پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477351220200722Effect of different levels of encapsulated glutathione on cryopreservation of bull spermاثر سطوح مختلف گلوتاتیون درونپوشانیشده بر کیفیت انجماد اسپرم گاو911017743510.22059/ijas.2020.285074.653720FAطوبیندریدانشجوی دکتری فیزیولوژی دام، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0003-0186-1120سعیدزین الدینیدانشیار، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0001-5741-814Xآرمینتوحیدیاستاد، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0002-3288-1709غلامحسینریاضیاستاد، گروه بیوشیمی، دانشگاه تهرانمهدیژندیدانشیار، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0003-2886-9747محسنشرفیاستادیار، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرسJournal Article20190721This study was designed to evaluate the effects of encapsulated reduced glutathione added to extender on the quality of bull sperm after freezing and thawing process. Extender contains lecithin nanoliposomes supplemented with different concentrations of glutathione (0, 1, 2.5 and 5 Mm concentration). The supplemented nanoliposomes with glutathione were prepared by thin-film preparation method. The particle size decreased to nanometer by sonication. 40 ejaculations were collected from 6 Holstein bulls and frozen for 6 weeks. Evaluated characteristics after freezing and thawing process were kinetic parameters (CASA), membrane activity (HOST), membrane integrity (eosin-nigrosin) and morphology of sperm ( Hancock's solution). Results showed that level 1 mM significantly increased the total and progressive motility (47.5±1.7, 32.7±2 %). Although, there was no significant difference with level 2.5 mM glutathione (45.0±1.7, 26.2±2 %). Also, the concentration of 2.5 mM showed the highest value of cell membrane integrity and cell membrane functionality but did not differ with the concentration of 1mM. However, supplementation of nanoliposomes with 5 mM glutathione reduced the quality of post-thaw sperm. Thus, level 1 M encapsulated glutathione can provide better protection compare to the other level of that for bull sperm.هدف از این مطالعه، ارزیابی اثر سطوح مختلف گلوتاتیون احیا در رقیقکننده بر کیفیت اسپرم گاو پس از فرایند انجماد و ذوب بود. در پژوهش حاضر، رقیقکننده حاوی نانولیپوزومهای غنیشده با چهار سطح صفر، 1، 5/2 و 5 میلیمولار آنتی اکسیدان گلوتاتیون بود. لیپوزومهای حاوی گلوتاتیون با استفاده از روش فیلم نازک تهیه شد. اندازه ذرات با استفاده از دستگاه سونیکاتور به ابعاد نانو کاهش یافت. چهل انزال طی شش هفته از شش راس گاو نر هلشتاین جمعآوری و مورد انجماد قرار گرفت. صفات مورد ارزیابی پس از انجماد و ذوب شامل، فراسنجههای جنبایی، فعالیت غشا و یکپارچگی غشا و ریختشناختی اسپرم بود. نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از 1 میلیمولار گلوتاتیون جنبایی کل و جنبایی پیشرونده را بهطور معنیداری افزایش میدهد (7/1±5/47 و 2±7/32 درصد)، اگرچه، تفاوت معنیداری با غلظت 5/2 میلیمولار نداشت (7/1±0/45 و 2±2/26 درصد). همچنین، غلظت 5/2 میلیمولار بالاترین میزان یکپارچگی و سلامت غشا را نشان داد، اما تفاوت معنیداری با غلظت 1 میلیمولار نشان نداد. با اینحال، 5 میلیمولار گلوتاتیون درون پوشانی شده سبب کاهش فراسنجههای کیفی اسپرم شد. بنابراین، استفاده از سطح 1 میلیمولار گلوتاتیون به شکل درونپوشانی شده در رقیقکننده میتواند حفاظت بهتری از اسپرم گاو نسبت به سایر سطوح به عمل آورد.https://ijas.ut.ac.ir/article_77435_670a0bf5da6cdce4e756948e60ab7ef0.