ابوالفضل کولیوند؛ آرش آذرفر؛ امیر فدایی فر؛ ایوب عزیزی
چکیده
این آزمایش بهمنظور بررسی ارزش تغذیهای و برآورد میزان پروتئین محافظت شده پروتانومیکس بهعنوان یک منبع پروتئینی جدید و مقایسه آن با کنجاله سویا طراحی شده است. پروتانومیکس پودری قهوهای رنگ بوده و از جداسازی رسوب ناشی از واکنش تانن با خیساب ذرت حاصل میشود. مقدار پروتئین خام (CP) و انرژی قابل متابولیسم (ME) در این منبع پروتئینی ...
بیشتر
این آزمایش بهمنظور بررسی ارزش تغذیهای و برآورد میزان پروتئین محافظت شده پروتانومیکس بهعنوان یک منبع پروتئینی جدید و مقایسه آن با کنجاله سویا طراحی شده است. پروتانومیکس پودری قهوهای رنگ بوده و از جداسازی رسوب ناشی از واکنش تانن با خیساب ذرت حاصل میشود. مقدار پروتئین خام (CP) و انرژی قابل متابولیسم (ME) در این منبع پروتئینی تقریباً شبیه کنجاله سویا بوده و بیش از 80 درصد از پروتئین آن، به شکل نامحلول است. در این مطالعه، قابلیت تولید گاز آزمایشگاهی در پروتانومیکس بهطور معنیداری از تیمار شاهد (کنجاله سویا) کمتر بود (001/0P˂)؛ اگر چه، جایگزینی کنجاله سویا با سطوح مختلف از پروتانومیکس در جیرههای آزمایشی، منجر به تفاوتهای معنیداری در فراسنجههای تولید گاز نگردید (05/0 P˃). در مقایسه پروتانومیکس با کنجاله سویا (شاهد)، فراسنجههای تجزیهپذیری حقیقی ماده خشک در شرایط آزمایشگاهی (IVTDDM)، انرژی قابل متابولیسم (ME) و pH تفاوتهای معنیداری نداشتند (05/0 P˃)، اما غلظت اسیدهای چرب کوتاه زنجیر (SCFA)، قابلیت هضم ظاهری ماده آلی (IVOMAD) و نیتروژن آمونیاکی (N-NH3) در کنجاله سویا بهطور معنیداری بالاتر بود (01/0P˂) در حالی که ضریب تفکیک (PF)، تولید پروتئین میکروبی (MPS) و بازده تولید پروتئین میکروبی (EMPS) در پروتانومیکس مقادیر بالاتری را نشان داد (05/0 P˂). با این حال، در جایگزینی کنجاله سویا با سطوح مختلف از پروتانومیکس در جیرههای آزمایشی، تنها N-NH3 بطور معنیداری کاهش یافت (05/0P˂).
فرزانه محمدی؛ محمد هوشمند؛ رضا نقی ها؛ شیما حسینی فر
چکیده
با هدف بررسی تأثیر استفاده از سطوح مختلف میوه بلوط (صفر یا 20 درصد جیره) و افزودنی خوراکی کاهشدهنده سطح تانن (بدون افزودنی، 10 گرم پلیاتیلنگلیکول در کیلوگرم جیره و 25/0 درصد بیکربناتسدیم در جیره) بر عملکرد، تغییرات بافتی کلیه و کبد جوجههای گوشتی، تعداد 480 قطعه جوجه سویه راس 308 (میانگین وزن 41 گرم و نسبت مساوی نر و ماده) بر پایه طرح ...
