و بروز تفاوتهای فنوتیپی بارز برای این صفات را بین آنها موجب شدهاند.https://ijas.ut.ac.ir/article_72382_e1553ae5dc408a1ff8f39fe075cfebcf.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477350120190522Evaluation of performance parameters, internal organ weights and some immune responses of broiler chicks through iron sulfate supplementation during different feeding periodsارزیابی فراسنجه های عملکرد، وزن اندام های داخلی و برخی پاسخهای ایمنی جوجههای گوشتی از طریق مکملسازی سولفات آهن در دوره های مختلف تغذیه ای57687238310.22059/ijas.2019.277963.653691FAمحمدبهروزلکدانشجوی دکتری، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیهمحسندانشیاردانشیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیهپرویزفرهومنداستاد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ارومیهعباسنیکواستادیار، گروه شیمی آلی، دانشکده شیمی، دانشگاه ارومیهJournal Article20190407This experiment was conducted to evaluate the effect of different levels of iron (0, 40, and 80 mg/kg) with iron sulfate source (FeSO<sub>4</sub>) on performance, internal organ weights and immune response of boiler chicks in periods of whole production (w: 1-42 days of age), grower and finisher (GF: 11-42 day of age) and finisher (F: 25-42 day of age) using a 3×3 factorial experiment. The results showed that the utilization of 80 mg/kg FeSO<sub>4 </sub>significantly (P<0.05) decreased daily feed intake of broilers during T period. The addition of 40 mg/kg FeSO<sub>4</sub> into the diet significantly decreased the relative weights of jejunum, ileum and whole intestine (P<0.05). The relative weight of bursa of Fabricius was higher in chicks fed 40 mg/kg FeSO<sub>4</sub> supplement in F period as compared to birds fed control diet (P<0.05). The positive effects was observed on blood monocytes in chicks fed diet containing FeSO<sub>4</sub> supplement during F period compared to T period (P<0.05). Furthermore, the inclusion of 40 and 80 mg FeSO<sub>4</sub>/kg diet linearly (P<0.01) increased blood lymphocytes percentage of broilers. According to the results of this experiment, it seems that the utilization of 40 and 80 mg/kg FeSO<sub>4</sub> can improve carcass quality by reduction of small intestine weight and have beneficial effects on immunological responses of broiler chicks especially during F period.یک آزمایش فاکتوریل 3×3 با استفاده از 450 قطعه جوجه خروس گوشتی یکروزه برای تاثیر سطوح مختلف آهن (صفر، 40 و 80 میلیگرم در کیلوگرم) از منبع سولفات آهن برای 3 دوره تغذیهای شامل کل دوره پرورش (سن 1 تا 42 روزگی)، دورههای رشد و پایانی (سن 11 تا 42 روزگی) و دوره پایانی (سن 25 تا 42 روزگی) بر عملکرد، وزن اندامهای داخلی بدن و پاسخهای ایمنی جوجههای گوشتی با استفاده از 450 قطعه جوجه یکروزه در قالب یک آزمایش فاکتوریل 3×3 انجام شد. نتایج نشان دادند که 80 میلیگرم سولفات آهن در هر کیلوگرم جیره، مصرف خوراک روزانه جوجههای گوشتی را در کل دوره پرورش بطور معنیداری کاهش داد (05/0>P). افزودن 40 میلیگرم بر کیلوگرم سولفات آهن در جیره، وزن نسبی تهیروده، ایلئوم و کل روده را کاهش داد (05/0>P). وزن نسبی غده بورس فابریسیوس جوجههای تغذیه شده با 40 میلیگرم در کیلوگرم مکمل سولفات آهن در دوره پایانی در مقایسه با جوجههای تغذیه شده با تیمار شاهد بیشتر بود (05/0>P). در دوره پایانی، اثرات مثبتی بر درصد مونوسیتهای خون جوجههای تغذیه شده با جیرههای حاوی مکمل سولفات آهن در مقایسه با کل دوره مشاهده شد (05/0>P). همچنین استفاده از 40 و 80 میلیگرم در کیلوگرم از مکمل سولفات آهن، درصد لنفوسیتهای خون جوجهها را بطور خطی (01/0>P) افزایش داد. به طور کلی، بر اساس نتایج این آزمایش بنظر میرسد که مصرف 40 و 80 میلیگرم در کیلوگرم مکمل سولفات آهن، با کاهش وزن روده باریک باعث بهبود کیفیت لاشه میگردد و اثرات مفیدی بر پاسخهای ایمنی جوجههای گوشتی بخصوص در دوره پایانی دارد.https://ijas.ut.ac.ir/article_72383_843f5432cc323eb6d484084d52fe014b.