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477351220200722Effects of different sources of Zn on performance and liver enzymes of broiler chicksاثر منابع مختلف روی، بر عملکرد و آنزیمهای کبد جوجههای گوشتی1031127743610.22059/ijas.2020.293696.653758FAمسعودعظیمیدانشآموختۀ کارشناسی ارشد و استادیار، گروه علوم دامی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهر قدس، تهران، ایرانمرتضیمهریاستادیار، گروه علوم دامی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهر قدس، تهران، ایران0000-0003-3987-0516فاطمهشیرمحمداستادیار، گروه علوم دامی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهر قدس، تهران، ایرانJournal Article20191209A 360 Ross 308 broilers were used in a completely randomized design with 6 treatments and 4 replicates with the objective of comparing the effects of different sources of zinc on growth performance and some liver enzymes. The experimental treatments were: 1) negative control (non-supplemented), 2) positive control with 80mg/kg zinc sulfate, 3) hydroxychloride Zn (80mg/kg), 4) zinc sulfate (60mg/kg) + Zn-Met (20mg/kg), 5) zinc sulfate (40mg/kg) + zinc oxide (40mg/kg) and 6) zinc sulfate (30mg/kg) + zinc oxide (30mg/kg) + Zn-Met (20mg/kg). After 42 days, relative weight of bursa of Fabricius (except for treatment 4) and thymus (except for treatment 3) were decreased significantly compared with the negative control group (P<0.05). The hydroxychloride Zn source improved feed intake, compared to positive control group and daily weight gain compared to treatments 1, 2 and 4 (P<0.05). The inclusion of zinc oxide in treatments 5 and 6 increased alkaline phosphatase activity in plasma compared to treatments 3 and 4 (P<0.05). But, there were no differences in plasma AST, ALT, and LDH levels among the zinc different sources. These findings show that hydroxychloride Zn have comparable effects with zinc of inorganic and combination of organic with inorganic sources in broiler chickens. برای مقایسه آثار منابع آلی، غیرآلی و هیدروکسی روی بر عملکرد رشد و آنزیمهای کبد جوجه گوشتی، آزمایشی با استفاده از 360 قطعه جوجه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار و 4 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از 1) شاهد منفی؛ بدون مکمل روی، 2) شاهد مثبت دارای 80 میلیگرم سولفات روی در کیلوگرم جیره، 3) جیره دارای 80 میلیگرم هیدروکسیکلراید روی در کیلوگرم جیره، 4) جیره دارای 60 میلیگرم سولفات روی+ 20 میلیگرم روی-متیونین در کیلوگرم جیره، 5) جیره دارای 40 میلیگرم سولفات روی+ 40 میلیگرم اکسید روی در کیلوگرم جیره، 6) جیره دارای 30 میلیگرم سولفات روی + 30 میلیگرم اکسید روی + 20 میلیگرم روی-متیونین در کیلوگرم جیره. در پایان آزمایش، وزن نسبی بورس فابریسیوس و تیموس در مقایسه با گروه شاهد منفی کاهش یافت (05/0P<). منبع هیدروکسیکلراید روی مصرف خوراک را نسبت به گروه شاهد مثبت و افزایش وزن روزانه را در مقایسه با تیمارهای 1، 2 و 4 بهبود بخشید (05/0P<). فعالیت آلکالین فسفاتاز پلاسما در تیمارهای 5 و 6 نسبت به تیمارهای 3 و 4 افزایش معنیداری نشان داد، ولی تفاوت معنیداری در سطح لاکتاتدهیدروژناز، آسپارتاتآمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز پلاسما در تیمارهای مختلف مشاهده نشد. یافتهها نشان میدهد منبع هیدروکسیکلراید روی آثار قابل مقایسهای با منابع غیرآلی و ترکیب منابع آلی و غیرآلی روی در جوجه گوشتی دارد.https://ijas.ut.ac.ir/article_77436_12d588bebdccd63672ec57dff707a684.