حسین بائی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری
چکیده
به منظور بررسی تاثیر جایگزینی بخشی از دانه غلات با سطوح مختلف دو اسید چرب اشباع پالمیتیک و استئاریک، بر عملکرد برههای پرواری، از 30 راس بره نر آمیخته دالاق-رومانوف به مدت 89 روز استفاده شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: 1- جیره شاهد بدون مکمل اسید چرب 2- جیره پایه با 3 درصد اسید پالمیتیک، 3- جیره پایه با 3 درصد اسید استئاریک، 4- جیره پایه ...
بیشتر
به منظور بررسی تاثیر جایگزینی بخشی از دانه غلات با سطوح مختلف دو اسید چرب اشباع پالمیتیک و استئاریک، بر عملکرد برههای پرواری، از 30 راس بره نر آمیخته دالاق-رومانوف به مدت 89 روز استفاده شد. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: 1- جیره شاهد بدون مکمل اسید چرب 2- جیره پایه با 3 درصد اسید پالمیتیک، 3- جیره پایه با 3 درصد اسید استئاریک، 4- جیره پایه با 3 درصد مخلوط 67 درصد اسید پالمیتیک و 33 درصد اسید استئاریک و 5- جیره پایه با 3 درصد مخلوط 67 درصد اسیداستئاریک و 33 درصد اسید پالمیتیک. عملکرد رشد (شامل ماده خشک مصرفی، افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذایی)، قابلیت هضم مواد مغذی و غلظت فراسنجههای خونی (شامل گلوکز، نیتروژن اورهای خون (BUN)، کلسترول؛ تریگلیسرید، لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL)، لیپوپروتئین با چگالی پایین (LDL) و آنزیمهای کبدی) اندازهگیری شد. نتایج نشان داد تیمارهای آزمایشی اثر معنیداری بر ماده خشک مصرفی، ضریب تبدیل غذایی و افزایش وزن روزانه برهها نداشت (05/0<P). افزودن مکمل اسید چرب به جیرههای آزمایشی کاهش معنیدار قابلیت هضم ماده خشک را در پی داشت (05/0>P). غلظت لیپوپروتئین با دانسیته بالا در جیرههای حاوی مکمل اسید چرب افزایش معنیداری پیدا کرد (05/0P<). بهطورکلی با توجه به نتایج این پژوهش میتوان گفت که افزودن اسید پالمیتیک و استئاریک تا سطح 3 درصد ماده خشک جیره به صورت جداگانه و یا مخلوط با هم، هیچگونه تاثیر معنیداری بر عملکرد برههای پرواری ندارد.
محمد اسدی؛ تقی قورچی؛ عبدالحکیم توغدری؛ حسین حسینی سابقی
چکیده
بهمنظور مقایسه تأثیر تزریق سطوح مختلف سلنیوم و ویتامین E در اواخر آبستنی بر متابولیسم هورمونهای تیروئیدی، فراسنجههای بیوشیمیایی خون گاوهای هلشتاین و عملکرد گوسالهها آنها پس از تولد 28 رأس گاو آبستن نژاد هلشتاین در 8 هفته قبل از زایمان انتخاب و به طور تصادفی در 4 تیمار و 7 تکرار قرارداده شدند. سپس چهار و دو هفته قبل از زمان ...