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477350120190522The effect of feed form (Mash, Pellet, Extrude) on energy and protein efficiency, morphology and microbial population of intestine in broiler chickenاثر شکل فیزیکی جیره های غذایی (آردی، پلت و اکسترود) بر بازده انرژی و پروتئین، مورفولوژی و جمعیت میکروبی روده جوجههای گوشتی69777238410.22059/ijas.2019.281830.653707FAمهتابعزیزیاندانشجوی سابق دکتری، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا همدان، ایرانعلی اصغرساکیاستاد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه بوعلی سینا همدان، ایرانمحمد امیرکریمی ترشیزیدانشیار مدیریت و پرورش طیور، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایرانسعیدهعظیمیدانشجوی سابق کارشناس ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه آزاد اسلامی کرج، ایرانJournal Article20190522The current study was conducted to determine the effectof feed form (mash, pellet and extrude) on energy and protein efficiency, intestinal morphology and microbiology in broiler chickens. Energy and protein efficiency and European efficiency factor were calculated during the experiment period and jejunum morphology and relative length of intestine, microbial population, volatile fatty acids, viscosity of ileal were determined at 42 days of age. The results have shown that the effect of feed form on jejunum morphology (crypt depth (CD), serosa thickness, villous height (VH) and villous width (VW), VH:CD, length and relative length of intestine, microbial population (spore former bacteria, lactobacilli,colibacilli, total aerobic bacteria) of ileal digesta was not significant (P>0.05). The values of viscosity and volatile fatty acids (butyric, isobutyric, valeric, isovaleric) of ileal digesta was higher and values of pH, ascetic acid was lower in mash diet form in comparison to pellet and extrude diet form (P<0.05). Energy and protein efficiency and European efficiency factor were higher in extrudes diet form in comparison to mash and pellet feed forms in total experiment period (P<0.05). Our findings have shown that that extrusion and pellet feed forms had positive results on volatile fatty acid profile, intestinal contents’ viscosity, energy and protein efficiency and European efficiency factor in comparison to mash feed form in broiler chickens.مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر شکل خوراک (آردی، پلت و اکسترود) بر بازده انرژی و پروتئین، مورفولوژی و میکروبیولوژی روده در جوجههای گوشتی انجام شد. بازده انرژی و پروتئین و شاخص بازده اروپایی در طول دوره آزمایش محاسبه گردید و مورفولوژی ژژونوم، طول نسبی روده، اسیدهای چرب فرّار، جمعیت میکروبی و ویسکوزیته محتویات ایلئوم روده در 42 روزگی تعیین شدند. نتایج نشان داد که اثر شکل خوراک بر مورفولوژی ژژونوم (عمق کریپت، ضخامت، ارتفاع و عرض پرز، نسبت ارتفاع پرز به عمق کریپت)، جمعیت میکروبی محتویات ایلئوم (باکتریهای اسپورزا، لاکتوباسیل، کلیباسیل، باکتریهای هوازی کل)، طول نسبی روده و طول روده معنیدار نبود (05/0<P). در خوراک آردی مقادیر ویسکوزیته و اسیدهای چرب فرّار (بوتیریک، ایزوبوتیریک، والریک، ایزووالریک) ایلئوم روده بیشتر و میزان pH و اسید چرب استیک در مقایسه با خوراک پلت و اکسترود کمتر بود (05/0>P). بازده انرژی و پروتئین و شاخص بازده اروپایی در کل دوره در تیمار اکسترود بالاتر از تیمار پلت و آردی بود. یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از خوراک اکسترود و پلت در مقایسه با تیمار آردی در جوجههای گوشتی دارای نتایج مثبت بر پروفایل اسیدهای چرب، ویسکوزیته محتویات روده، شاخص بازده اروپایی و بازده انرژی و پروتئین است.https://ijas.ut.ac.ir/article_72384_7c6ff5819f852b7288da1addbff4e346.