مقاله پژوهشی
تغذیه دام و طیور
امید نوری؛ مجتبی زاغری؛ حسنا حاجاتی
چکیده
به منظور بررسی تاثیر جایگزینی سلنیوم معدنی با سلنیوم آلی از منشا جلبک اسپیرولینا بر عملکرد و کیفیت گوشت سینه جوجههای گوشتی، از 160 قطعه جوجه گوشتی یکروزه در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار، هشت تکرار و پنج قطعه پرنده در هر تکرار استفاده شد. منابع سلنیوم مورد استفاده شامل سلنیت سدیم و سلنیوم آلی از منشا جلبک اسپیرولینا بودند که ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر جایگزینی سلنیوم معدنی با سلنیوم آلی از منشا جلبک اسپیرولینا بر عملکرد و کیفیت گوشت سینه جوجههای گوشتی، از 160 قطعه جوجه گوشتی یکروزه در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تیمار، هشت تکرار و پنج قطعه پرنده در هر تکرار استفاده شد. منابع سلنیوم مورد استفاده شامل سلنیت سدیم و سلنیوم آلی از منشا جلبک اسپیرولینا بودند که در دو سطح 50 و 100 درصد جایگزین شدند. سلنیوم آلی با کشت جلبک اسپیرولینا و غنی سازی با سلنیوم تولید شد. میزان سلنیوم موجود در تیمارهای مختلف با روش طیفسنجی جرمی انتشار پلاسما از طریق تزویج القایی اندازهگیری شد. در این آزمایش، فراسنجههای مصرف خوراک و افزایش وزن بدن بصورت هفتگی اندازهگیری و ضریب تبدیل غذایی محاسبه شد. در سن 42 روزگی، از هر تکرار یک قطعه پرنده کشتار و وزن لاشه آماده طبخ اندازهگیری شد. برای اندازهگیری pH و مقدار سلنیوم ذخیره شده، از گوشت سینه نمونهبرداری شد. نتایج نشان داد، در بین تیمارهای مختلف از لحاظ صفات عملکردی و درصد لاشه آماده طبخ تفاوت معنیداری مشاهده نشد. تفاوت معنیداری از نظر pH عضله سینه در صفر و 24 ساعت بعد از کشتار، بین تیمارهای مختلف وجود نداشت. مقدار سلنیوم ذخیره شده در عضله سینه پرندگانی که از سلنیوم آلی تغذیه کردند نسبت به تیمارهای دیگر افزایش معنیداری داشت (05/0P<). بطور کلی، نتایج این پژوهش نشان دادند که جایگزینی 100 درصدی سلنیت سدیم با سلنیوم آلی از منشا جلبک اسپیرولینا بدون کاهش در عملکرد پرنده منجر به افزایش مقدار ذخیره سلنیوم در عضله سینه شد.
