محمد ابراهیم نوریان سرور؛ یوسف روزبهان
چکیده
در این مطالعه تأثیر سه سطح برگ اکالیپتوس (0، 65/28 و 31/57 میلیگرم) که به سه روش هوا، آون و برودت-خشک، خشک شده بودند، بر خصوصیات تخمیر شکمبة گوسفند به روش برونتنی و آزمون گاز بررسی شد. مقادیر گاز کل تولیدی و متان تولیدی، نیتروژن آمونیاکی، تجزیهپذیری آزمایشگاهی مادة آلی، شاخص بازده سنتز پروتئین میکروبی (PF) (میلیگرم مادة آلی تجزیهشده ...
بیشتر
در این مطالعه تأثیر سه سطح برگ اکالیپتوس (0، 65/28 و 31/57 میلیگرم) که به سه روش هوا، آون و برودت-خشک، خشک شده بودند، بر خصوصیات تخمیر شکمبة گوسفند به روش برونتنی و آزمون گاز بررسی شد. مقادیر گاز کل تولیدی و متان تولیدی، نیتروژن آمونیاکی، تجزیهپذیری آزمایشگاهی مادة آلی، شاخص بازده سنتز پروتئین میکروبی (PF) (میلیگرم مادة آلی تجزیهشده بخش بر میلیلیتر گاز تولیدی) و غلظت اسیدهای چرب فرار فراسنجههایی بود که مطالعه شد. همچنین سه زیرخانوادة Entodiniinae، Ophryscolecinae، Diplodiniinae و یک خانوادة Isotrichdae و جمعیت پروتوزوآیی کل شناسایی و شمارش شدند. برگ اکالیپتوس تهیه شده به روشهای هوا - خشک (خطی 01/0>P) و برودت-خشک (غیرخطی 01/0>P) مقدار اسیدهای چرب فرار کل را کاهش داند. اما، تنها روش آون-خشک، اسید پروپیونیک را افزایش (خطی 05/0>P) داد. افزودن برگ اکالیپتوس، فراسنجههای گاز تولیدی از بخش نامحلول (01/0>P، خطی)، گاز تولیدی در زمانهای 24 و 54 ساعت (01/0>P، خطی و غیرخطی)، گاز متانتولیدی (05/0>P، خطی)، نیتروژن آمونیاکی (01/0>P، خطی) و اسیدهای چرب فرار کل را کاهش (01/0>P، خطی) داد. اما شاخص PF تنها درسطح 31/57 برگ اکالیپتوس بهبود یافت (01/0>P، خطی). همچنین، این گیاه دارای فعالیت ضد پروتوزوآیی بوده و سبب کاهش جمعیت پروتوزوآیی کل، زیر خانوادة Entodiniinae (01/0>P، خطی) و خانوادة Isotrichdae (01/0>P، خطی) شد. نتایج این تحقیق نشان میدهد که برگ اکالیپتوس توانایی بهبود تخمیر شکمبهای در شرایط برونتنی را دارد و روش آون- خشک مؤثرتر از دو روش دیگر بوده است.
احمد محمدی؛ یوسف روزبهان؛ حسن فضائلی
چکیده
در این پژوهش، اثر جیرههای غذایی حاوی چهار سطح (صفر، 8، 16 و 24 درصد) کود مرغی فرآوریشده، با انرژی و پروتئین یکسان، بر عملکرد پرواری 60 رأس گوسالة نر هلشتاین با میانگین وزن زندة 9±309 کیلوگرم و سن حدود 9-8 ماه، در قالب طرح کاملاً تصادفی به مدت 200 روز بررسی شد. در پایان دورة آزمایش همة گوسالهها کشتار شدند و علاوه بر بازرسی لاشه و ارگانها، ...