بیشتر
با هدف بررسی تأثیر استفاده از سطوح مختلف میوه بلوط (صفر یا 20 درصد جیره) و افزودنی خوراکی کاهشدهنده سطح تانن (بدون افزودنی، 10 گرم پلیاتیلنگلیکول در کیلوگرم جیره و 25/0 درصد بیکربناتسدیم در جیره) بر عملکرد، تغییرات بافتی کلیه و کبد جوجههای گوشتی، تعداد 480 قطعه جوجه سویه راس 308 (میانگین وزن 41 گرم و نسبت مساوی نر و ماده) بر پایه طرح کاملاً تصادفی در یک آزمایش فاکتوریل 3×2 بین 6 تیمار آزمایشی (هر تیمار با 4 تکرار 20 قطعهای) توزیع و به مدت 42 روز پرورش یافتند. نتایج آزمایش نشان داد که کاربرد میوه بلوط بر ضریب تبدیل خوراک کل دوره آزمایش، اثر معنیداری نداشت اما افزایش وزن بدن کل دوره را به طور معنیداری کاهش داد. همچنین، بیکربناتسدیم مقدار افزایش وزن بدن کل را در مقایسه با جیره بدون افزودنی، بهبود داد. تغذیه با میوه بلوط وزن نسبی سنگدان، ایلئوم و روده کور را در 24 روزگی و وزن نسبی دوازدهه و روده کور را در 42 روزگی افزایش داد. در 24 روزگی، تورم سلولی شدیدتری در بافت کبد جوجههای تغذیهشده با میوه بلوط مشاهده شد و در 42 روزگی، تعداد واکوئل چربی در کبد این جوجهها، کمتر بود. تغذیه با میوه بلوط، قطر جسمک کلیوی را افزایش داد. به طور کلی، کاربرد 20 درصد میوه بلوط در جیره، بر ضریب تبدیل خوراک، بافت کبد و کلیه جوجههای گوشتی، اثر معنیداری نداشت اما بهدلیل کاهش معنیدار افزایش وزن کل دوره و شاخص کارآیی تولید، این میزان توصیه نمیشود. کاربرد افزودنیها از این کاهش جلوگیری نکرد.
فاطمه ندایی؛ محمد هوشمند؛ سیامک پارسایی؛ مهرداد معمار
چکیده
تأثیر سطوح 0، 15و 20 درصد میوۀ بلوط بهعنوان جایگزین ذرت در جیرههای حاوی متیونین سطح توصیهشده توسط NRC (1994) و دو برابر سطح توصیهشده توسط NRC (1994) بر عملکرد تولیدی مرغ گوشتی با استفاده از 528 قطعه جوجۀ یکروزۀ سویۀ کاب 500 در قالب آزمایش فاکتوریل 3×2 بر پایۀ طرح کامل تصادفی با چهار تکرار و 22 قطعه جوجه در هر تکرار بررسی شد. در همۀ دورههای ...
بیشتر
تأثیر سطوح 0، 15و 20 درصد میوۀ بلوط بهعنوان جایگزین ذرت در جیرههای حاوی متیونین سطح توصیهشده توسط NRC (1994) و دو برابر سطح توصیهشده توسط NRC (1994) بر عملکرد تولیدی مرغ گوشتی با استفاده از 528 قطعه جوجۀ یکروزۀ سویۀ کاب 500 در قالب آزمایش فاکتوریل 3×2 بر پایۀ طرح کامل تصادفی با چهار تکرار و 22 قطعه جوجه در هر تکرار بررسی شد. در همۀ دورههای آزمایش، جوجههای تغذیهشده با جیرههای حاوی 15 و 20 درصد میوۀ بلوط، افزایش وزن کمتر و ضریب تبدیل غذایی بالاتری در مقایسه با پرندگان دریافتکنندۀ جیرۀ بدون میوۀ بلوط داشتند (05/0>P). افزایش سطح متیونین جیره به میزان دو برابر میزان توصیهشده توسط NRC (1994)، مصرف خوراک و افزایش وزن بدن در دورۀ پایانی و کل دورۀ آزمایش را بهطور معنیداری کاهش داد (05/0>P). اثر متقابل معنیداری بین سطح استفاده از میوۀ بلوط و متیونین جیره در مورد فراسنجههای عملکرد مشاهده نشد. استفاده از 20 درصد میوۀ بلوط در جیره بر برخی ویژگیهای استخوان درشتنی تأثیر نامطلوب داشت (05/0>P). بهطورکلی، جایگزینی 15 و 20 درصد ذرت جیره با میوۀ بلوط باعث کاهش عملکرد جوجههای گوشتی شد و افزایش سطح متیونین جیره نتوانست از این وضعیت جلوگیری کند.