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477351220200722Identification the copy number variation and its impacts on the genes of Iranian dromedary camels using whole genome sequencing dataشناسایی تنوع تعداد کپی و تأثیرات آنها بر ژنهای شترهای تککوهانه ایرانی با استفاده از دادههای توالییابی کامل ژنوم1131197743810.22059/ijas.2020.294708.653761FAرضاخلخالی ایوریقدانشآموختۀ دکتری، گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران0000-0002-3550-5741نعمتهدایت ایوریقدانشیار، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران0000-0002-6802-6739حسنحافظیاندانشیار، گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران0000-0000-0000-0000ایوبفرهادیدانشیار، گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و شیلات، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، ساری، ایران0000-0003-4544-1566محمدرضابختیاری زادهدانشیار، گروه علوم دام و طیور، پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، پاکدشت، ایرانJournal Article20191229The present study was performed to identify the copy number variations and their impacts on the genes of dromedary camels using whole genome sequencing data of two Iranian dromedary camels (Yazdi camel and Trodi camel). Whole genome sequencing of the Yazdi and Trodi samples produced about 456 and 418.8 paired-end reads with a read length of 100 bp, respectively. After mapping of trimmed reads to reference genome (NCBI accession number: GCA_000767585.1), a read-depth based algorithm was used to identify copy number variations. Identified copy number variations of studied samples, were 831 for Yazdi and 312 for Trodi camels. Nearly 60% (606 genes for Yazdi and 288 for Trodi camel) of the identified variants overlapped with the genes, and the rest were in the none genic regions. The obtained results showed that important genes including genes involved in immune system function and programmed cell death have copy number variation. As well as, two important genes of studied samples, OOEP and WWC3, which are involved in mammalian reproductive function, had copy number variation.مطالعه حاضر بهمنظور شناسایی تنوع تعداد کپی و بررسی اثرات آنها بر ژنهای شترهای تککوهانه با استفاده از دادههای توالییابی کامل ژنومی دو نفر شتر ایرانی (شتر یزدی و شتر طرودی) انجام شد. توالییابی کامل ژنوم نمونههای یزدی و طرودی، به ترتیب حدود 456 و 8/418 میلیون خوانش با اندازه 100 جفتبازی تولید کرد. پس از همردیفی خوانشهای پالایش شده در ژنوم مرجع (شماره دسترسی در NCBI: GCA_000767585.1)، از الگوریتم مبتنی بر عمق خوانش، برای شناسایی تنوع تعداد کپیها استفاده شد. تنوع تعداد کپی شناساییشده برای نمونههای موردمطالعه برابر با 831 برای شتر یزدی و 312 برای شتر طرودی بود. نزدیک به 60 درصد (606 ژن برای شتر یزدی و 288 ژن برای شتر طرودی) از تنوعات شناساییشده، با ژنها دارای تداخل بودند و ما بقی در نواحی خارج ژنی قرار داشتند. نتایج بهدستآمده نشان داد که ژنهای مهمی از جمله ژنهای دخیل در عملکرد سیستم ایمنی و مرگ سلولی برنامهریزیشده دارای تنوع تعداد کپی هستند. همچنین دو ژن مهم OOEP و WWC3 که در عملکرد تولیدمثلی پستانداران نقش دارند، در نمونههای مورد مطالعه دارای تنوع تعداد کپی بودند.https://ijas.ut.ac.ir/article_77438_478288afaf4e7d55df3df6646f185a38.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477351220200722Investigating IGF-I gene expression and histological changes of testes during the sexual maturity of native roostersبررسی بیان ژن فاکتور رشد شبهانسولین-1 (IGF-I) و تغییرات بافتشناسی بیضهها در دوره بلوغ خروسهای بومی1211287765610.22059/ijas.2020.289124.653737FAزهراحشمتی پوردانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایرانمهردادمعماراستادیار، گروه علوم دامی دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایرانمصطفیمحقق دولت آبادیدانشیار، گروه علوم دامی دانشگاه یاسوج، یاسوج، ایران0000-0003-4876-1514سید محمد رضاهاشمیمحقق بخش تحقیقات علوم دامی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس، سازمان تحقیقات، آموزش ترویج کشاورزی، شیراز، ایرانJournal Article20191002In order to