بیشتر
در این پژوهش، اثر جیرههای غذایی حاوی چهار سطح (صفر، 8، 16 و 24 درصد) کود مرغی فرآوریشده، با انرژی و پروتئین یکسان، بر عملکرد پرواری 60 رأس گوسالة نر هلشتاین با میانگین وزن زندة 9±309 کیلوگرم و سن حدود 9-8 ماه، در قالب طرح کاملاً تصادفی به مدت 200 روز بررسی شد. در پایان دورة آزمایش همة گوسالهها کشتار شدند و علاوه بر بازرسی لاشه و ارگانها، وزن لاشه و آلایشهای خوراکی و غیرخوراکی تعیین شد. نتایج نشان داد که میانگین مادة خشک مصرفی روزانة گوسالههای تغذیهشده با جیرههای حاوی چهار سطح کود مرغی در کل دورة آزمایش به ترتیب 17/10، 28/10، 97/9 و 26/10 کیلوگرم، میانگین افزایش وزن روزانة آنها به ترتیب 1339، 1305، 1362 و1311 گرم در روز و ضریب تبدیل غذایی به ترتیب 7/7، 9/7، 4/7 و 6/7 بود که هیچیک از متغیرهای مزبور تحت تأثیر سطوح مختلف کود مرغی فرآوریشده در جیرة غذایی قرار نگرفت (05/0 P>). همچنین پارامترهای مربوط به وزن لاشه، راندمان لاشه، وزن آلایشهای خوراکی و غیرخوراکی تحت تأثیر جیرههای غذایی قرار نگرفت (05/0 P>). براساس مشاهدات و بازرسی کشتارگاهی، رنگ و بوی لاشه و ارگانها در همة دامها طبیعی بود و تفاوتی بین دامهای گروههای آزمایشی مشاهده نشد. هزینة تمامشده نیز در گروههای دریافتکنندة جیرههای حاوی 16 و24 درصد کود مرغی کمتر بود. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، مصرف کود مرغی از 16 تا 24 درصد در جیرة گوسالههای پرواری قابل استفاده است اما در شرایط مزرعه سطح بالاتر از 20 درصد در کل جیره توصیه نمیشود.
محمد جواد ابرقوئی؛ یوسف روزبهان
چکیده
این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیرات سطوح گوناگون عصارۀ تفالۀ انگور بر تولید گاز بهروش آزمایشگاهی و برخی پارامترهای تخمیر شکمبه مانند سوبسترای تجزیهشده، اسیدهای چرب فرّار، و تولید پروتئین میکروبی با استفاده از شیرابۀ شکمبه گوسفند انجام شد. برای تهیۀ عصاره، تفالۀ انگور خشک با نسبت وزنی مساوی با آب مقطر مخلوط گردید و در سطوح صفر، ...
بیشتر
این تحقیق بهمنظور بررسی تأثیرات سطوح گوناگون عصارۀ تفالۀ انگور بر تولید گاز بهروش آزمایشگاهی و برخی پارامترهای تخمیر شکمبه مانند سوبسترای تجزیهشده، اسیدهای چرب فرّار، و تولید پروتئین میکروبی با استفاده از شیرابۀ شکمبه گوسفند انجام شد. برای تهیۀ عصاره، تفالۀ انگور خشک با نسبت وزنی مساوی با آب مقطر مخلوط گردید و در سطوح صفر، 15، و 30 میلیگرم ترکیبات فنولیک کل بهازای گرم مادۀ خشک به جیرۀ پایه اضافه شد. جیرۀ پایه شامل علف یونجه خشک، کنجالۀ سویا، و دانۀ جو بود. تولید گاز در زمانهای 3، 6،8، 12، 16، 24، 48، 72، 96، و120 ساعت بعد ازانکوباسیون ثبت گردید. بعد از 24 ساعت، انکوباسیون متوقف و سوبسترای تجزیهشدۀ واقعی تعیین شد. پارامترهای تخمیر شکمبه مانند Partitioning factor (PF24)، تولید گاز در 24 ساعت، قابلیت هضم آزمایشگاهی