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477350120190522Effect of a Phenolic compounds-rich feedstuff on expression of amylase and β-Actin genes in liver and pancreas tissues of broilersاثر یک خوراک غنی از ترکیبات فنلی بر بیان ژنهای آمیلاز و Actin-β در بافتهای کبد و پانکراس جوجههای گوشتی79887238510.22059/ijas.2019.261406.653649FAاسمامرادعلیپوردانشجوی سابق کارشناسی ارشد، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوجمصطفیمحقق دولت آبادیدانشیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج0000-0003-4876-1514محمدهوشمنددانشیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج0000-0002-1520-6576موسیزریناستادیار، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوجJournal Article20180704This study was conducted to determine the amylase gene expression in liver and pancreas tissues of broiler chicks fed with two levels of oak acorn(OA) fruit. A total of 264 broiler chicks were fed a control diet (without oak) and diets containing 15 and 20% OA. At the end of starter and finisher period, 6 birds from each treatment were randomly selected and Tissue samples were taken from their pancreas and liver. REST and SAS software were used to analyze gene expression. The 2004 Bestkeeper software was also used to determine the sustainability of β-Actin gene expression. Results showed that β-Actin gene was not affected by sex, age and experimental treatments. Thus, it was used to normalize the gene expression data. At 21d of age, the level of mRNA of the pancreatic amylase gene was significantly higher in broilers fed with 15% OA compared to the control group (p<0.05). On d 42, significant differences in expression of liver and pancreas amylase gene were not observed (p>0.05). Also, feeding birds with diet containing 20% OA increased the relative weight of pancreas (p<0.05). In conclusion, the results showed that amylase gene expression in birds fed diets containing 15% OA significantly increased at 21d of age. In other cases, genes expression was not influenced by experimental treatments.این پژوهش بهمنظور بررسی میزان بیان ژن آمیلاز و Actin-β در بافتهای کبد و پانکراس جوجههای گوشتی تغذیه شده با سطوح مختلف میوه بلوط انجام شد. تعداد 264 قطعه جوجه گوشتی با جیره شاهد (بدون میوه بلوط) و جیرههای حاوی 15 و 20 درصد میوه بلوط تغذیه شدند. در پایان دوره آغازین و پایانی، از هر تیمار آزمایشی، 6 قطعه جوجه بهطور تصادفی انتخاب و نمونهگیری از بافت پانکراس و کبد انجام شد. جهت آنالیز بیان ژن از نرمافزارهای REST وSAS استفاده شد. از نرمافزار 2004Bestkeeper نیز بهمنظور بررسی پایداری بیان ژن Actin-β استفاده شد. نتایج نشان داد که ژن Actin-β تحت تأثیر عوامل جنس، سن و تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت، بنابراین از آن بهمنظور نرمال سازی دادههای بیان ژن استفاده شد. در سن 21 روزگی، سطح mRNA ژن آمیلاز پانکراس در جوجههای گوشتی تیمار 15 درصد نسبت به گروه شاهد، بهطور معنیداری بالاتر بود (05/0P<). در سن 42 روزگی، اختلاف معنیداری از نظر میزان بیان ژن آمیلاز کبد و پانکراس مشاهده نشد (05/0P>) همچنین، تغذیه جوجهها با جیره حاوی 20 درصد میوه بلوط، موجب افزایش وزن نسبی پانکراس شد (05/0P<). بهطور کلی، نتایج این بررسی نشان داد بیان ژن آمیلاز پانکراس در گروه تغذیه شده با جیره حاوی 15 درصد میوه بلوط در سن 21 روزگی افزایش معنیداری را نشان داد. در سایر موارد، بیان ژنها تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند. https://ijas.ut.ac.ir/article_72385_2a94e10f39d61ec72895d5d25fc436c0.pdf