مقاله پژوهشی
علی اضغر خلیل خلیلی؛ مهدی ژندی؛ مجتبی زاغری؛ حسن مهربانی یگانه؛ علیرضا یوسفی
چکیده
هدف پژوهش حاضر مطالعه اثر تغذیهی سلنیوم آلی (oSe) بر فراسنجههای خونی خروسهای مادر گوشتی تحت چالش با دگزامتازون(Dexa) بود. تعداد پنجاه قطعه خروس مادر گوشتی (سویه راس 308) در سن 64 هفتگی بهطور تصادفی به 5 گروه (10 خروس در هر گروه) تقسیم شدند و طی 10 هفته متوالی، با یک جیره خوراکی استاندارد حاوی سطوح مختلف سلنیوم آلی تغذیه شدند. بهمنظور القای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر مطالعه اثر تغذیهی سلنیوم آلی (oSe) بر فراسنجههای خونی خروسهای مادر گوشتی تحت چالش با دگزامتازون(Dexa) بود. تعداد پنجاه قطعه خروس مادر گوشتی (سویه راس 308) در سن 64 هفتگی بهطور تصادفی به 5 گروه (10 خروس در هر گروه) تقسیم شدند و طی 10 هفته متوالی، با یک جیره خوراکی استاندارد حاوی سطوح مختلف سلنیوم آلی تغذیه شدند. بهمنظور القای تنش، تزریق دگزامتازون (2 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) طی هفتههای 4 تا 6 آزمایش بهصورت یک روز در میان انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیره خوراکی فاقد مکمل سلنیوم آلی و دگزامتازون (شاهد منفی: NC) و یا با Dexa و سطوح مختلف سلنیوم آلی شامل صفر (شاهد مثبت؛ PC)، 15/0 (Se15+Dexa)، 30/0 (Se30+Dexa) یا 45/0 (Se45+Dexa) میلیگرم در کیلوگرم خوراک بود. طی دوره آزمایش، غلظت تستوسترون، کورتیکوسترون، مالوندیآلدهید (MDA)، ظرفیت تام آنتیاکسیدانی (TAC)، فعالیت آنزیمهای کبدی (ALT و AST)، اسید اوریک، پروتئین تام، آلبومین، فراسنجههای چربی و گلوکز پلاسما هر دو هفته یکبار ارزیابی شدند. فعالیت آنزیمهای کبدی و آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز (GPX)، TAC، غلظت اسید اوریک، پروتئین تام، آلبومین و گلوکز تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفتند (05/0>P). تزریق دگزامتازون غلظت پلاسمایی کلسترول تام، لیپوپروتئینهای با چگالی بالا (HDL) و پایین (LDL) و MDA را در گروه PC نسبت به گروه NC افزایش داد (05/0>P)؛ با این حال، oSe این اثرات منفی Dexa بهبود بخشید (05/0> P). بهطورکلی، نتایج این مطالعه نشان میدهد که oSe اثرات منفی Dexa بر برخی از فراسنجههای خونی در خروسهای تحت چالش با دگزامتازون را بهبود میدهد.
مقاله پژوهشی
مینا حاجیلو؛ رسول پیرمحمدی؛ حامد خلیل وندی بهروزیار؛ بهزاد اسدنژاد
چکیده
این آزمایش بهمنظور بررسی اثر منابع مختلف چربی در جیره آغازین بر رشد و سلامتی برههای زود شیرگیری شدهی قزل انجام شد. 20 رأس بره ماده قزل بعد از 4 هفته تغذیه با شیر مادر، به 4 گروه 5 رأسی تفکیک و بعد از 2 هفته عادتپذیری ، به مدت 2 ماه با استفاده از جیرهآزمایشی با نسبت کنسانتره به علوفه 90:10، حاوی 3 درصد نمک کلسیمی اسیدهای چرب غیر اشباع ...