مادۀ آلی، انرژی متابولیسمپذیر، و تولید پروتئین میکروبی محاسبه گردید. استفاده از عصارۀ تفالۀ انگور بر مقادیر تولید گاز مجانب (A)، زمان تاخیر (L)، سوبسترای تجزیهشدۀ واقعی، تولید گازدر 24 ساعت، قابلیت هضم مادۀ آلی، و انرژی متابولیسمپذیر تأثیری نداشت. ولی تولید پروتئین میکروبی (005/0=Q) و مقدار PF24 (023/0=L و 004/0=Q) افزایش یافت. استفاده از عصارۀ تفالۀ انگور بر مقادیر کل اسیدهای چرب فرّار و استات اثر معنیداری نداشت. مقدار پروپیونات با افزودن عصاره افزایش یافت (048/0=Q) و مقدار بوتیرات (004/0=L) و نسبت استات به پروپیونات (001/0=Q) در دو سطح عصاره در مقایسه با جیرۀ شاهدکاهش یافت. مقدار آمونیاک (0001/0P<) در دو سطح عصارۀ اضافهشده در مقایسه با جیرۀ شاهد کاهش یافت. مقادیر کل پروتوزوآ و زیرخانوادۀ انتودینینه در زمانهای 3، 12 ، و 24 ساعت بعد از انکوباسیون در دو سطح عصاره در مقایسه با جیرۀ شاهد کاهش یافت. دو جنس ایزوتریچا (0001/0>L و 0001/0>Q) و داسیتریچا (003/0=L و 030/0=Q) و زیرخانوادههای دیپلودینینه (0009/0=L و 012/0=Q) و افریوسکالسینه (0001/0>L و 0001/0>Q) نیز در ساعت 24 بعد از افزودن عصاره کاهش نشان داد. در کل، استفاده از عصارۀ تفالۀ انگور بدون تأثیر منفی بر قابلیت هضم، تولید پروتئین میکروبی را افزایش و مقدار آمونیاک و پروتوزوآ را کاهش داد.
ابراهیم نوریان سرور؛ یوسف روزبهان
چکیده
تأثیر سه سطح گیاه گلپر (Heracleum persicum) (صفر (شاهد)، 65/28، و 31/57 میلیگرم بهازای 200 میلیگرم جیرۀ پایه) بر فراسنجههای تخمیر شکمبۀ گوسفند و تولید گاز متان بهروش درونشیشهای بررسی شد. تولید گاز در تخمیر 1 تا 54 ساعته ثبت شد. فراسنجههای مطالعهشده عبارت از کل گاز تولیدی، گاز متان، نیتروژن آمونیاکی (NH3-N)، تجزیهپذیری آزمایشگاهی مادۀ ...
بیشتر
تأثیر سه سطح گیاه گلپر (Heracleum persicum) (صفر (شاهد)، 65/28، و 31/57 میلیگرم بهازای 200 میلیگرم جیرۀ پایه) بر فراسنجههای تخمیر شکمبۀ گوسفند و تولید گاز متان بهروش درونشیشهای بررسی شد. تولید گاز در تخمیر 1 تا 54 ساعته ثبت شد. فراسنجههای مطالعهشده عبارت از کل گاز تولیدی، گاز متان، نیتروژن آمونیاکی (NH3-N)، تجزیهپذیری آزمایشگاهی مادۀ آلی، شاخص تفکیکپذیری (Partitining Factor=PF)، تودۀ میکروبی، و غلظت اسیدهای چرب فرّار بودند. همچنین، اثر سطوح متفاوت گیاه گلپر بر جمعیت پروتوزوآیی کل و سه زیرخانوادۀ Entodiniinae، Ophryscolecinae، Diplodiniinae، و خانوادۀ Isotrichdae نیز بررسی گردید. ترکیبات ثانویۀ گیاه گلپر (اسانسدار)، سرعت تخمیر (033/0P=، غیرخطی)، گاز حاصل از بخش نامحلول (b) (001/0P=، خطی)، گاز تولیدی در زمانهای 24 (001/0P=، خطی) و 54 ساعت (016/0P=، خطی) تخمیر را کاهش داد. ترکیبات مؤثر گیاه گلپر، گاز متان تولیدی بهازای مادۀ آلی تجزیهشده را در دو سطح اول و دوم (65/28 و 31/57 میلیگرم) بهترتیب 3/17 و 6/11 درصد کاهش داد (029/0P=، غیر خطی).