investigate the changes of IGF-I gene transcription during the sexual maturity period of Fars native roosters, 24 roosters in the age of 5, 6, 7, and 8 months were selected randomly. In each date of sampling 6 roosters were slaughtered and testes were collected for evaluation the level of IGF-I gene transcription. The results indicated that IGF-I gene transcription in the testes of 6, 7 and 8-month roosters were increased compared to 5-month roosters while the expression of this gene did not change in 7<sup>th</sup> months compared to 6<sup>th</sup> months. The results also indicated that the level of IGF-I gene transcription did not differ significantly in left and right testes in all ages (5<sup>th</sup>-8<sup>th</sup> months) but the left and right testes weight increased in 7<sup>th</sup> and 8<sup>th</sup> months compared to 5<sup>th</sup> and 6<sup>th</sup> months. The maximum and the minimum rates of left testis length to its width were observed in 6<sup>th</sup> and 8<sup>th</sup> months respectively but this rate did not change in right testis among different ages. Histological investigation also indicated that the maximum number of Sertoli and Leydig cells in both left and right testes was observed on 8<sup>th</sup> months. In conclusion the results indicated that the gene transcription of IGF-I had an increasing procedure during the sexual maturity period of roosters (5<sup>th</sup>-8<sup>th</sup> months) and weight of the left and right testes reached to their maximum rate in 7<sup>th</sup> and 8<sup>th</sup> months.بهمنظور مطالعه تغییرات رشد بیضهها و بیان ژن IGF-I در دوره بلوغ خروسهای بومی فارس، 24 قطعه خروس پنج، شش، هفت و هشت ماهه بهطور تصادفی انتخاب شدند. در هر نوبت نمونهبرداری شش خروس کشتار و نمونههای بافت بیضه برای اندازهگیری میزان فراوانی رونوشت ژن IGF-I و صفات بیومتریک بیضهها جمعآوری شدند. نتایج نشان داد که بیان ژن IGF-I در بیضه خروسهای شش، هفت و هشت ماهه نسبت به خروسهای پنج ماهه افزایش یافت، درحالیکه فراوانی رونوشت این ژن در هفت ماهگی تفاوتی با شش ماهگی نداشت. همچنین، نتایج نشان دادند که وزن بیضههای چپ و راست در هفت و هشت ماهگی نسبت به پنج و شش ماهگی افزایش یافت و بیشینه نسبت طول به عرض بیضه چپ در شش ماهگی و کمینه آن در هفت و هشت ماهگی مشاهده شد ولی این نسبت در بیضه راست در سنین مختلف تفاوتی نداشت. بررسی تغییرات بافتشناسی بیضهها نیز نشان داد که بیشینهی تعداد سلول های سرتولی و لایدیگ در هر دو بیضه چپ و راست مربوط به سن هشت ماهگی بود. بهطور کلی، نتایج نشان داد که فراوانی رونوشت ژن IGF-I در دوره بلوغ خروسهای بومی فارس (پنج تا هشت ماهگی) روندی افزایشی داشت و وزن بیضههای چپ و راست در هفت و هشت ماهگی به بیشترین مقدار خود رسید.https://ijas.ut.ac.ir/article_77656_eeb17e4eacd14956e43e9ba5f7568971.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477351220200722The effect of zinc oxide levels with different particles sizes on reproductive performance of hens and roosters of broiler breeders آثار استفاده از دو سطح اکسید روی با اندازه ذرات متفاوت بر عملکرد تولید مثلی مرغها و خروسهای مادر گوشتی1291377765710.22059/ijas.2020.298159.653775FAمسعودبرزگردانشجوی دکتری تغذیه طیور، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرجمجتبیزاغریاستاد، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرجمهدیژندیدانشیار، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0003-2886-9747مصطفیصادقیدانشیار، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0002-7145-622xJournal Article20200317In this research the effects of different levels and particle sizes of zinc oxide on reproductive performance of hens and roosters