بیشتر
بهمنظور مقایسه تأثیر تزریق سطوح مختلف سلنیوم و ویتامین E در اواخر آبستنی بر متابولیسم هورمونهای تیروئیدی، فراسنجههای بیوشیمیایی خون گاوهای هلشتاین و عملکرد گوسالهها آنها پس از تولد 28 رأس گاو آبستن نژاد هلشتاین در 8 هفته قبل از زایمان انتخاب و به طور تصادفی در 4 تیمار و 7 تکرار قرارداده شدند. سپس چهار و دو هفته قبل از زمان مورد انتظار برای زایمان، به گاوها سلنیوم و ویتامین E تزریق شد. تیمارها شامل شاهد، تزریق 15، 30 و 45 میلیلیتر مکمل سلنیوم و ویتامینE بودند. هر میلیلیتر مکمل حاوی 5/0 میلیگرم سلنیوم به صورت نمک سلنیت سدیم و 50 واحد بین المللی ویتاامین E به صورت دی ال آلفا توکوفریل استات بود. گاوها از نظر سن، وزن و زمان زایمان متعادل بودند. نتایج نشان داد، تزریق سلنیوم و ویتامین E به گاوهای آبستن، بر عملکرد وزنی گوسالههای متولد شدهی آنها تأثیر گذار میباشد بهطوریکه افزایش وزن روزانه و وزن گوسالهها در روزهای 30 )0456/0 (P=و 45 )0306/0 (P=روزگی در گروههای دریافتکنندهی سلنیوم و ویتامین E نسبت به گروه شاهد افزایش یافت. دریافت سلنیوم و ویتامین E باعث مقاومت گاوهای آبستن در برابر کاهش گلوگز و تریگلیسیرید خون در زمان بعد از زایش میشود. یک هفته بعد زایمان غلظت گلوگز (0480/0 (P= و تریگلیسیرید (0241/0 (P= خون در گاوهای تزریق شده نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت. همچنین یک هفته قبل و بعد از زایمان، با افزایش دز تزریق سلنیوم و ویتامین E، میزان فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز و غلظت هورمونهای تترایدوتیرونین و ترییدوتیرونین نیز افزایش یافت )05/0(P<. بهطور کلی با توجه به نتایج حاضر، تزریق سلنیوم و ویتامین E به میزان حداقل 30 میلیلیتر در اواخر آبستنی گاوهای هلشتاین قابل توصیه میباشد.
احسان کمالیان؛ تقی قورچی؛ محمد خوروش؛ شهریار کارگر؛ غلامرضا قربانی؛ سعید زره داران؛ مسعود برومند
چکیده
به منظور بررسی اثر جایگزینی پساب کارخانه نشاسته با دانه جو، پژوهش حاضر با استفاده از 15 رأس گوساله نر پرواری هلشتاین (وزن اولیه 35 ± 416 کیلوگرم؛ انحراف معیار ± میانگین) در قالب طرح مربع لاتین تکرار شده 3 × 3 با دورههای 22 روزه ( 16 روز عادتدهی و 6 روز نمونهگیری) انجام شد. تیمارهای آزمایشی به ترتیب عبارت بودند از: 1) جیره شاهد (بدون پساب ...
بیشتر
به منظور بررسی اثر جایگزینی پساب کارخانه نشاسته با دانه جو، پژوهش حاضر با استفاده از 15 رأس گوساله نر پرواری هلشتاین (وزن اولیه 35 ± 416 کیلوگرم؛ انحراف معیار ± میانگین) در قالب طرح مربع لاتین تکرار شده 3 × 3 با دورههای 22 روزه ( 16 روز عادتدهی و 6 روز نمونهگیری) انجام شد. تیمارهای آزمایشی به ترتیب عبارت بودند از: 1) جیره شاهد (بدون پساب و حاوی 5/42 درصد جو)؛ 2) جیره حاوی 10 درصد (بر اساس ماده خشک) پساب کارخانه نشاسته (5/23 درصد جایگزین جو جیره)؛ و 3) جیره حاوی 20 درصد (بر اساس ماده خشک) پساب کارخانه نشاسته (47 درصد جایگزین جو جیره). گوسالهها در طول انجام پژوهش دسترسی آزاد به آب داشته و در حد اشتها تغذیه میشدند. افزودن پساب به جیره ماده خشک مصرفی را به طور معنیدار کاهش داد اما تفاوتی بین سطوح مختلف آن مشاهده نشد (0/10، 2/9 و 2/9 کیلوگرم در روز به ترتیب در تیمارهای 1 تا 3). افزایش وزن روزانه گوسالهها و نیز تغییرات وزن بدن آنها طی هر دوره تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت اما بازده خوراک در گوسالههای تغذیه شده با 20 درصد پساب به طور معنیداری نسبت به گوسالههای تغذیه شده با 10 درصد پساب و بدون آن افزایش یافت. افزودن پساب به جیره قابلیت هضم مواد مغذی را به طور معنیدار افزایش داد اما تفاوتی بین سطوح مختلف آن وجود نداشت. غلظت فراسنجههای خونی به جز انسولین که در گوسالههای تغذیه شده با پساب به طور معنیداری کاهش یافت، تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هر چند با خوراندن پساب کارخانه نشاسته به گوسالههای نر پرواری مصرف ماده خشک کاهش یافت اما قابلیت هضم مواد مغذی و به واسطه آن بازده خوراک افزایش پیدا کرد. این پاسخ به خوراندن پساب باعث عملکرد یکسان گوسالهها در تیمارهای مختلف آزمایشی شد. در کل، پساب کارخانه نشاسته میتواند به عنوان یک محصول فرعی جایگزین غله در جیره گوسالههای پرواری هم از نظر عملکردی و هم از لحاظ اقتصادی قابل توصیه باشد.