بیشتر
این آزمایش بهمنظور بررسی اثر منابع مختلف چربی در جیره آغازین بر رشد و سلامتی برههای زود شیرگیری شدهی قزل انجام شد. 20 رأس بره ماده قزل بعد از 4 هفته تغذیه با شیر مادر، به 4 گروه 5 رأسی تفکیک و بعد از 2 هفته عادتپذیری ، به مدت 2 ماه با استفاده از جیرهآزمایشی با نسبت کنسانتره به علوفه 90:10، حاوی 3 درصد نمک کلسیمی اسیدهای چرب غیر اشباع (روغن کتان، تیمار1؛ روغن سویا، تیمار 2؛ روغن ماهی، تیمار 3) تغذیه شدند. بهمنظور تقلید شرایط پرورش سنتی، گروه شاهد تا پایان ماه سوم بعد از تولد، فقط از شیر مادر تغذیه کردند. بیشترین مقدار خوراک مصرفی و افزایش وزن در گروه نمک کلسیمی روغن کتان مشاهده شد. علاوه بر تأثیر معنیدار تیمارها بر ویژگیهای بیومتری، بیشترین مقدار گوارشپذیری الیاف نامحلول در شویندهی خنثی و اسیدی، پروتئینخام و مادهی آلی در گروه نمک کلسیمی روغن کتان مشاهده شد. گوارشپذیری چربی خام تفاوت معنیداری بین تیمارها نداشت. مقدار تولید و الگوی اسیدهای چرب فرار و pH شکمبه در بین تیمارها تفاوت معنیداری نداشت، ولی بیشترین تعداد پروتوزآ در تیمار کتان مشاهده شد. پروتئین تام خون کاهش معنیداری در گروه دریافت کننده روغن ماهی نسبت به شاهد نشان داد. میزان کلسترول و گلوکز خون کاهش معنیداری در همهی تیمارهای آزمایشی نسبت به گروه کنترل داشت ولی میزان تری گلیسیرید و آلبومین تفاوت معنیداری نسبت به شاهد نداشت. بهطور کلی، نتایج آزمایش نشان داد که زود از شیرگیری و استفاده از 3 درصد نمک کلسیمی روغن کتان سبب بهبود عملکرد برهها میشود.
مقاله پژوهشی
علیرضا مرادی؛ داریوش علیپور؛ ناصر تاج آبادی
چکیده
هدف از این مطالعه جداسازی باکتریهای اسید لاکتیک از دستگاه گوارش زنبور عسل و توان پروبیوتیکی جدایه ها، و تاثیر تیمار آنها بر برخی فراسنجه های عملکردی کلنی ها بود. بدین منظور از زنبورستان با یکصد کلنی ، تعداد 10 کلنی زنبور عسل بصورت تصادفی انتخاب و جهت نمونه گیری استفاده شدند. تعداد 20 زنبور کارگر از هر کندو گرفته و پس از انتقال به ازمایشگاه ...
بیشتر
هدف از این مطالعه جداسازی باکتریهای اسید لاکتیک از دستگاه گوارش زنبور عسل و توان پروبیوتیکی جدایه ها، و تاثیر تیمار آنها بر برخی فراسنجه های عملکردی کلنی ها بود. بدین منظور از زنبورستان با یکصد کلنی ، تعداد 10 کلنی زنبور عسل بصورت تصادفی انتخاب و جهت نمونه گیری استفاده شدند. تعداد 20 زنبور کارگر از هر کندو گرفته و پس از انتقال به ازمایشگاه تحت شرایط کامل آسایش و هوارسانی، با آرامش تحت محیط حاوی دی اکسید کربن، دستگاه گوارش آنها بصورت کامل جدا سازی شد و پس از کشت در محیط MRS کلنیهای متفاوت انتخاب و کشتهای تناوبی مایع-جامد تا 8 مرحله برای رسیدن به کشتهای خالص تکرار شد. نهایتا نمونههای گرم مثبت و کاتالاز و همولایز منفی جدا شده ومورد آزمون تشخیص فیلوژنی قرار گرفتند. در مطالعات بالینی و مزرعه ایی نیز اثرات مثبت تیمار با جدایه ها به دو روش اسپری بر روی قابها و کشت در شربت بر تخم ریزی و تولید و رفتار بهداشتی زنبور عسل مشاهده گردید و مقایسه تیمارها با آزمون چند دامنه دانکن (p≤%5) نشان داد همه تیمارهای آزمایشی در فاکتورهای کمی جمعیت و تخم ریزی و صفات کیفی مانند رفتار نظافت گری تفاوت معنی داری نسبت به تیمار شاهد داشتند، اما تیمار شاهد نسبت به تیمارهای آزمایشی ، تفاوت معنی داری در ذخایر عسل داشت (P<0.05) که می تواند به دلیل تخم ریزی کمتر و مصرف شهد کمتر باشد.