of broiler breeders were evaluated. A total of 200 female Ross 308 broiler breeders in a completely randomized design with 4 treatments, 5 replicates and 5 birds per each replication, and 24 male Ross 308 broiler breeders in a completely randomized design with 4 treatments, 6 replicates and one bird per each replication at 54 weeks of age were used. The experimental treatments included the diets containing 70 mg zinc from zinc oxide with large particle size (LPZnO-70), 100 mg zinc from zinc oxide with large particle size (LPZnO-100), 70 mg zinc from zinc oxide with small particle size (SPZnO-70) and 100 mg zinc from zinc oxide with small particle size (SPZnO-100). The results indicated that the experimental treatments had no significant effect on egg production, body weight, egg weight and egg yolk weight. In the entire experimental period, the egg shell thickness was significantly higher in treatment containing SPZnO than LPZnO (P<0.001). The highest and lowest fertility and hatchability ratioes were observed in treatments containing SPZnO-100and LPZnO-70, respectively. The highest semen volume was observed in roosters of treatments containing SPZnO-100 and LPZnO-100 (P< 0.05). Generally, it can be concluded that SPZnO has a more desirable effect on reproductive parameters of broiler breeders due to its higher bioavailability. Since the level of 100 mg zinc per kg of diet from both sources of zinc oxide resulted in better reproductive performance, the utilization of SPZnO-100 might be recommended.در تحقیق حاضر اثر سطوح و اندازه ذرات مختلف اکسید روی بر عملکرد تولید مثلی مرغها و خروسهای مادر گوشتی مورد ارزیابی قرار گرفت. از تعداد 200 قطعه مرغ مادر گوشتی سویه راس 308 به صورت طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار، 5 تکرار و 10 پرنده در هر تکرار و 24 قطعه خروس مادر گوشتی سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تیمار، شش تکرار و یک پرنده در هر تکرار در سن 54 هفتگی استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره حاوی 70 میلیگرم روی از منبع اکسید روی با اندازه ذرات بزرگ(LPZnO-70)، 100 میلیگرم روی از منبع اکسید روی با اندازه ذرات بزرگ (LPZnO-100)، 70 میلیگرم روی از منبع اکسید روی با اندازه ذرات کوچک (SPZnO-70) و 100 میلیگرم روی از منبع اکسید روی با اندازه ذرات کوچک (SPZnO-100) در هر کیلوگرم خوراک بودند. نتایج نشان دادند که تیمارهای آزمایشی بر تولید تخممرغ، وزن بدن، وزن تخممرغ و وزن زرده تخممرغ تاثیر معنیداری نداشتند. ضخامت پوسته تخممرغ در کل دوره آزمایش در تیمار حاوی SPZnOبیشتر از LPZnO بود (001/0P<). بالاترین و پایینترین میزان باروری و جوجهدرآوری بهترتیب در تیمارهای حاوی SPZnO-100وLPZnO-70مشاهده شد. بیشترین میزان حجم مایع منی در تیمارهای حاوی SPZnO-100 و LPZnO -100 مشاهده شد (05/0P<). بهطور کلی میتوان نتیجه گرفت که SPZnO به دلیل قابلیت دسترسی بالاتر، تأثیر مطلوبتری بر فراسنجههای تولیدمثلی گلههای مادر گوشتی دارد. از آنجایی که سطح 100 میلیگرم روی در هر کیلوگرم جیره از هر دو منبع اکسید روی عملکرد تولیدمثلی بهتری را به همراه داشت، استفاده از SPZnO -100 توصیه میشود.https://ijas.ut.ac.ir/article_77657_79955698602f6f02065e9cb1a5f6dcf6.