نرگس وحدانی؛ مهدی دهقان بنادکی؛ کامران رضایزدی؛ فرحناز خلیقی سیگارودی
چکیده
در این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر نوع و سطح مصرفی تانن بر هضم شکمبهای پروتئین کنجالههای کلزا و سویا دو نوع آزمایش انجام شد. در آزمایش اول ترکیب تانن انار-پسته بهمنظور فرآوری کنجالۀ سویا (کنترل، 10 و 15 درصد از مادۀ خشک کنجاله) و کنجالۀ کلزا (کنترل، 5 و 10 درصد از مادۀ خشک کنجاله) استفاده شد. در آزمایش دوم ترکیب تاننهای مختلف (انار-پسته، ...
بیشتر
در این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیر نوع و سطح مصرفی تانن بر هضم شکمبهای پروتئین کنجالههای کلزا و سویا دو نوع آزمایش انجام شد. در آزمایش اول ترکیب تانن انار-پسته بهمنظور فرآوری کنجالۀ سویا (کنترل، 10 و 15 درصد از مادۀ خشک کنجاله) و کنجالۀ کلزا (کنترل، 5 و 10 درصد از مادۀ خشک کنجاله) استفاده شد. در آزمایش دوم ترکیب تاننهای مختلف (انار-پسته، چای-پسته و انار) در یک سطح یکسان ( 10 درصد از مادۀ خشک کنجالهها) برای فرآوری هر یک از کنجاله استفاده شد. درنهایت بخشهای مختلف پروتئین کنجالههای فرآوریشده و نشده بر پایۀ روش CNCPS با پودر ماهی و کنجالۀ گلوتن ذرت مقایسه شدند. ترکیب تاننی انار-پسته در سطح 10 درصد برای کنجالۀ سویا و 5 درصد برای کنجالۀ کلزا میتواند سبب افزایش بخش عبوری قابلهضم در روده شود. این فرآوریها نسبت به خوراکهایی مانند پودر ماهی و کنجالۀ گلوتن ذرت بخش عبوری بیشتری را داشتهاند. درنهایت چنین به نظر میرسد که کنجالههای فرآوریشده با ترکیبهای تانندار میتوانند برای تأمین بخش عبوری در جیرۀ نشخوارکنندگان استفاده شوند. اما استفاده از روشهای درون تنی برای تأیید این نتایج ضروری به نظر میرسد.
زهرا امینی فرد؛ مرتضی چاجی؛ طاهره محمدآبادی
چکیده
این آزمایش برای شناخت خصوصیات تغذیهای برگ درخت پستة وحشی (خنجوک) با هدف استفاده از آن در جیرة گوسفند انجام شد. در آغاز خصوصیات شیمیایی برگ خنجوک اندازهگیری شد. آنگاه جیرههایی برای گوسفند حاوی 0، 5، 10، 15، 20، 25 و 30 درصد برگ خنجوک تهیه شدند. برای تعیین بهترین مقدار جایگزینی آن با سیلاژ ذرت با روش تولید گاز، خصوصیات هضم و تخمیر جیرهها ...
بیشتر
این آزمایش برای شناخت خصوصیات تغذیهای برگ درخت پستة وحشی (خنجوک) با هدف استفاده از آن در جیرة گوسفند انجام شد. در آغاز خصوصیات شیمیایی برگ خنجوک اندازهگیری شد. آنگاه جیرههایی برای گوسفند حاوی 0، 5، 10، 15، 20، 25 و 30 درصد برگ خنجوک تهیه شدند. برای تعیین بهترین مقدار جایگزینی آن با سیلاژ ذرت با روش تولید گاز، خصوصیات هضم و تخمیر جیرهها بررسی شد. در مرحلة بعد، تأثیر جیرههای برگزیدهشده از مرحلة آزمایشگاهی (جیره با و بدون 30 درصد برگ خنجوک) بر مصرف خوراک، قابلیت هضم مواد مغذی، فراسنجه های شکمبهای و خونی ده رأس گوسفند نر عربی در قالب طرح کامل تصادفی بررسی شد. غلظت پروتئین خام، NDF، ADF و تانن برگ خنجوک به ترتیب 88/9، 95/47، 02/39 و 9۰/3 درصد بود. با افزایش درصد برگ خنجوک در جیره، تولید گاز روند کاهشی داشت؛ اما تولید تودة میکروبی و بازدة تولید تودة میکروبی روند افزایشی داشت (05/0P<). مصرف مادة خشک در گوسفندان تغذیهشده با جیرة دارای برگ خنجوک افزایش یافت. تیمارها از نظر قابلیت هضم ظاهری مادة خشک، NDF، ADF و غلظت گلوکز و کلسترول خون اختلاف معنیداری نداشتند (05/0P>). قابلیت هضم پروتئین خام، غلظت نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه و نیتروژن اورهای خون در جیرة حاوی برگ خنجوک پایینتر بود (05/0P<). بهطورکلی استفاده از برگ خنجوک تا 30 درصد مادة خشک جیره بهصورت جایگزین با سیلاژ ذرت تأثیر منفی بر هضم ظاهری، فراسنجههای شکمبهای و خونی گوسفندان عربی نداشت.