گیاه دارویی گلپر ضمن کاهش غلظت نیتروژن آمونیاکی در هر دو سطح استفادهشده (001/0P=، خطی)، شاخص PF را در هر دوسطح گیاه، بهبود داد (018/0P=، خطی).اسانس گیاه گلپر توانسته است تودۀ میکروبی را در هر دو سطح گیاه دارویی بهترتیب 17 و 18 درصد افزایش دهد (001/0P=، غیر خطی).در کنار این گیاه دارویی، اسیدهای چرب فرّار کل و غلظت اسیداستیک کاهش یافت. همچنین، کاهش جمعیت پروتوزوآیی کل (033/0P=، غیرخطی)، زیرخانوادۀ Entodiniinae(019/0P=، غیر خطی) و خانوادۀ Isotrichdae (026/0P=، خطی) مؤید تأثیرات ضد پروتوزوآیی ترکیبات مؤثر گیاه گلپر است. نتایج این مطالعه نشان داد که گیاه گلپر توانایی بهبود تخمیر شکمبهای از طریق کاهش نیتروژن آمونیاکی، افزایش راندمان تولید پروتئین میکروبی، و کاهش گاز متان در شرایط درونشیشهای را دارد.
حسین بلوچ قرایی؛ یوسف روزبهان؛ حسن فضائلی؛ جواد رضایی
چکیده
این پژوهش بهمنظور بررسی اثر روش دپوکردن بر تغییرات دمایی و زندهمانی باکتریهای بیماریزای بستر جوجۀ گوشتی انجام گرفت. بدین منظور کود بستر با سه عمق (30، 60، و 120 سانتیمتر) و سه سطح رطوبت (15، 25، و 35 درصد) در قالب طرح کرتهای خردشده بهمدت 21 روز دپو گردید. دمای روزانه در اعماق گوناگون بستر جوجۀ گوشتی دپوشده و دمای محیط آزمایش ثبت ...
بیشتر
این پژوهش بهمنظور بررسی اثر روش دپوکردن بر تغییرات دمایی و زندهمانی باکتریهای بیماریزای بستر جوجۀ گوشتی انجام گرفت. بدین منظور کود بستر با سه عمق (30، 60، و 120 سانتیمتر) و سه سطح رطوبت (15، 25، و 35 درصد) در قالب طرح کرتهای خردشده بهمدت 21 روز دپو گردید. دمای روزانه در اعماق گوناگون بستر جوجۀ گوشتی دپوشده و دمای محیط آزمایش ثبت گردید. نمونهگیری از دپو در اعماق متفاوت با رسیدن دما به مقدار بیشینۀ خود، صورت گرفت و کشت و شمارش جمعیت باکتریایی انجام شد. اثر عمق بر دمای دپو بین روزهای 2 تا 13 آزمایش معنیدار بود (05/0P<). سطح رطوبت بیشتر در روزهای 1 تا 4 و 9 تا 21 باعث افزایش دمای دپو شد (05/0P<). اثر متقابل عمق×رطوبت بر دمای دپو معنیدار بود (05/0P<). جمعیت کل باکتریایی در تیمارهای دپوشده (بهجز عمق 30 سانتیمتر با رطوبت 15 درصد و عمق 120 سانتیمتر با رطوبت 25 درصد) در مقایسه با تیمار شاهد کاهش یافت (05/0P<). میانگین جمعیت کلیفرمها در عمق 30 سانتیمتری با رطوبت 25 درصد، و عمقهای 30 و 60 سانتیمتر با رطوبت 35 درصد به صفر رسید. در عمقهای متفاوت با 35 درصد رطوبت هیچگونه کلنی از جمعیت اشریشیاکلی مشاهده نشد. میانگین جمعیت سالمونلا در عمقهای 30 و 60 با رطوبت 25 و 35 درصد و عمق 120 با رطوبت 35 درصد صفر بود. در مجموع، دپوکردن بستر جوجۀ گوشتی با 35 درصد رطوبت، با رسیدن حرارت به سطح مناسب طی 9 روز، سبب کاهش جمعیت کل باکتریها و سایر کلیفرمها و حذف کامل باکتریهای بیماریزای بستر (اشریشیاکلی و سالمونلا) گردید.