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477351220200722Feeding of halophyte plants to the fattening lambs and their effects on performance, digestibility, blood parameters and carcass characteristicsتغذیه گیاهان شورزیست به برههای پرواری و تأثیر آنها بر عملکرد، قابلیت هضم، فراسنجههای خونی و خصوصیات لاشه1391507775710.22059/ijas.2020.292460.653753FAمحمد هادیصادقیدانشآموخته دکتری تغذیه دام، گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ملاثانی، اهوازمحسنساریدانشیار، گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ملاثانی، اهواز0000-0001-7517-6711طاهرهمحمدآبادیدانشیار، گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان، ملاثانی، اهواز0000-0002-8250-6704مرتضیرضائیاستادیار، بخش تغذیه دام، مؤسسه تحقیقات علوم دامی کشور، کرجJournal Article20191210This study was conducted to investigate the effects of <em>Halocnemum strobilaceum</em> and <em>Suaeda aegyptiaca</em> halophytes plants feeding on performance, feed digestibility, blood parameters and carcass characteristics of lambs fed by high-concentrate diets. Thirty six Arabian male lambs with an average age of 4.5±0.2 month and 25.3±1.13 kg live weight were fed by experimental diets for 80 days. The experimental diets included 1- Control, 2- 15% Suaeda, 3- 15% Halocnemum, and 4- 30% mixture of Suaeda and Halocnemum. Treatments had no significant effects on daily weight gain, feed conversion ratio and final body weight. Water intake increased by consumption of halophytes (p < 0.001) compared to the control group. Crude fat and ADF digestibility were higher in control and 15% Suaeda treatments compared to other treatments (P=0.003). Organic matter digestibility was higher in 15% Suaeda and 15% Halocnemum treatments compared to other treatments. Blood urea nitrogen of lambs fed by 30% mixture of Suaeda and Halocnemum was lower than other treatments (P=0.0001). Lambs fed 30% saline plants had less total deposit carcass fat (P=0.024) and more meat content (P=0.006). Muscle yellowness increased in lambs fed halophytes compared to the control treatment (p < 0.001). The results of this study showed that replacement of wheat straw and alfalfa hay with Halocnemum and Suaeda, in high concentrate diets could maintain fattening performance and reduce carcass deposition of fat.بهمنظور بررسی تأثیر تغذیه گیاهان شورزیست گتک (<em>Halocnemum strobilaceum</em>) و سیاه شور مصری (<em>aegyptiaca</em><em>Suaeda</em>) بر عملکرد، قابلیت هضم، فراسنجههای خونی و خصوصیات لاشه برههای تغذیهشده با جیرههای پرکنسانتره سی و شش رأس بره نر نژاد عربی با میانگین سنی 2/0±5/4 ماه و وزن 13/1±3/25 کیلوگرم بهطور تصادفی بهمدت 80 روز با جیرههای آزمایشی تغذیه شدند. جیرهها شامل 1- شاهد، <br /> 2- دارای 15 درصد گیاه سیاه شور مصری، 3- دارای 15 درصد گیاه گتک و 4- دارای 15 درصد گیاه سیاه شور مصری و 15 درصد گیاه گتک بود. تیمارها تفاوتی از نظر میانگین ماده خشک مصرفی، افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل غذایی و افزایش وزن نهایی نداشتند. مصرف علوفه شورزیست میزان آب مصرفی را افزایش داد (001/0p <). قابلیت هضم چربیخام (001/0p <) و الیاف نامحلول در شوینده اسیدی در تیمارهای شاهد و تیمار حاوی 15 درصد علوفه گیاه سیاه شور بالاتر از دیگر تیمارها بود (003/0P=). ماده آلی در تیمارهای حاوی 15 درصد گیاه سیاه شور و دارای 15 درصد علوفه گیاه گتک نسبت به تیمارهای دیگر قابلیت هضم بیشتری داشت. غلظت نیتروژن اورهای خون در پلاسمای برههای تیمار 30 درصد گیاه شور نسبت به برههای دیگر کمتر بود (0001/0P=). لاشه برههایی که30 درصد گیاه شور مصرف کردند، چربی کمتر (024/0P=) و گوشت بیشتری داشت (006/0P=). برههای تغذیه شده با 15 درصد سیاه شور، عضله راسته روشنتری داشتند (03/0P=). در کل، نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از گیاهان شورزی سیاه شور و گتک جایگزین مخلوط کاه و یونجه در جیره عملکرد پرواری دام را حفظ نموده و چربی لاشه را کاهش میدهد.https://ijas.ut.ac.ir/article_77757_c136ee50a38e2191f75fe57384592db7.