بهروز یاراحمدی؛ مرتضی چاجی؛ محمد بوجارپور؛ خلیل میرزاده؛ مرتضی رضایی
چکیده
آزمایش با هدف بررسی اثر علوفۀ اسپرس بهعنوان یک منبع تانن و نیز نسبت علوفه به کنسانتره بر مصرف و قابلیت هضم، خصوصیات تخمیر شکمبهای، فراسنجههای خونی، مقدار تولید و ترکیبات شیر میشهای شیرده انجام گرفت. بدین منظور از 8 رأس میش شیرده نژاد لری بر اساس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح مربع لاتین 4×4 تکرارشونده استفاده شد. تیمارها با دو ...
بیشتر
آزمایش با هدف بررسی اثر علوفۀ اسپرس بهعنوان یک منبع تانن و نیز نسبت علوفه به کنسانتره بر مصرف و قابلیت هضم، خصوصیات تخمیر شکمبهای، فراسنجههای خونی، مقدار تولید و ترکیبات شیر میشهای شیرده انجام گرفت. بدین منظور از 8 رأس میش شیرده نژاد لری بر اساس آزمایش فاکتوریل در قالب طرح مربع لاتین 4×4 تکرارشونده استفاده شد. تیمارها با دو سطح کنسانتره و دو سطح نوع علوفۀ مصرفی شامل چهار جیرۀ به صورتکامل مخلوط با نسبتهای علوفه به کنسانترۀ 65:35 (پرکنسانترۀ بدون اسپرس)، 35:65 (کمکنسانترۀ بدون اسپرس)، 65:35 (پرکنسانترۀ با اسپرس) و 35:65 (کمکنسانترۀ با اسپرس) فرموله و تهیه شد. مقدار کل ترکیبات فنولی، تانن کل و تانن متراکم تیمارهای آزمایشی معنادار بود (05/0P<). نتایج نشان داد قابلیت هضم مادۀ خشک و مادۀ آلی در تیمار پرکنسانترۀ با اسپرس در مقایسه با بقیۀ تیمارها بیشتر بود (05/0P<). مقادیر pH و نیتروژن آمونیاکی شکمبه در تیمارهای پرکنسانترۀ با اسپرس و بدون اسپرس در مقایسه با تیمار کمکنسانترۀ بدون اسپرس کمتر بود. اثر سطح کنسانتره بر مقدار کل اسیدهای چرب فرار شکمبهای معنادار شد (05/0P<). بر این اساس نسبت استات به پروپیونات در تیمارهای پرکنسانترۀ با اسپرس و بدون اسپرس کمترین مقدار را داشت. نتایج نشان داد تولید شیر در تیمارهای پرکنسانترۀ با و بدون اسپرس بیشتر از سایر تیمارها بود. اثر سطح کنسانتره بر چربی، لاکتوز، مواد جامد بدون چربی و پروتئین شیر معنادار بود (05/0P<). درمجموع، اضافهکردن اسپرس بهعنوان یک منبع تانن به جیرۀ پرکنسانتره (65 درصد) موجب افزایش قابلیت هضم مادۀ آلی و الیاف، افزایش پروپیونات جیره و در نتیجه افزایش تولید شیر و پروتئین آن میشود.