ابراهیم نوریان سرور؛ یوسف روزبهان
چکیده
تعداد 48 رأس بره¬ شش ماهه نر مهربان با میانگین وزن اولیه 9/3 ± 1/32 کیلوگرم برای بررسی تأثیر عصاره گل گاوزبان بر متابولیت¬های پلاسمای خون و گاز متان مورد استفاده قرار گرفتند. بعد از دو هفته سازگاری با جیره کاملاً مخلوط (با نسبت 60 به 40 کنسانتره و علوفه)، بره¬ها بر اساس وزن اولیه به صورت تصادفی به چهار گروه 12 رأسی در قالب یک طرح کاملاً ...
بیشتر
تعداد 48 رأس بره¬ شش ماهه نر مهربان با میانگین وزن اولیه 9/3 ± 1/32 کیلوگرم برای بررسی تأثیر عصاره گل گاوزبان بر متابولیت¬های پلاسمای خون و گاز متان مورد استفاده قرار گرفتند. بعد از دو هفته سازگاری با جیره کاملاً مخلوط (با نسبت 60 به 40 کنسانتره و علوفه)، بره¬ها بر اساس وزن اولیه به صورت تصادفی به چهار گروه 12 رأسی در قالب یک طرح کاملاً تصادفی تقسیم بندی شدند. گروه اول (شاهد) فقط جیره کامل، گروه دوم، سوم وچهارم به ترتیب جیره پایه به علاوه 3/0، 5/1 و 3 میلی¬لیتر عصاره به ازای کیلوگرم ماده خشک مصرفی در یک دوره 90 روزه دریافت کردند. عصاره گل گاو زبان در وعده اول تغذیه¬صبح بر روی جیره غذایی بره¬ها افزوده ¬شد. نمونه¬های خون بره¬ها در طی دو زمانروزهای 37 (دوره اول رشد) و 72 (دوره دوم رشد) دوره پروار از ورید گردن تهیه گردید. غلظت متابولیت¬های پلاسما شامل پروتئین کل، آلبومین،کراتینین، اوره خون، گلوکز، تری¬گلیسرید و کلسترول بود. همبستگی بین این متابولیت¬ها نیز محاسبه گردید. مقادیر گاز متان و دی اکسیدکربن نیز بر اساس اسیدهای چرب فرار مایع شکمبه برآورد گردیــد. نتایج نشـان داد کــه در روز 37 نمونه¬گیری، کراتینین، اوره خون(0001/0p
سید هادی حسینی؛ یوسف روزبهان؛ علیرضا آقا شاهی؛ جواد رضایی
چکیده
به منظور بررسی اثرجایگزینی سطوح مختلف دانه ذرت به جای دانه جو در جیره بر عملکرد و برخیصفات تولیدمثلی دراوایل دوره شیردهی، تعداد 15 رأس گاو شیرده هلشتاین زایش دوم(11 ±26روز پس از زایش) با میانگین تولید شیر6/5 ± 7/36 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی به مدت 75 روز (15 روز عادتدهی و 60 روز نمونهگیری) مورد بررسی قرار گرفتند.جیرههای ...