مقاله پژوهشی
فرهاد احمدی؛ سید مجتبی موسوی؛ محسن محمدی ساعی؛ بابک ماسوری
چکیده
این آزمایش بهمنظور بررسی تأثیر رنگدانه آلگاسان بر عملکرد و کیفیت گوشت بلدرچین با چهار تیمار، سه تکرار و 17 جوجه در هر تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. جیرههای آزمایشی شامل: 1- جیره پایه (شاهد)، 2- جیره پایه + 1/0 درصد پودر آلگاسان، 3- جیره پایه + 2/0 درصد پودر آلگاسان و 4- جیره پایه + 3/0 درصد پودر آلگاسان بودند. علاوه بر اندازهگیری ...
بیشتر
این آزمایش بهمنظور بررسی تأثیر رنگدانه آلگاسان بر عملکرد و کیفیت گوشت بلدرچین با چهار تیمار، سه تکرار و 17 جوجه در هر تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. جیرههای آزمایشی شامل: 1- جیره پایه (شاهد)، 2- جیره پایه + 1/0 درصد پودر آلگاسان، 3- جیره پایه + 2/0 درصد پودر آلگاسان و 4- جیره پایه + 3/0 درصد پودر آلگاسان بودند. علاوه بر اندازهگیری میانگین افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل خوراک، وزن زنده، وزن لاشه، بازده لاشه، در 38 روزگی، برای بررسی کیفیت گوشت، دو قطعه بلدرچین نر بهصورت تصادفی از هر تکرار (شش پرنده در هر تیمار) انتخاب و کشتار شدند. دادههای حاصل با نرمافزار SAS آنالیز و میانگینها با آزمون دانکن مقایسه شدند. اثر سطوح مختلف رنگدانه در جیره بلدرچینها، بر میانگین افزایش وزن بدن، مقدار خوراک مصرفی، ضریب تبدیل خوراک و وزن زنده، معنیدار نبود. اما در مقایسه با سایر تیمارها، بیشترین وزن لاشه در تیمار 1/0 درصد (33/118 گرم)، بالاترین بازده لاشه در تیمار 3/0 درصد (36/73 درصد)، بیشترین تراکم نوری در تیمار 1/0 درصد (029/2، 268/1 و 249/2 درصد) و بیشترین ظرفیت نگهداری آب در تیمار 3/0 درصد (720/4) آلگاسان مشاهده شد (05/0P≤). کمترین مقدار PH گوشت، درصد افت خونابه و درصد افت وزنی پس از پخت را به ترتیب تیمارهای شاهد (342/6)، 2/0 درصد (055/13 درصد) و 3/0 درصد (985/19 درصد) آلگاسان نشان دادند (05/0P≤). در مجموع، این پژوهش نشان میدهد که رنگدانه آلگاسان میتواند در بهبود برخی فراسنجههای عملکردی و کیفیت گوشت بلدرچین، مؤثر باشد.