فاطمه شمعی؛ رسول پیرمحمدی؛ حامد خلیل وندی بهروزیار
چکیده
پژوهش حاضر بهمنظور ارزیابی اثر روشهای مختلف فراوریهای حرارتی شامل اتوکلاو، تفتدادن، پولکیکردن با بخار و ریزموج، بر ترکیب شیمیایی، غلظت مواد ضد مغذی (تانن و ترکیبات فنولیک)، تجزیهپذیری مادۀ خشک و پروتئین خام انجام گرفت. در این آزمایش از سه رأس گاو نر بالغ فیستولهگذاریشدۀ نژاد هلشتاین (طرح بلوک کامل تصادفی) و میزان گاز ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهمنظور ارزیابی اثر روشهای مختلف فراوریهای حرارتی شامل اتوکلاو، تفتدادن، پولکیکردن با بخار و ریزموج، بر ترکیب شیمیایی، غلظت مواد ضد مغذی (تانن و ترکیبات فنولیک)، تجزیهپذیری مادۀ خشک و پروتئین خام انجام گرفت. در این آزمایش از سه رأس گاو نر بالغ فیستولهگذاریشدۀ نژاد هلشتاین (طرح بلوک کامل تصادفی) و میزان گاز تولیدی در شرایط آزمایشگاهی (طرح کاملاً تصادفی، با پنج تیمار، سه دورۀ مجزا و سه تکرار به ازای هر تیمار در هر دوره) و پسماندهای کارخانههای لپهپاککنی استفاده شد. غلظت مادۀ خشک، پروتئین خام (درصد مادۀ خشک)، خاکستر (درصد مادۀ خشک)، مقدار تجزیهپذیری مؤثر مادۀ خشک (گرم در 100 گرم مادۀ خشک) و پروتئین خام (گرم در 100 گرم پروتئین خام) در نرخ عبور 02/0، غلظت مادۀ آلی قابلهضم (گرم بر 100 گرم مادۀ آلی) و تولید پروتئین میکروبی (گرم به ازای هر کیلوگرم مادۀ آلی قابلهضم) در پسماند فراورینشده به ترتیب برابر 2/89، 1/26، 26/2، 65، 5/79، 52 و 71/62 بود. فراوریهای حرارتی در مقایسه با گروه شاهد بهصورت معناداری (05/0 (P با کاهش بخش محلول پروتئین، به کاهش پروتئین قابلتجزیۀ سریع در شکمبه، کاهش سنتز پروتئین میکروبی و در مقابل افزایش عبور پروتئین تجزیهنشده به رودۀ باریک انجامید. بیشترین کاهش در غلظت تانن و ترکیبات فنولیک، به فراوری با امواج ریزموج مربوط بود و کمترین غلظت پروتئین قابلتجزیۀ مؤثر در شکمبه، به گروه فراوریشده با اتوکلاو متعلق بود. تفتدادن سبب بیشترین کاهش در پروتئین قابلتجزیۀ سریع در شکمبه شد، ولی بر مادۀ آلی قابلهضم و مقدار انرژی قابل متابولیسم تأثیر نامطلوبی نداشت؛ بنابراین با توجه به نتایج، در دسترسبودن فرایندها و هزینۀ فراوری، تفتدادن بهعنوان فراوری مناسب بهمنظور کاهش پروتئین قابلتجزیه در شکمبه توصیه میشود. اجرای آزمایشهای تکمیلی در شرایط درونتنی بهمنظور بررسی بیشتر بازده فراوری و ارزش اقتصادی پسماندهای لپهپاککنی در تغذیۀ نشخوارکنندگان ضروری است.
زهرا سلطانی؛ داریوش علیپور
چکیده
در تحقیق حاضر، آزمایش ترکیبات شیمیایی، ترکیبات فنولیک، و فراسنجههای تخمیر در بخشهای متفاوت پسماند کشمش بااستفاده از آزمون تولید گاز با و بدون پلیاتیلن گلیکول (PEG) انجام شد. بخشهای گوناگون پسماند کشمش شامل کشمشهای وازده، دم، ساقه، مخلوط کشمشـدمـساقه، و شکرک (محصول پودریشکل که پس از سورت کردت کشمش بهدست میآید) ...