بیشتر
به منظور بررسی اثرجایگزینی سطوح مختلف دانه ذرت به جای دانه جو در جیره بر عملکرد و برخیصفات تولیدمثلی دراوایل دوره شیردهی، تعداد 15 رأس گاو شیرده هلشتاین زایش دوم(11 ±26روز پس از زایش) با میانگین تولید شیر6/5 ± 7/36 کیلوگرم در قالب طرح کاملاً تصادفی به مدت 75 روز (15 روز عادتدهی و 60 روز نمونهگیری) مورد بررسی قرار گرفتند.جیرههای آزمایشی همانرژی، همپروتئین وحاوی سطوح مختلف دانه ذرت (بهترتیب 80، 160 یا 240 گرم در کیلوگرم ماده خشک) به جای دانه جو بود. خوراکدهی بهصورت آزاد و به صورت جیره کامل مخلوط انجام شد. در طول دوره آزمایشی مقادیرماده خشک مصرفی روزانه، تولید و ترکیب شیر، تغییر وزن بدن، فراسنجههای شیمیایی پلاسما و صفات تولید مثلی اندازهگیریگردید. ماده خشک مصرفی، تولید شیر، درصد چربی و پروتئین شیر، غلظت گلوکز و انسولین پلاسما، تعداد تلقیح منجر به آبستنی و فاصله زایش تا آبستنی در گروه مصرفکننده 80 گرم در کیلوگرم دانه ذرت، بهترتیب، برابر 76/24، 07/42 کیلوگرم در روز، 26/3 و 98/2 درصد، 1/60 میلیگرم در دسیلیتر، 409/0 میکروگرم در لیتر، 6/1 و 8/95 روز بود. جیرههای آزمایشی تأثیری بر میزان مصرف خوراک روزانه، تولید شیرو بازده خوراک مصرفی نداشت. با افزایش سطح ذرت در جیره، تغییرات چربی، پروتئین و لاکتوز شیر معنیدار نبود، هرچند درصد چربی و پروتئین اندکی افزایش یافت. با افزایش ذرت در جیره، غلظت انسولین پلاسما از نظر عددی اندکی افزایش، و غلظت بتاهیدروکسی بوتیرات و کلسترول به میزان ناچیزی کاهش یافت. مصرف سطح 240 گرم در کیلوگرم ذرت به جای جو در جیره موجب کاهش اندک در تعداد تلقیح منجر به آبستنیو فاصله زایش تا آبستنی در مقایسه با سایر گروهها شد. در مجموع، جایگزینی دانه ذرت به جای دانه جو در جیره تأثیر معنیداری بر تولید و ترکیب شیر نداشت. از سوی دیگر، متابولیتهای خون و فراسنجههای تولید مثلی در اثر تغییر نسبت منبع نشاسته جیره تنها به میزان جزئی تغییر یافت.
مهدی بدیعی باغسیاه؛ یوسف روزبهان؛ حسن فضائلی؛ جواد رضائی
چکیده
به منظور سالمسازی و بهینهسازی استفاده از بستر جوجه گوشتی در تغذیه نشخوارکنندگان، اثر فراوری حرارتی در دو کارگاه فراوری سبزوار و سمنان بر ترکیب شیمیایی، بخشهای پروتئینی CNCPS و گوارشپذیری با روش تلی و تری مورد بررسی قرار گرفت. میانگین مقادیر ماده خشک، پروتئین خام، دیواره سلولی، دیواره سلولی منهای همیسلولز، خاکستر، ...