محسن سمیعی زفرقندی؛ تقی قورچی؛ مجتبی آهنی آذری
دوره 41، شماره 1 ، خرداد 1389
چکیده
این آزمایش بهمنظور تعیین اثرات فرآوری شیمیایی بر ناپدیدشدن شکمبهای مادهخشک، نشاسته و بخشهای کربوهیدرات سیستم کربوهیدرات و پروتئین خالص کرنل (CNCPS) دو رقم جو معمولی و بدونپوشینه انجام شد. برای عملآوری دانه جو از سود، فرمالدئید و اوره، بهترتیب بهمقدار 35، 4 و 35 گرم در کیلوگرم مادهخشک استفاده شد. سه راس قوچ بالغ نژاد زل مجهز ...
بیشتر
این آزمایش بهمنظور تعیین اثرات فرآوری شیمیایی بر ناپدیدشدن شکمبهای مادهخشک، نشاسته و بخشهای کربوهیدرات سیستم کربوهیدرات و پروتئین خالص کرنل (CNCPS) دو رقم جو معمولی و بدونپوشینه انجام شد. برای عملآوری دانه جو از سود، فرمالدئید و اوره، بهترتیب بهمقدار 35، 4 و 35 گرم در کیلوگرم مادهخشک استفاده شد. سه راس قوچ بالغ نژاد زل مجهز به کانولای شکمبهای که با 2/0±1 کیلوگرم مادهخشک در سطح نگهداری با 50% یونجه خشک و 50% جو کامل در دو وعده صبح و عصر تغذیه میشدند، برای محاسبه درصد ناپدیدشدن شکمبهای مادهخشک و نشاسته استفاده شد. زمانهای انکوباسیون شکمبهای کیسههای نایلونی به ترتیب صفر، 2، 4، 6، 8، 12، 24 و 48 ساعت بود. برای محاسبه بخشهای کربوهیدرات CNCPS فراسنجههای آن اندازهگیری شدند. یافتههای بخش ناپدیدشدن شکمبهای این پژوهش نشان داد که عملآوری با سود و فرمالدئید، اثر محافظتی مناسبتری بر تجزیه شکمبهای مادهخشک و نشاسته داشته و درنتیجه اختلاف معنیداری نسبت به عملآوری با اوره و بدون عملآوری داشته است (05/0>P). همچنین ناپدیدشدن نشاسته رقم معمولی کمتر از رقم بدونپوشینه بود (05/0>P). درصد بخشهای مختلف کربوهیدرات CNCPS جو نیز تحت تأثیر فرآوری شیمیایی قرار گرفت. هر سه عملآوری نسبت به شاهد (بدون عملآوری) در کاهش بخشهایی که با سرعت بالایی تجزیه میشوند (A و B1) مؤثر بودند (05/0>P). بخش C یا NDF غیرقابلدسترس در جو معمولی بدون عملآوری، بیشترین مقدار (00/1 درصد) بود و با جو معمولی با عملآوری فرمالدئید و اوره، تفاوت معنیداری داشت (05/0>P). بنابراین نتایج ناپدیدشدن شکمبهای این پژوهش نشاندهنده اثرات مناسبتر عملآوری با سود و فرمالدئید در انتقال جایگاه هضم نسبت به عملآوری با اوره و بدون عملآوری بودند اما درصد بخشهای مختلف کربوهیدرات CNCPS، تحت تأثیر فرآوری تفاوت چندانی را نشان نداند.