بیشتر
در تحقیق حاضر، آزمایش ترکیبات شیمیایی، ترکیبات فنولیک، و فراسنجههای تخمیر در بخشهای متفاوت پسماند کشمش بااستفاده از آزمون تولید گاز با و بدون پلیاتیلن گلیکول (PEG) انجام شد. بخشهای گوناگون پسماند کشمش شامل کشمشهای وازده، دم، ساقه، مخلوط کشمشـدمـساقه، و شکرک (محصول پودریشکل که پس از سورت کردت کشمش بهدست میآید) بود. همچنین تأثیر تانن باندهشده بر تولید گاز بررسی شد. ترکیبات شیمیایی و ترکیبات فنولیک در بخشهای گوناگون پسماند کشمش متفاوت بود (01/0P<). بیشترین مقدار پروتئین خام، دیوارۀ سلولی نامحلول در شویندۀ خنثی، و خاکستر در ساقه مشاهده شد، درحالیکه کشمش مقدار کمتری از این فراسنجهها داشت. بیشترین مقدار ترکیبات فنولیک کل (68/12 درصد) و تانن متراکم (96/3 درصد) در دم دیده شد. افزودن پلیاتیلن گلیکول مقدار تولید گاز، توان هضم ظاهری مادۀ خشک، توانایی هضم مادۀ آلی و انرژی متابولیسمپذیر را افزایش داد. بهاستثنای شکرک، تانن باندشده در سایر تیمارها فعالیت بیولوژیک داشت و تولید گاز را کاهش داد. بهطورکلی نتایج این پژوهش نشان داد که بخشهای متفاوت پسماند کشمش ترکیبات فنولیک متفاوتی دارند که بر ارزش غذایی این بخشها تأثیر میگذارد و آزمایشهای بیشتری لازم است تا اثر این پسماندها و ترکیبات فنولیک موجود در آنها بر عملکرد دام زنده (پرواری و شیرده) بررسی شود.
رضا لطفی نوقابی؛ یوسف روزبهان
دوره 42، شماره 3 ، دی 1390، ، صفحه 231-237
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی گوارشپذیری ماده آلی پوسته پسته (پسماند کشاورزی آلودهکننده محیط زیست) به روش آزمایشگاهی (OMD) با استفاده از شیرابه شکمبه گوسفند تالشی بود. جیره گوسفندان شامل 34 درصد پوسته پسته، 29 درصد تفاله انگور، 32 درصد یونجه و 5 درصد دانه جو بود. ترکیب شیمیایی و ترکیبات فنولیک پوسته پسته صنعتی خشک (IDPH) و آفتاب خشک (SDPH) تعیین ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی گوارشپذیری ماده آلی پوسته پسته (پسماند کشاورزی آلودهکننده محیط زیست) به روش آزمایشگاهی (OMD) با استفاده از شیرابه شکمبه گوسفند تالشی بود. جیره گوسفندان شامل 34 درصد پوسته پسته، 29 درصد تفاله انگور، 32 درصد یونجه و 5 درصد دانه جو بود. ترکیب شیمیایی و ترکیبات فنولیک پوسته پسته صنعتی خشک (IDPH) و آفتاب خشک (SDPH) تعیین شد. میزان OMD پوسته پسته در روز صفر، 3 و 30 دوره مصرف با استفاده از روش تولید گاز اندازهگیری گردید. از پلیاتیلنگلیکول (PEG) نیز برای بررسی ارزش زیستی تانن استفاده گردید. میزان OMD در روزهای صفر، 3 و 30 آزمایش برای IDPP بدون PEG به ترتیب برابر با 54، 6/65 و 4/63، و با افزودن PEG به ترتیب برابر با 2/65، 3/71 و 1/70 بود (05/0>P). همچنین میزان OMD در روزهای صفر، 3 و 30 آزمایش برای SDPP به ترتیب برابر با 6/52، 9/62 و 3/60 بود که با افزودن PEG به ترتیب برابر با 1/62، 6/68 و 3/67 شد (05/0>P). اثر عادتپذیری بر OMD پس از 3 روز مصرف پوسته پسته نسبت به روز صفر معنیدار بود (05/0>P). نتایج این مطالعه نشان داد که فعالیت اکوسیستم میکروبی شکمبه گوسفند تالشی (با سابقه قبلی مصرف خوراکهای تانندار) توان تجزیه تاننهای قابل هیدرولیز موجود در پوسته پسته (پسماند کشاورزی آلودهکننده محیط زیست) را داراست و از آن به عنوان منبع انرژی استفاده میکند.