بیشتر
به منظور سالمسازی و بهینهسازی استفاده از بستر جوجه گوشتی در تغذیه نشخوارکنندگان، اثر فراوری حرارتی در دو کارگاه فراوری سبزوار و سمنان بر ترکیب شیمیایی، بخشهای پروتئینی CNCPS و گوارشپذیری با روش تلی و تری مورد بررسی قرار گرفت. میانگین مقادیر ماده خشک، پروتئین خام، دیواره سلولی، دیواره سلولی منهای همیسلولز، خاکستر، کلسیم، فسفر، منیزیم، پتاسیم، سدیم، آهن، منگنز، مس و روی در نمونههای خام کارگاه سبزوار بهترتیب برابر 5/83 درصد از وزن تازه، 4/26، 3/41، 2/14، 6/18، 85/1، 97/0، 8/0، 0/1، 065/0 درصد ماده خشک، 75/910، 73/332، 14/58 و 4/384 میلیگرم در کیلوگرم ماده خشک بود. مقادیر مذکور در نمونههای فراوریشده بهترتیب برابر 9/92 درصد از وزن تازه، 5/25، 2/46، 4/14، 6/18، 74/1، 95/0، 72/0، 94/0، 062/0 درصد وزن خشک، 3/1029، 25/304، 74/54 و 75/379 میلیگرم در کیلوگرم ماده خشک گردید. در کارگاه سمنان، میانگین ارقام مذکور در نمونههای خام برابر 2/73 درصد از وزن تازه، 8/28، 2/42، 0/16، 2/17، 92/1، 13/1، 61/0، 1/1، 036/0 درصد وزن خشک، 6/1328، 0/374، 69/52 و 0/345 میلیگرم در کیلوگرم ماده خشک، و پس از فراوری بهترتیب برابر 3/82 درصد از وزن تازه، 3/28، 1/49، 5/18، 8/17، 86/1، 94/0، 60/0، 87/0، 035/0 درصد وزن خشک، 2/1598، 67/338، 15/51 و 6/302 میلیگرم در کیلوگرم ماده خشک بود. بخشهای پروتئینی A، B1، B2، B3 و C نمونههای خام کارگاه سبزوار بهترتیب برابر 8/51، 5/18، 1/17، 13/7 و 01/5 درصد پروتئین خام، و در کارگاه سمنان 3/50، 1/11، 6/24، 51/9 و 4/5 درصد پروتئین خام بود. طی فراوری در هر دو کارگاه مقادیر A و B1 کاهش، اما بخشهای B2، B3 و C افزایش یافت. گوارشپذیری آزمایشگاهی ماده خشک و ماده آلی و انرژی قابل متابولیسم در نمونههای خام کارگاه سبزوار بهترتیب برابر 799 و 798 گرم در کیلوگرم و 63/9 مگاژول درکیلوگرم ماده خشک، و در کارگاه سمنان 780 و 791 گرم در کیلوگرم و 70/9 مگاژول درکیلوگرم ماده خشک بود. فراوری حرارتی در دو کارگاه اثر معنیداری بر ضرایب گوارشپذیری و انرژی قابل متابولیسم بستر نداشت (05/0P>)، بهجز مقدار گوارشپذیری ماده خشک در کارگاه سبزوار (1/78 درصد در نمونه فراوریشده با حرارت)که به صورت معنیداری کاهش یافته بود. فراوری با روش پرسکردن در کارگاه سبزوار موجب کاهش معنیدار گوارشپذیری ماده خشک و ماده آلی (بهترتیب 771 و 773 گرم در کیلوگرم) و انرژی قابل متابولیسم (31/9 مگاژول درکیلوگرم ماده خشک) شد (05/0P<). کاربرد فرایند حرارتی غیر مستقیم بستر جوجه گوشتی، هرچند غلظت CP، منیزیم و مس را اندکی کاهش داده است، اما با سالمسازی بستر از پاتوژنها، میتواند منجر به تولید یک مکمل پروتئینی غنی از پروتئین خام (حدود 5/25 درصد)، مواد معدنی مناسب و سطح انرژی قابل متابولیسم نسبتاً مطلوب برای تغذیه نشخوارکنندگان شود و از سوی مشکلات زیستمحیطی را کاهش دهد.