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477351220200722The effect of corn particle sizes and different insoluble fiber sources on growth performance and carcass and gastrointestinal tract characteristics of broiler chickensاثر اندازه ذرات ذرت و منابع مختلف فیبر نامحلول بر عملکرد و خصوصیات لاشه و دستگاه گوارش جوجههای گوشتی1511617775810.22059/ijas.2020.252051.653615FAسودابهمرادیاستادیار، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران0000-0002-2739-2038آرشمرادیدانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایرانوحیدعطابیگیدانشآموخته کارشناسی ارشد، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایرانرضاعبداللهیاستادیار، مرکز تحقیقات تکمعدهایها، گروه کشاورزی و محیط زیست، دانشگاه مسی، پالمرسون نورت، نیوزیلندJournal Article20180311This study was conducted to evaluate the effect of corn particle size and different insoluble fiber sources on performance and carcass and gastrointestinal tract characteristics of broilers from 1 to 21 days of age. A total of 660 male broilers were used in a 2×3 factorial arrangement with 6 treatments and five replicates per treatment. The factors of interest were two corn particle sizes (2 and 6 mm) and three insoluble fiber sources (lignocellulose, rice hull, RH and sunflower hull, SFH). The main effect of fiber source was significant for the body weight gain (P<0.01) and feed conversion ratio, with SFH inclusion improved BWG (P<0.01) and FCR (P<0.01) compared to OH and lignocellulose. The supplementation of lignocellulose (P<0.05) and fine particles (P<0.01) resulted in higher carcass weight compared to other fiber sources and coarse particles, respectively. Feeding lignocellulose increased (P<0.01) the weight of the small intestine than the other two fiber sources. The Experimental treatments had no significant effect on the relative length of small intestinal segments. Coarse grinding of corn and SFH inclusion reduced gizzard pH when compared to fine grinding and lignocellulose inclusion, respectively (P<0.05). The Gizzard weight of birds fed a diet containing lignocellulose and SFH was significantly higher (P<0.01) those fed RH. Generally, the dietary inclusion of 3% SFH improves growth performance through improved weight and reduced pH of gizzard and can be practically used in the broiler industry.این پژوهش بهمنظور مطالعه اثر اندازه ذرات ذرت و منابع مختلف فیبر نامحلول بر عملکرد، خصوصیات لاشه و دستگاه گوارش در جوجههای گوشتی از سن 1 تا 21 روزگی انجام شد. تعداد 660 قطعه جوجه گوشتی نر بهصورت آزمایش فاکتوریل ۳×2 با شش تیمار و پنج تکرار استفاده شدند. عوامل مورد مطالعه شامل دو اندازه ذرات ذرت (2 و 6 میلیمتر) و سه منبع فیبر نامحلول (لیگنوسلولز، پوسته برنج و پوسته آفتابگردان) بودند. اثر اصلی منبع فیبر بر افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل غذایی، معنیدار بود بهطوریکه پرندگان تغذیهشده با جیره حاوی پوسته آفتابگردان، افزایش وزن بیشتر (01/0>P) و ضریب تبدیل غذایی بهتری (01/0>P) نسبت به پرندگان تغذیهشده با دو منبع دیگر فیبر داشتند. بهکاربردن لیگنوسلولز (05/0>P)و اندازه ذرات ریز (01/0>P) منجر به افزایش وزن لاشه، بهترتیب در مقایسه با دو منبع دیگر فیبر و اندازه ذرات درشت گردید. وزن روده کوچک در پرندگانی که جیره حاوی لیگنوسلولز دریافت کردند بالاتر از دو منبع دیگر فیبر بود (01/0>P). تیمارهای آزمایشی تأثیر معنیداری بر طول قسمتهای مختلف روده باریک نداشتند. آسیاب درشت ذرت و بهکاربردن پوسته آفتابگردان،pH سنگدان را به ترتیب در مقایسه با ذرات ریز و لیگنوسلولز کاهش داد (05/0>P). وزن سنگدان در پرندگانی که با جیره حاوی لیگنوسلولز و پوسته آفتابگردان تغذیه شدند بالاتر (01/0>P) از جوجههای تغذیهشده با جیره حاوی پوسته برنج بود. براساس نتایج این تحقیق، به کار بردن 3 درصد پوسته آفتابگردان در جیره از طریق بهبود وزن و کاهش