مقاله پژوهشی
محمدرضا افرازنده؛ رستم عبداللهی آرپناهی؛ مختارعلی عباسی؛ ناصر امام جمعه کاشان؛ رسول واعظ ترشیزی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر متقابل ژنوتیپ و محیط از طریق محاسبهی همبستگی رتبهای پیشبینی ارزش ارثی گاوهای نر در ایران با پیشبینی ارزش ارثی توسط اینتربول بود. از تعداد 2,000,378 رکورد تولید 305 روز شیر، چربی و پروتئین زایشهای اوّل تا سوّم سالهای 1383 تا 1400 دختران 9,603 پدر در 3,444 گله استفاده گردید. در مدل اوّل از ارزیابی چند صفتی ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثر متقابل ژنوتیپ و محیط از طریق محاسبهی همبستگی رتبهای پیشبینی ارزش ارثی گاوهای نر در ایران با پیشبینی ارزش ارثی توسط اینتربول بود. از تعداد 2,000,378 رکورد تولید 305 روز شیر، چربی و پروتئین زایشهای اوّل تا سوّم سالهای 1383 تا 1400 دختران 9,603 پدر در 3,444 گله استفاده گردید. در مدل اوّل از ارزیابی چند صفتی برای دادههای تولید شیر، چربی و پروتئین زایش اوّل استفاده شد. در مدل دوّم از ارزیابی چند صفتی برای دادههای تولید شیر، چربی و پروتئین مربوط به زایشهای اوّل تا سوّم با مدل تکرارپذیری استفاده شد. از گاوهای نر دارای حداقل 20 دختر در ده گله ایران برای محاسبه همبستگی رتبهای بین ایران و اینتربول استفاده گردید. همبستگی رتبهای ارزش ارثی زایش اوّل با ارزش ارثی اینتربول برای تولید شیر، چربی و پروتئین به ترتیب 76/0، 75/0 و 76/0 بود. همبستگی رتبهای ارزش ارثی حاصل از سه زایش اوّل با ارزش ارثی اینتربول برای تولید شیر، چربی و پروتئین به ترتیب 48/0، 43/0 و 51/0 بود که نشان دهنده وجود اثر متقابل ژنوتیپ و محیط میباشد. نتایج نشان داد مقدار همبستگی رتبهای به عنوان یک معیار برای وجود اثر متقابل ژنوتیپ و محیط بر حسب نوع مدل مورد استفاده در پیش بینی ارزش ارثی گاوهای نر متفاوت است. بنابراین بهدلیل اثر متقابل ژنوتیپ و محیط، رتبه گاوهای نر در ایران با برآوردهای اینتربول متفاوت است.
مقاله پژوهشی
محمود رضا حیدری؛ بهروز دستار؛ سید ناصر موسوی؛ رضا میرشکار؛ سید عیداله حسینی؛ مجید عباسی
چکیده
چکیده تعداد 1440 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس-308 از سن یک تا 42 روزگی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار در شش تکرار (30 قطعه در هر تکرار) استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیرههای حاوی صفر (بر پایه کنجاله سویا) و 15 درصد دانه سویای خام، دانه سویای پرچرب اکسترود شده در دمای 90 و 150 درجه سلسیوس با مقادیر صفر و یا 02/0 درصد آنزیم پروتئاز ...
بیشتر
چکیده تعداد 1440 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس-308 از سن یک تا 42 روزگی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار در شش تکرار (30 قطعه در هر تکرار) استفاده شد. تیمارهای آزمایشی شامل جیرههای حاوی صفر (بر پایه کنجاله سویا) و 15 درصد دانه سویای خام، دانه سویای پرچرب اکسترود شده در دمای 90 و 150 درجه سلسیوس با مقادیر صفر و یا 02/0 درصد آنزیم پروتئاز بودند. استفاده از دانه سویای خام موجب کاهش معنیدار مصرف خوراک، وزن بدن و وزن نسبی لاشه و همچنین افزایش ضریب تبدیل خوراک و وزن لوزالمعده شد (01/0> P). آنزیم پروتئاز سبب بهبود افزایش وزن در جیرههای حاوی دانه سویای خام شد (01/0> P). ضریب تبدیل خوراک در جیرههای حاوی کنجاله و دانه خام سویا به هنگام استفاده از آنزیم پروتئاز بهبود یافت (01/0> P). دمای اکسترود کردن، شاخصهای عملکرد رشد پرندههای آزمایشی را تحت تأثیر قرار نداد. جیره حاوی دانه سویای خام بدون آنزیم، سطح کلسترول خون را افزایش داد (05/0> P). بر اساس نتایج، استفاده از آنزیم پروتئاز در جیرههای حاوی کنجاله سویا یا دانه سویای خام عملکرد جوجههای گوشتی را بهبود داد؛ با این وجود، چنین اثری در جیرههای حاوی سویای پرچرب اکسترود شده، کمرنگ بود.