pH سنگدان، عملکرد رشد را بهبود میدهد و میتواند در صنعت جوجههای گوشتی بهصورت کاربردی مورد استفاده قرار گیرد.https://ijas.ut.ac.ir/article_77758_c31ca16f6ba79781d80bb1bd637d889f.pdfپردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهرانعلوم دامی ایران2008-477351220200722Investigating on the fitness of the strategies to control the BVD infection in Holstein race بررسی کارایی استراتژیهای بهکاررفته برای کنترل بیماری BVD در نژاد هلشتاین1631717795710.22059/ijas.2020.293619.653757FAموناخلقیدانشجوی دکتری، گروه علوم دامی، پردیس بینالمللی ارس، دانشگاه تهرانمحمدمرادی شهربابکاستاد، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0003-1560-7641مصطفیصادقیدانشیار، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0002-7145-622xسید رضامیرائی آشتیانیاستاد، گروه علوم دامی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج0000-0003-3597-4385محمد مهدیرنجبراستادیار، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانمحسنلطفیدانشیار، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، کرج، ایرانJournal Article20191214This study was conducted to evaluate prevalence of BVD and the strategies which were applied for prevention of BVD over the past 50 years in some provinces of Iran. Blood samples of 500 Iranian Holstein race were randomly collected from three dairy farms located in Tehran, Isfahan and Qazvin provinces. BVD control protocols of these farms were recorded. ELISA technique was used to measure the antibody and antigen titers for BVD. RT-PCR technique was performed to investigate the presence and the type of virus in all samples. The prevalence of Ab-/ Ag-, Ab+/ Ag-, Ab-/ Ag+ and Ab-/ Ag+ were 10.2%, 78.8%, 7.2% and 3.8%, respectively. Furthermore, approximately 4.2% of the animals were PI and the prevalence of antibody and antigen titers had not significant difference in three provinces. All positive samples were BVDV type 1. Type 2 was not observed in this study. The results of the study indicated that the efficiency of the used protocols to control BVD diseases is not successful. So, to control the BVD, applying large management policies at the national level is fundamental beside the biosecurity strategies.این پژوهش بهمنظور بررسی شیوع اسهال ویروسی گاوان (BVD) و نحوه عملکرد اقدامات صورتگرفته در جهت کنترل این بیماری طی 50 سال اخیر در برخی از استانهای کشور جهت مبارزه با این بیماری انجام شد. بدین منظور، از 500 رأس گاو هلشتاین متعلق به سه گاوداری صنعتی بسیار موفق در سه استان تهران، اصفهان و قزوین بهصورت تصادفی نمونه خون تهیه و با تکنیک الایزا تیتر آنتیبادی و آنتیژن اندازهگیری شد. همچنین بهمنظور اطمینان از حضور و تعیین تیپ ویروسها، تمامی نمونههای مثبت از طریق تکنیک مولکولی RT-PCR مورد سنجش قرار گرفتند. سپس دستورالعملهای کنترل BVD این واحدهای صنعتی بزرگ بررسی شد. نتایج این تحقیق نشان داد میزان الایزا Ab-/Ag-،Ab+/Ag-،Ab-/Ag+ و Ab+/Ag+ بهترتیب 2/10، 8/78، 2/7 و 8/3 درصد بوده است. شیوع آلودگی آنتیبادی و آنتیژن در مجموع سه گاوداری بهترتیب حدود 80 و 11 درصد گزارش شد که از این میان حدود 8/2 درصد حیوانات، عفونی مولد(PI) بودند و تفاوت معنیداری بین سه گاوداری مشاهده نشد. همچنین نتایج RT-PCR نشان داد همه نمونههای مثبت از نوع تیپ 1 ویروس بوده و تیپ 2 در این پژوهش گزارش نشد. نتایج این تحقیق با توجه به شیوع بالای بیماری نشان میدهد، پروتکلهای بهکاررفته جهت کنترل این بیماری از کارایی مناسب برخوردار نبودهاند. بنابراین بهنظر میرسد مهمترین اقدام جهت مبارزه جدی با این بیماری علاوه بر اعمال اصول امنیت زیستی، استفاده از سیاستهای منسجم کلان مدیریتی در سطح ملی خواهد بود.https://ijas.ut.ac.ir/article_77957_df5bfb39da3ac9d2348ea00166d92be1.pdf